به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قصاب کاشانی

قصاب کاشانیغزلیاتشمارهٔ ۵۲: از قدت امروز گلشن را صفای دیگر است

1460عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

کوکبم شد تار و سالم خشگ و ماهم پاک سوخت

آنچه با من بود از بخت سیاهم پاک سوخت

دامن افلاک را یکباره کرد آهم خراب

منزل آرامم از اشگ نگاهم پاک سوخت

در گلستان محبت خورد بر پا تا سرم

برق رخساری که این مشت گیاهم پاک سوخت

خواستم قصاب شرح دوری روز فراق

پیش او گویم زبان عذرخواهم پاک سوخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۰: چرخ مینا رنگ هر زهری که در پیمانه ...2شمارهٔ ۵۲: از قدت امروز گلشن را صفای دیگر است 3شمارهٔ ۵۳: مهر تو به هر سینه عیان است و عیان ...4شمارهٔ ۵۴: رفته‌رفته رفتم از یادت ببین احوال ...5شمارهٔ ۵۵: شبم به محنت و روزم به هجر یار گذشت 6شمارهٔ ۵۶: آن شوخ دل‌آر رخ زیباش لطیف است 7شمارهٔ ۵۷: بر هر که نیک دیده گشادم فنای تو اس ...8شمارهٔ ۵۸: روزی که کرد گردون غم‌های یار قسمت 9شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 10شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 11شمارهٔ ۶۰: ای خوش آن عالم که در وی راه پای غم ...12شمارهٔ ۶۱: می‌کنم طوفی نمی‌دانم که طوف کوی کی ...13شمارهٔ ۶۲: پیش شمشیر تو تسلیم شدن دین من است 14شمارهٔ ۶۳: یک نفس بی یاد جانان زندگانی مشکل ا ...15شمارهٔ ۶۴: در کف عاشق به غیر برگ کاهی بیش نیس ...16شمارهٔ ۶۵: اگر داغ جنون خون بر دل ما می‌کند م ...17شمارهٔ ۶۶: به رخ شکستن طرف کلاه بابت کیست 18شمارهٔ ۶۷: یاد تو مونس شب تار من است 19شمارهٔ ۶۸: با تو همین یک سخنم آرزو است 20شمارهٔ ۶۹: در شهربند عمر که کس را دلیل نیست 21شمارهٔ ۷۰: آن کس که بار عشق به آهی کشیده است 22شمارهٔ ۷۱: منم که وصف تو آرایش بیان من است 23شمارهٔ ۷۲: بر سر تو را چه طره کاکل شکسته است 24شمارهٔ ۷۳: آتشین‌خو دلبری دارم که عالم زار او ...25شمارهٔ ۷۴: سرم ز مَندَل و دوشم گر از عبا خالی ...26شمارهٔ ۷۵: ماییم که جز اشگ ندامت بر ما نیست 27شمارهٔ ۷۶: آنکه همچون جان تنگت دست در آغوش دا ...28شمارهٔ ۷۷: کوی یار است و به هر گوشه بلا ریخته ...29شمارهٔ ۷۸: باد رنجور آن تنی کز درد او بیمار ن ...30شمارهٔ ۷۹: آرام نگاهت ز دل سنگ گرفته است 31شمارهٔ ۸۰: سیر دنیا یک قدم نشو و نمایی بیش نی ...32شمارهٔ ۸۱: خال عنبربو جدا و خط مشگین‌مو جدا ا ...33شمارهٔ ۸۲: تن چه باشد چاردیوار بنای عاریت 34شمارهٔ ۸۳: خوشه خرمن ما را دل صد چاک بس است 35شمارهٔ ۸۴: روی بر آیینه ز آن رخسار می‌گویم حد ...36شمارهٔ ۸۵: همرهان بر سینه بی دلدار سنگ ما عبث 37شمارهٔ ۸۶: ای وصل تو را آرزوی دل شده باعث 38شمارهٔ ۸۷: از کج‌نهاد سرنزند جز بیان کج 39شمارهٔ ۸۸: ای خطّت از قلمرو