به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قصاب کاشانی

قصاب کاشانیغزلیاتشمارهٔ ۵۵: شبم به محنت و روزم به هجر یار گذشت

1470عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

رفته‌رفته رفتم از یادت ببین احوال چیست

دور گشتم تا کنم شادت ببین احوال چیست

داده‌ام تا دل به بیدادت ببین احوال چیست

هیچ‌گه نگذشتم از یادت ببین احوال چیست

شرط دلداری و رسم مهر و حق دوستی

حب دنیا برد از یادت ببین احوال چیست

من گرفتم صید گاه توست عالم عاقبت

می‌کشد در دام صیادت ببین احوال چیست

هر چه هست از صنع نقاش است چشمی باز کن

تا بدانی چیست ایجادت ببین احوال چیست

تیغ کین بگذار از کف کاین دل بی‌کینه‌ام

زخم‌ها دارد ز بیدادت ببین احوال چیست

عاقبت قصاب ظلم خصم و جور روزگار

از وطن برکند بنیادت ببین احوال چیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۴: رفته‌رفته رفتم از یادت ببین احوال ...2شمارهٔ ۵۵: شبم به محنت و روزم به هجر یار گذشت 3شمارهٔ ۵۶: آن شوخ دل‌آر رخ زیباش لطیف است 4شمارهٔ ۵۷: بر هر که نیک دیده گشادم فنای تو اس ...5شمارهٔ ۵۸: روزی که کرد گردون غم‌های یار قسمت 6شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 7شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 8شمارهٔ ۶۰: ای خوش آن عالم که در وی راه پای غم ...9شمارهٔ ۶۱: می‌کنم طوفی نمی‌دانم که طوف کوی کی ...10شمارهٔ ۶۲: پیش شمشیر تو تسلیم شدن دین من است 11شمارهٔ ۶۳: یک نفس بی یاد جانان زندگانی مشکل ا ...12شمارهٔ ۶۴: در کف عاشق به غیر برگ کاهی بیش نیس ...13شمارهٔ ۶۵: اگر داغ جنون خون بر دل ما می‌کند م ...14شمارهٔ ۶۶: به رخ شکستن طرف کلاه بابت کیست 15شمارهٔ ۶۷: یاد تو مونس شب تار من است 16شمارهٔ ۶۸: با تو همین یک سخنم آرزو است 17شمارهٔ ۶۹: در شهربند عمر که کس را دلیل نیست 18شمارهٔ ۷۰: آن کس که بار عشق به آهی کشیده است 19شمارهٔ ۷۱: منم که وصف تو آرایش بیان من است 20شمارهٔ ۷۲: بر سر تو را چه طره کاکل شکسته است 21شمارهٔ ۷۳: آتشین‌خو دلبری دارم که عالم زار او ...22شمارهٔ ۷۴: سرم ز مَندَل و دوشم گر از عبا خالی ...23شمارهٔ ۷۵: ماییم که جز اشگ ندامت بر ما نیست 24شمارهٔ ۷۶: آنکه همچون جان تنگت دست در آغوش دا ...25شمارهٔ ۷۷: کوی یار است و به هر گوشه بلا ریخته ...26شمارهٔ ۷۸: باد رنجور آن تنی کز درد او بیمار ن ...27شمارهٔ ۷۹: آرام نگاهت ز دل سنگ گرفته است 28شمارهٔ ۸۰: سیر دنیا یک قدم نشو و نمایی بیش نی ...29شمارهٔ ۸۱: خال عنبربو جدا و خط مشگین‌مو جدا ا ...30شمارهٔ ۸۲: تن چه باشد چاردیوار بنای عاریت 31شمارهٔ ۸۳: خوشه خرمن ما را دل صد چاک بس است 32شمارهٔ ۸۴: روی بر آیینه ز آن رخسار می‌گویم حد ...33شمارهٔ ۸۵: همرهان بر سینه بی دلدار سنگ ما عبث 34شمارهٔ ۸۶: ای وصل تو را آرزوی دل شده باعث 35شمارهٔ ۸۷: از کج‌نهاد سرنزند جز بیان کج 36شمارهٔ ۸۸: ای خطّت از قلمرو خوبی ستانده باج 37شمارهٔ ۸۹: خون می‌خورم ز عشق و مدارم گرفته او ...38شمارهٔ ۹۰: روز اول چون حباب از هم‌نشینی‌های م ...39شمارهٔ ۹۱: خط چو سر زد عارض دلدار می‌یابد فرح 40شمارهٔ ۹۲: رفت شب تا پرده از رخسار بگشاید صبا ...41شمارهٔ ۹۳: دمید خط ز لب یار و شد بهار قدح 42شمارهٔ ۹۴: مبین به عارض آن سبز گندمین گستاخ 43شمارهٔ ۹۵: تنها در این هوا نه همین آب کرده یخ 44شمارهٔ ۹۶: ای با رخ تو خال سفید و سیاه و سرخ 45شمارهٔ ۹۷: آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباش ...46شمارهٔ ۹۸: کی تواند هر طبیبی چاره هجران کند 47شمارهٔ ۹۹: ندارد مرگ هر کس کشته آن تیر مژگان ...48شمارهٔ ۱۰۰: بوی عود و بید در مجمر مشخص می‌شود 49شمارهٔ ۱۰۱: به عشقی کرده‌ام در بحر مأوا تا چه ...50شمارهٔ ۱۰۲: بیرون خیالت از دل غافل نمی‌رود 51شمارهٔ ۱۰۳: اسیران را زیانی از گرفتاری نمی‌با ...52شمارهٔ ۱۰۴: به هر نفس دلم از داغ یار لرزد و ر ...53شمارهٔ ۱۰۵: عزیزا چون به من دل مهربان کردی خو ...54شمارهٔ ۱۰۶: هر دم از شوق تو چشم اشگبارم گل کن ...55شمارهٔ ۱۰۷: در حدیث لعلش آتش از زبان می‌چکد 56شمارهٔ ۱۰۸: برافکندی ز رخ تا پرده ظلمت از جها ...57شمارهٔ ۱۰۹: لبش بر گردن عاشق بسی حقّ نمک دارد 58شمارهٔ ۱۱۰: نگاهم چون دچار عارض آن دل‌ربا گرد ...59شمارهٔ ۱۱۱: عاقبت کوی تو ما را مسکن دل می‌شود 60شمارهٔ ۱۱۲: دلم شبی که به شکّر لبی خطاب ندارد 61شمارهٔ ۱۱۳: گاه آبادم نماید گاه ویرانم کند 62شمارهٔ ۱۱۴: سر در ره جانان فدا شد چه به جا شد 63شمارهٔ ۱۱۵: عجب مدار گرم دل ز دیدگان بچکد 64شمارهٔ ۱۱۶: نشستن با تو و بر خود نبالیدن ستم ...65شمارهٔ ۱۱۷: آن سرو سیم‌اندام من چون از گلستان ...66شمارهٔ ۱۱۸: تا دست شانه در شکن زلف یار بود 67شمارهٔ ۱۱۹: ز وصلش دور بودم جان ز بس می‌رفت و ...68شمارهٔ ۱۲۰: دلم تا کرد یاد از آن رخ جانانه رو ...69شمارهٔ ۱۲۱: روز نوروز علاج شب هجران نکند 70شمارهٔ ۱۲۲: چون خونم از دو دیده گریان روان شو ...71شمارهٔ ۱۲۳: از ازل در رحم آنگه که حیاتم دادند 72شمارهٔ ۱۲۴: لب‌تشنه نیاز چو بی‌تاب می‌شود 73شمارهٔ ۱۲۵: تنم به هیچ مکان بی رخت قرار ندارد 74شمارهٔ ۱۲۶: روزی که خط به گرد رخش جلوه‌گر شود 75شمارهٔ ۱۲۷: عشق آن روزی که با دل‌ها نمک را تا ...76شمارهٔ ۱۲۸: مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد 77شمارهٔ ۱۲۹: خوبان چو خنده بر من بی‌تاب کرده‌ا ...78شمارهٔ ۱۳۰: از دل اول، باده مهر کارها را می‌ب ...79شمارهٔ ۱۳۱: خورشید تف از عارض تابان تو دارد 80شمارهٔ ۱۳۲: عشق