به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
اگر داغ جنون خون بر دل ما میکند مرد است
اگر این باده را ساقی به مینا میکند مرد است
به زلفش نقد دل را وام کردم از ره همت
به این جمع پریشان هرکه سودا میکند مرد است
مشو چون غنچه، همچون گل به روی خلق خندان شو
گره هرکس که از کار کسی وا میکند مرد است
ندانم هر که زر دارد چرا گم میکند خود را
کسی کامروز یک دینار پیدا میکند مرد است
چرا قصاب میگیرد سر دست رقیبان را
اگر داغش دل ما را تسلی میکند مرد است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.