خوبی ستانده باج 40شمارهٔ ۸۹: خون می‌خورم ز عشق و مدارم گرفته او ...41شمارهٔ ۹۰: روز اول چون حباب از هم‌نشینی‌های م ...42شمارهٔ ۹۱: خط چو سر زد عارض دلدار می‌یابد فرح 43شمارهٔ ۹۲: رفت شب تا پرده از رخسار بگشاید صبا ...44شمارهٔ ۹۳: دمید خط ز لب یار و شد بهار قدح 45شمارهٔ ۹۴: مبین به عارض آن سبز گندمین گستاخ 46شمارهٔ ۹۵: تنها در این هوا نه همین آب کرده یخ 47شمارهٔ ۹۶: ای با رخ تو خال سفید و سیاه و سرخ 48شمارهٔ ۹۷: آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباش ...49شمارهٔ ۹۸: کی تواند هر طبیبی چاره هجران کند 50شمارهٔ ۹۹: ندارد مرگ هر کس کشته آن تیر مژگان ...51شمارهٔ ۱۰۰: بوی عود و بید در مجمر مشخص می‌شود 52شمارهٔ ۱۰۱: به عشقی کرده‌ام در بحر مأوا تا چه ...53شمارهٔ ۱۰۲: بیرون خیالت از دل غافل نمی‌رود 54شمارهٔ ۱۰۳: اسیران را زیانی از گرفتاری نمی‌با ...55شمارهٔ ۱۰۴: به هر نفس دلم از داغ یار لرزد و ر ...56شمارهٔ ۱۰۵: عزیزا چون به من دل مهربان کردی خو ...57شمارهٔ ۱۰۶: هر دم از شوق تو چشم اشگبارم گل کن ...58شمارهٔ ۱۰۷: در حدیث لعلش آتش از زبان می‌چکد 59شمارهٔ ۱۰۸: برافکندی ز رخ تا پرده ظلمت از جها ...60شمارهٔ ۱۰۹: لبش بر گردن عاشق بسی حقّ نمک دارد 61شمارهٔ ۱۱۰: نگاهم چون دچار عارض آن دل‌ربا گرد ...62شمارهٔ ۱۱۱: عاقبت کوی تو ما را مسکن دل می‌شود 63شمارهٔ ۱۱۲: دلم شبی که به شکّر لبی خطاب ندارد 64شمارهٔ ۱۱۳: گاه آبادم نماید گاه ویرانم کند 65شمارهٔ ۱۱۴: سر در ره جانان فدا شد چه به جا شد 66شمارهٔ ۱۱۵: عجب مدار گرم دل ز دیدگان بچکد 67شمارهٔ ۱۱۶: نشستن با تو و بر خود نبالیدن ستم ...68شمارهٔ ۱۱۷: آن سرو سیم‌اندام من چون از گلستان ...69شمارهٔ ۱۱۸: تا دست شانه در شکن زلف یار بود 70شمارهٔ ۱۱۹: ز وصلش دور بودم جان ز بس می‌رفت و ...71شمارهٔ ۱۲۰: دلم تا کرد یاد از آن رخ جانانه رو ...72شمارهٔ ۱۲۱: روز نوروز علاج شب هجران نکند 73شمارهٔ ۱۲۲: چون خونم از دو دیده گریان روان شو ...74شمارهٔ ۱۲۳: از ازل در رحم آنگه که حیاتم دادند 75شمارهٔ ۱۲۴: لب‌تشنه نیاز چو بی‌تاب می‌شود 76شمارهٔ ۱۲۵: تنم به هیچ مکان بی رخت قرار ندارد 77شمارهٔ ۱۲۶: روزی که خط به گرد رخش جلوه‌گر شود 78شمارهٔ ۱۲۷: عشق آن روزی که با دل‌ها نمک را تا ...79شمارهٔ ۱۲۸: مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد 80شمارهٔ ۱۲۹: خوبان چو خنده بر من بی‌تاب کرده‌ا ...81شمارهٔ ۱۳۰: از دل اول، باده مهر کارها را می‌ب ...82شمارهٔ ۱۳۱: خورشید تف از عارض تابان تو دارد 83شمارهٔ ۱۳۲: عشق بی‌دردسر نمی‌باشد 84شمارهٔ ۱۳۳: قوّتی نه در تن من نه توانی مانده ...85شمارهٔ ۱۳۴: عمر چون بی آرزوی لعل جانان بگذرد 86شمارهٔ ۱۳۵: وصالت بی‌کسان را جمله کس باشد اگر ...87شمارهٔ ۱۳۶: هرکجا آیینه رخسار او پیدا شود 88شمارهٔ ۱۳۷: درشتی از مزاج سخت‌طینت کم نمی‌گرد ...89شمارهٔ ۱۳۸: از آن رو سرمه دنباله‌دارش قصد جان ...90شمارهٔ ۱۳۹: در دل به جز از عکس رخ دوست نگنجد 91شمارهٔ ۱۴۰: نه دل جدا ز تو بیدادگر توانم کرد 92شمارهٔ ۱۴۱: اسیران جای هم از خاک دامن‌گیر هم ...93شمارهٔ ۱۴۲: بیا که بی گل رویت دلم قرار ندارد 94شمارهٔ ۱۴۳: دل من چون به هوای سفری برخیزد 95شمارهٔ ۱۴۴: در دل خیال یار بسی جلوه می‌کند 96شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که شبی دیده بیدار ندارد 97شمارهٔ ۱۴۶: ز من دل برده دلداری که از اهل وفا ...98شمارهٔ ۱۴۷: چون شامِ قدر بر همه مستور می‌شود 99شمارهٔ ۱۴۸: هر دل که تیر غمزه او را هدف شود 100شمارهٔ ۱۴۹: سوختم از هجر تا جانان به فریادم ر ...101شمارهٔ ۱۵۰: خوب‌رویان چون سپاه غمزه را رو می‌ ...102شمارهٔ ۱۵۱: نه همین زآتش عشقت دل و جان می‌سوز ...103شمارهٔ ۱۵۲: عشق‌بازان جمله گلچین گستان تواند 104شمارهٔ ۱۵۳: به چشم عبرت اوضاع جهان گر، دیدنی ...105شمارهٔ ۱۵۴: ای تیغ غمزه تو به وقت غضب لذیذ 106شمارهٔ ۱۵۵: پس از دیدار قاصد چون فتادم دیده ب ...107شمارهٔ ۱۵۶: می‌کند هر دم به قصدم چرخ تقدیر دگ ...108شمارهٔ ۱۵۷: صبح وصال را اثر آمد هزار شکر 109شمارهٔ ۱۵۸: چو باز کرد شکرخنده شد اسیر شکر 110شمارهٔ ۱۵۹: ای خرم آن زمان که بود یار در کنار 111شمارهٔ ۱۶۰: بتی دارم به حسن از کافرستان کافرس ...112شمارهٔ ۱۶۱: ندیدم چون تو شوخ از سرکشی برگشته‌ ...113شمارهٔ ۱۶۲: دارم بتی ز کج کلهان کج‌کلاه‌تر 114شمارهٔ ۱۶۳: شد مرا تا دل ز عکسی روی آن جانانه ...115شمارهٔ ۱۶۴: عشق داد از درد او هر لحظه پیغام د ...116شمارهٔ ۱۶۵: آب شد دل دست و پا از من نمی‌آید د ...117شمارهٔ ۱۶۶: شده‌ست از بس که روز از ماه و ماه ...118شمارهٔ ۱۶۷: ای کعبه ارباب وفا کوی رفوگر 119شمارهٔ ۱۶۸: در قفس جا دارم و غافل ز صیادم هنو ...120شمارهٔ ۱۶۹: تار قانون جهان ساز نگردد هرگز 121شمارهٔ ۱۷۰: آن روز که کردند به دل تخم وفا سبز 122شمارهٔ ۱۷۱: با دل غم‌دیده‌ای صیدافکن عاشق‌نوا ...123شمارهٔ ۱۷۲: گر شوی آشنا به سوز و گداز 124شمارهٔ ۱۷۳: بازم از خون جگر دیده تر شد لبریز 125شمارهٔ ۱۷۴: در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است ...126شمارهٔ ۱۷۵: آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است ...127شمارهٔ ۱۷۶: غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس 128شمارهٔ ۱۷۷: حجاب از رخ چو بردار نگاهش 129شمارهٔ ۱۷۸: گه انیس دشت و گاهی محرم گلزار باش 130شمارهٔ ۱۷۹: به نوعی گرم رفت از سینه بیرون تیر ...131شمارهٔ ۱۸۰: کنی گر رو به صحرا روی صحرا می‌شود ...132شمارهٔ ۱۸۱: ای دل همیشه طالب دیدار یار باش 133شمارهٔ ۱۸۲: قانع دلا به خشگ و تر روزگار باش 134شمارهٔ ۱۸۳: مهی دارم که هرگه پرده بردارد ز رخ ...135شمارهٔ ۱۸۴: به پاسبانی یک قطره آب گوهر خویش 136شمارهٔ ۱۸۵: ماییم و درد و داغ دل بی‌قرار خویش 137شمارهٔ ۱۸۶: هزار حیف کزین عمر پنج‌روزه خویش 138شمارهٔ ۱۸۷: صدای بال جبریل است آواز پر تیرش 139شمارهٔ ۱۸۸: بدان قرار که تن را بود به جان اخل ...140شمارهٔ ۱۸۹: عشق آمد و مرا ز الم می‌کند خلاص 141شمارهٔ ۱۹۰: می‌کند بی‌گنه‌ام هر نفس آن یار قص ...142شمارهٔ ۱۹۱: منم فتاده به راه تو خاکسار مشخّص 143شمارهٔ ۱۹۲: ای پای تا به سر همه عضوت تمام، فی ...144شمارهٔ ۱۹۳: چندان‌که حمد و سجده بود در نماز ف ...145شمارهٔ ۱۹۴: می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتر ...146شمارهٔ ۱۹۵: می‌رسد هر لحظه زخم تازه بر جان بی ...147شمارهٔ ۱۹۶: دل به دهر حیله‌گر دادم غلط کردم غ ...148شمارهٔ ۱۹۷: یار هجران وفا کند به غلط 149شمارهٔ ۱۹۸: چون سبزه از کنار گلستان دمیده خط 150شمارهٔ ۱۹۹: به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ 151شمارهٔ ۲۰۰: گوییا خط عارض آن دل‌ربا را کرده ح ...152شمارهٔ ۲۰۱: مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ 153شمارهٔ ۲۰۲: من که در بزم تو دارم راه پایی همچ ...154شمارهٔ ۲۰۳: ای ز رخسار تو شب سوختن آموخته شمع 155شمارهٔ ۲۰۴: هم در زمین و هم به سما می‌کنم سما ...156شمارهٔ ۲۰۵: ای قدّ تو چون معنی برجسته مصرع 157شمارهٔ ۲۰۶: لب آن شوخ طالب علم خندان است در و ...158شمارهٔ ۲۰۷: ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع 159شمارهٔ ۲۰۸: بسوز بر تن خاکی ز داغ یار چراغ 160شمارهٔ ۲۰۹: تنها نه دل لاله کباب است در این ب ...161شمارهٔ ۲۱۰: رویت از آیینه ای دلدار می‌گیرم سر ...162شمارهٔ ۲۱۱: روز و شب در بزم دوران بی‌قرارم هم ...163شمارهٔ ۲۱۲: دیده تا چند به دیوار تو یا شاه نج ...164شمارهٔ ۲۱۳: مقصد عاشق همین یار است دنیا بر طر ...165شمارهٔ ۲۱۴: گر نخواهی سازدت در بزم بی‌مقدار ح ...166شمارهٔ ۲۱۵: غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاش ...167شمارهٔ ۲۱۶: گشت آن روزی که پیدا در سرم سودای ...168شمارهٔ ۲۱۷: می‌روم تا کوی جانان آخر از تأثیر ...169شمارهٔ ۲۱۸: کم خور ای روشن‌ضمیر از سفره دو نا ...170شمارهٔ ۲۱۹: ای در نظرم نشو و نمای تو مبارک 171شمارهٔ ۲۲۰: پس از وفاتم اگر بگذری تو بر سر خا ...172شمارهٔ ۲۲۱: دهری که از او کام روا نیست چه حاص ...173شمارهٔ ۲۲۲: عالم همه باطل غم عالم همه باطل 174شمارهٔ ۲۲۳: برنمی‌آید به کار کس ثبات بی محل 175شمارهٔ ۲۲۴: نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می ...176شمارهٔ ۲۲۵: ز حرف مدعی از الفت دلدار می‌ترسم 177شمارهٔ ۲۲۶: ای شمع دل‌افروز به قربان تو گردم 178شمارهٔ ۲۲۷: بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ن ...179شمارهٔ ۲۲۸: تا بار عشق بر دل پرغم گذاشتیم 180شمارهٔ ۲۲۹: ما اسیران همه مرغان خوش‌الحان همی ...181شمارهٔ ۲۳۰: شد گرم تمنای تو سودای نگاهم 182شمارهٔ ۲۳۱: من آن نخلم که چون در موسم حاصل ثم ...183شمارهٔ ۲۳۲: به عشق تو گر سر نبازم چه سازم 184شمارهٔ ۲۳۳: تا خون خویش در ره جانانه ریختیم 185شمارهٔ ۲۳۴: میان خوب‌رویان تا نمودند انتخاب ا ...186شمارهٔ ۲۳۵: در عشق عاقبت به بلا مبتلا شدیم 187شمارهٔ ۲۳۶: چگونه پیش تو آیم فسانه‌ای که ندار ...188شمارهٔ ۲۳۷: زآتش عشق تو در هرجا که مأوا می‌کن ...189شمارهٔ ۲۳۸: ای خوش آن روز که از خواب گران برخ ...190شمارهٔ ۲۳۹: عاشقم عاشقم به یار قسم 191شمارهٔ ۲۴۰: در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم 192شمارهٔ ۲۴۱: بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد د ...193شمارهٔ ۲۴۲: مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم 194شمارهٔ ۲۴۳: شبی ای مه به پابوست رسیدن آرزو دا ...195شمارهٔ ۲۴۴: سوختم مهر یار را نازم 196شمارهٔ ۲۴۵: درون آشیان از بیضه تا من سر برآور ...197شمارهٔ ۲۴۶: گر در این ظلمت چراغی پیش پا می‌دا ...198شمارهٔ ۲۴۷: ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم 199شمارهٔ ۲۴۸: کارم ز عقل راست نشد بر جنون زدم 200شمارهٔ ۲۴۹: کجاست دیده که رو سوی یار خویش کنم 201شمارهٔ ۲۵۰: به بزم دهر حرف دشمنی عام است می‌د ...202شمارهٔ ۲۵۱: تا چون نگه توان شد دور از میان مر ...203شمارهٔ ۲۵۲: بهر قتلم داد پیغامی که من می‌خواس ...204شمارهٔ ۲۵۳: با آنکه در قلمرو هستی یگانه‌ام 205شمارهٔ ۲۵۴: گفت دلبر بر من از حسرت نگر گفتم ب ...206شمارهٔ ۲۵۵: همان به دیده غباری که داشتم دارم 207شمارهٔ ۲۵۶: زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم 208شمارهٔ ۲۵۷: روزی به دو زانو بر دلدار نشستم 209شمارهٔ ۲۵۸: به چشم کم مبین بر ان من در خسته‌ج ...210شمارهٔ ۲۵۹: ساقی کجاست کز می گلگون نشسته باشی ...211شمارهٔ ۲۶۰: شدم تسلیم درکوی تو منزل را تماشا ...212ارهٔ ۲۶۱: ساقی بیا و در قدح از لطف باده کن 213شمارهٔ ۲۶۲: داغ دل را کرد از چاک آشکارا پیرهن 214شمارهٔ ۲۶۳: نه همچون خال بر کنج لبش جا می‌توا ...215شمارهٔ ۲۶۴: عمری است سراسر که به آزار منم من 216شمارهٔ ۲۶۵: خوش عشرتی است با دل دانا گریستن 217شمارهٔ ۲۶۶: کی شود معلوم هر بیگانه‌ شرح حال م ...218شمارهٔ ۲۶۷: سرکن سخن از آن لب و دفع ممات کن 219شمارهٔ ۲۶۸: شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن 220شمارهٔ ۲۶۹: ای که خاک آستانت سجده‌گاه عاشقان 221شمارهٔ ۲۷۰: سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از ...222شمارهٔ ۲۷۱: عالما علم ز دل‌ها نه تو داری و نه ...223شمارهٔ ۲۷۲: حسن تو از نور است و جان، نیمی از ...224شمارهٔ ۲۷۳: من نمی‌گویم که منع نرگس غماز کن 225شمارهٔ ۲۷۴: مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو 226شمارهٔ ۲۷۵: عالمی را کرده سرگردان طواف کوی تو 227شمارهٔ ۲۷۶: درد او هرچند بسیار است در جان باش ...228شمارهٔ ۲۷۷: رفتی ز چشم و ماند به‌جا ماجرای تو 229شمارهٔ ۲۷۸: بیا ای بلبل از من گفتگوهای حزین ب ...230شمارهٔ ۲۷۹: حدیث شام هجر از بلبل طرف چمن بشنو 231شمارهٔ ۲۸۰: به خطّش می‌توان گردید رام آهسته آ ...232شمارهٔ ۲۸۱: می‌رسی از راه و بهر ما صفا آورده‌ ...233شمارهٔ ۲۸۲: شد از فراق توام قامت کشیده خمیده 234شمارهٔ ۲۸۳: منم در عاشقی هم‌طالع پروانه افتاد ...235شمارهٔ ۲۸۴: ای نگه با نظرت هم می و هم میخانه 236شمارهٔ ۲۸۵: با صبر ساختم به وفا می‌برم پناه 237شمارهٔ ۲۸۶: کی جز لبش به جای دگر می‌برم پناه 238شمارهٔ ۲۸۷: ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بست ...239شمارهٔ ۲۸۸: ای شب‌چراغ دل‌ها صهبا است در پیال ...240شمارهٔ ۲۸۹: دلا به کار جهان اضطراب یعنی چه 241شمارهٔ ۲۹۰: ز خود در عشق چون پروانه باید بی‌خ ...242شمارهٔ ۲۹۱: تا کی به بزم شوق غمت جا کند کسی 243شمارهٔ ۲۹۲: تا کی فراق‌نامه‌ات انشا کند کسی 244شمارهٔ ۲۹۳: شود بس از نگاهی عارض آن تندخو رنگ ...245شمارهٔ ۲۹۴: به قدر دوستی بر حال مشتاقان نظر د ...246شمارهٔ ۲۹۵: آنکه رخ بنمود و روشن ساخت جان در ...247شمارهٔ ۲۹۶: رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی 248شمارهٔ ۲۹۷: یاد ما هرگز نکردی یار هی 249شمارهٔ ۲۹۸: جان من گر شدی از صحبت من سیر بگوی 250شمارهٔ ۲۹۹: می‌کنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی 251شمارهٔ ۳۰۰: هرگز به کام دل ننشستیم رو‌به‌روی 252شمارهٔ ۳۰۱: ای مهر دل‌فروز گل روی کیستی 253شمارهٔ ۳۰۲: ای تندخو ز چیست که یارم نمی‌شوی 254شمارهٔ ۳۰۳: نفس در سینه‌ام چون ناله تار است پ ...255شمارهٔ ۳۰۴: در کعبه و بتخانه ز حسن تو صنم های 256شمارهٔ ۳۰۵: بس که کردم گریه شد خونابم از اعضا ...257شمارهٔ ۳۰۶: بازآ که ز دل زنگ‌زدا بلکه تو باشی 258شمارهٔ ۳۰۷: بینا نیم آن لحظه که با ما تو نباش ...259شمارهٔ ۳۰۸: بگذشت ز حد کار دل زار کجایی 260شمارهٔ ۳۰۹: به خود چند ای دل بی‌طاقت از افسان ...261شمارهٔ ۳۱۰: مگر آن زمان به حال دل من رسیده با ...262شمارهٔ ۳۱۱: بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی 263شمارهٔ ۳۱۲: در ره عشق اگر پیرو دردی مردی 264شمارهٔ ۳۱۳: در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی 265شمارهٔ ۳۱۴: بر رخ هر آرزو در بند تا محرم شوی 266شمارهٔ ۳۱۵: بتی دارم که لعلش با لب کوثر کند ب ...267شمارهٔ ۳۱۶: مطلع نگاهم شد باز کرده آغوشی 268شمارهٔ ۳۱۷: نیست هم‌دردی که بردارد ز دل بار ک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