بی‌دردسر نمی‌باشد 81شمارهٔ ۱۳۳: قوّتی نه در تن من نه توانی مانده ...82شمارهٔ ۱۳۴: عمر چون بی آرزوی لعل جانان بگذرد 83شمارهٔ ۱۳۵: وصالت بی‌کسان را جمله کس باشد اگر ...84شمارهٔ ۱۳۶: هرکجا آیینه رخسار او پیدا شود 85شمارهٔ ۱۳۷: درشتی از مزاج سخت‌طینت کم نمی‌گرد ...86شمارهٔ ۱۳۸: از آن رو سرمه دنباله‌دارش قصد جان ...87شمارهٔ ۱۳۹: در دل به جز از عکس رخ دوست نگنجد 88شمارهٔ ۱۴۰: نه دل جدا ز تو بیدادگر توانم کرد 89شمارهٔ ۱۴۱: اسیران جای هم از خاک دامن‌گیر هم ...90شمارهٔ ۱۴۲: بیا که بی گل رویت دلم قرار ندارد 91شمارهٔ ۱۴۳: دل من چون به هوای سفری برخیزد 92شمارهٔ ۱۴۴: در دل خیال یار بسی جلوه می‌کند 93شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که شبی دیده بیدار ندارد 94شمارهٔ ۱۴۶: ز من دل برده دلداری که از اهل وفا ...95شمارهٔ ۱۴۷: چون شامِ قدر بر همه مستور می‌شود 96شمارهٔ ۱۴۸: هر دل که تیر غمزه او را هدف شود 97شمارهٔ ۱۴۹: سوختم از هجر تا جانان به فریادم ر ...98شمارهٔ ۱۵۰: خوب‌رویان چون سپاه غمزه را رو می‌ ...99شمارهٔ ۱۵۱: نه همین زآتش عشقت دل و جان می‌سوز ...100شمارهٔ ۱۵۲: عشق‌بازان جمله گلچین گستان تواند 101شمارهٔ ۱۵۳: به چشم عبرت اوضاع جهان گر، دیدنی ...102شمارهٔ ۱۵۴: ای تیغ غمزه تو به وقت غضب لذیذ 103شمارهٔ ۱۵۵: پس از دیدار قاصد چون فتادم دیده ب ...104شمارهٔ ۱۵۶: می‌کند هر دم به قصدم چرخ تقدیر دگ ...105شمارهٔ ۱۵۷: صبح وصال را اثر آمد هزار شکر 106شمارهٔ ۱۵۸: چو باز کرد شکرخنده شد اسیر شکر 107شمارهٔ ۱۵۹: ای خرم آن زمان که بود یار در کنار 108شمارهٔ ۱۶۰: بتی دارم به حسن از کافرستان کافرس ...109شمارهٔ ۱۶۱: ندیدم چون تو شوخ از سرکشی برگشته‌ ...110شمارهٔ ۱۶۲: دارم بتی ز کج کلهان کج‌کلاه‌تر 111شمارهٔ ۱۶۳: شد مرا تا دل ز عکسی روی آن جانانه ...112شمارهٔ ۱۶۴: عشق داد از درد او هر لحظه پیغام د ...113شمارهٔ ۱۶۵: آب شد دل دست و پا از من نمی‌آید د ...114شمارهٔ ۱۶۶: شده‌ست از بس که روز از ماه و ماه ...115شمارهٔ ۱۶۷: ای کعبه ارباب وفا کوی رفوگر 116شمارهٔ ۱۶۸: در قفس جا دارم و غافل ز صیادم هنو ...117شمارهٔ ۱۶۹: تار قانون جهان ساز نگردد هرگز 118شمارهٔ ۱۷۰: آن روز که کردند به دل تخم وفا سبز 119شمارهٔ ۱۷۱: با دل غم‌دیده‌ای صیدافکن عاشق‌نوا ...120شمارهٔ ۱۷۲: گر شوی آشنا به سوز و گداز 121شمارهٔ ۱۷۳: بازم از خون جگر دیده تر شد لبریز 122شمارهٔ ۱۷۴: در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است ...123شمارهٔ ۱۷۵: آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است ...124شمارهٔ ۱۷۶: غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس 125شمارهٔ ۱۷۷: حجاب از رخ چو بردار نگاهش 126شمارهٔ ۱۷۸: گه انیس دشت و گاهی محرم گلزار باش 127شمارهٔ ۱۷۹: به نوعی گرم رفت از سینه بیرون تیر ...128شمارهٔ ۱۸۰: کنی گر رو به صحرا روی صحرا می‌شود ...129شمارهٔ ۱۸۱: ای دل همیشه طالب دیدار یار باش 130شمارهٔ ۱۸۲: قانع دلا به خشگ و تر روزگار باش 131شمارهٔ ۱۸۳: مهی دارم که هرگه پرده بردارد ز رخ ...132شمارهٔ ۱۸۴: به پاسبانی یک قطره آب گوهر خویش 133شمارهٔ ۱۸۵: ماییم و درد و داغ دل بی‌قرار خویش 134شمارهٔ ۱۸۶: هزار حیف کزین عمر پنج‌روزه خویش 135شمارهٔ ۱۸۷: صدای بال جبریل است آواز پر تیرش 136شمارهٔ ۱۸۸: بدان قرار که تن را بود به جان اخل ...137شمارهٔ ۱۸۹: عشق آمد و مرا ز الم می‌کند خلاص 138شمارهٔ ۱۹۰: می‌کند بی‌گنه‌ام هر نفس آن یار قص ...139شمارهٔ ۱۹۱: منم فتاده به راه تو خاکسار مشخّص 140شمارهٔ ۱۹۲: ای پای تا به سر همه عضوت تمام، فی ...141شمارهٔ ۱۹۳: چندان‌که حمد و سجده بود در نماز ف ...142شمارهٔ ۱۹۴: می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتر ...143شمارهٔ ۱۹۵: می‌رسد هر لحظه زخم تازه بر جان بی ...144شمارهٔ ۱۹۶: دل به دهر حیله‌گر دادم غلط کردم غ ...145شمارهٔ ۱۹۷: یار هجران وفا کند به غلط 146شمارهٔ ۱۹۸: چون سبزه از کنار گلستان دمیده خط 147شمارهٔ ۱۹۹: به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ 148شمارهٔ ۲۰۰: گوییا خط عارض آن دل‌ربا را کرده ح ...149شمارهٔ ۲۰۱: مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ 150شمارهٔ ۲۰۲: من که در بزم تو دارم راه پایی همچ ...151شمارهٔ ۲۰۳: ای ز رخسار تو شب سوختن آموخته شمع 152شمارهٔ ۲۰۴: هم در زمین و هم به سما می‌کنم سما ...153شمارهٔ ۲۰۵: ای قدّ تو چون معنی برجسته مصرع 154شمارهٔ ۲۰۶: لب آن شوخ طالب علم خندان است در و ...155شمارهٔ ۲۰۷: ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع 156شمارهٔ ۲۰۸: بسوز بر تن خاکی ز داغ یار چراغ 157شمارهٔ ۲۰۹: تنها نه دل لاله کباب است در این ب ...158شمارهٔ ۲۱۰: رویت از آیینه ای دلدار می‌گیرم سر ...159شمارهٔ ۲۱۱: روز و شب در بزم دوران بی‌قرارم هم ...160شمارهٔ ۲۱۲: دیده تا چند به دیوار تو یا شاه نج ...161شمارهٔ ۲۱۳: مقصد عاشق همین یار است دنیا بر طر ...162شمارهٔ ۲۱۴: گر نخواهی سازدت در بزم بی‌مقدار ح ...163شمارهٔ ۲۱۵: غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاش ...164شمارهٔ ۲۱۶: گشت آن روزی که پیدا در سرم سودای ...165شمارهٔ ۲۱۷: می‌روم تا کوی جانان آخر از تأثیر ...166شمارهٔ ۲۱۸: کم خور ای روشن‌ضمیر از سفره دو نا ...167شمارهٔ ۲۱۹: ای در نظرم نشو و نمای تو مبارک 168شمارهٔ ۲۲۰: پس از وفاتم اگر بگذری تو بر سر خا ...169شمارهٔ ۲۲۱: دهری که از او کام روا نیست چه حاص ...170شمارهٔ ۲۲۲: عالم همه باطل غم عالم همه باطل 171شمارهٔ ۲۲۳: برنمی‌آید به کار کس ثبات بی محل 172شمارهٔ ۲۲۴: نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می ...173شمارهٔ ۲۲۵: ز حرف مدعی از الفت دلدار می‌ترسم 174شمارهٔ ۲۲۶: ای شمع دل‌افروز به قربان تو گردم 175شمارهٔ ۲۲۷: بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ن ...176شمارهٔ ۲۲۸: تا بار عشق بر دل پرغم گذاشتیم 177شمارهٔ ۲۲۹: ما اسیران همه مرغان خوش‌الحان همی ...178شمارهٔ ۲۳۰: شد گرم تمنای تو سودای نگاهم 179شمارهٔ ۲۳۱: من آن نخلم که چون در موسم حاصل ثم ...180شمارهٔ ۲۳۲: به عشق تو گر سر نبازم چه سازم 181شمارهٔ ۲۳۳: تا خون خویش در ره جانانه ریختیم 182شمارهٔ ۲۳۴: میان خوب‌رویان تا نمودند انتخاب ا ...183شمارهٔ ۲۳۵: در عشق عاقبت به بلا مبتلا شدیم 184شمارهٔ ۲۳۶: چگونه پیش تو آیم فسانه‌ای که ندار ...185شمارهٔ ۲۳۷: زآتش عشق تو در هرجا که مأوا می‌کن ...186شمارهٔ ۲۳۸: ای خوش آن روز که از خواب گران برخ ...187شمارهٔ ۲۳۹: عاشقم عاشقم به یار قسم 188شمارهٔ ۲۴۰: در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم 189شمارهٔ ۲۴۱: بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد د ...190شمارهٔ ۲۴۲: مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم 191شمارهٔ ۲۴۳: شبی ای مه به پابوست رسیدن آرزو دا ...192شمارهٔ ۲۴۴: سوختم مهر یار را نازم 193شمارهٔ ۲۴۵: درون آشیان از بیضه تا من سر برآور ...194شمارهٔ ۲۴۶: گر در این ظلمت چراغی پیش پا می‌دا ...195شمارهٔ ۲۴۷: ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم 196شمارهٔ ۲۴۸: کارم ز عقل راست نشد بر جنون زدم 197شمارهٔ ۲۴۹: کجاست دیده که رو سوی یار خویش کنم 198شمارهٔ ۲۵۰: به بزم دهر حرف دشمنی عام است می‌د ...199شمارهٔ ۲۵۱: تا چون نگه توان شد دور از میان مر ...200شمارهٔ ۲۵۲: بهر قتلم داد پیغامی که من می‌خواس ...201شمارهٔ ۲۵۳: با آنکه در قلمرو هستی یگانه‌ام 202شمارهٔ ۲۵۴: گفت دلبر بر من از حسرت نگر گفتم ب ...203شمارهٔ ۲۵۵: همان به دیده غباری که داشتم دارم 204شمارهٔ ۲۵۶: زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم 205شمارهٔ ۲۵۷: روزی به دو زانو بر دلدار نشستم 206شمارهٔ ۲۵۸: به چشم کم مبین بر ان من در خسته‌ج ...207شمارهٔ ۲۵۹: ساقی کجاست کز می گلگون نشسته باشی ...208شمارهٔ ۲۶۰: شدم تسلیم درکوی تو منزل را تماشا ...209ارهٔ ۲۶۱: ساقی بیا و در قدح از لطف باده کن 210شمارهٔ ۲۶۲: داغ دل را کرد از چاک آشکارا پیرهن 211شمارهٔ ۲۶۳: نه همچون خال بر کنج لبش جا می‌توا ...212شمارهٔ ۲۶۴: عمری است سراسر که به آزار منم من 213شمارهٔ ۲۶۵: خوش عشرتی است با دل دانا گریستن 214شمارهٔ ۲۶۶: کی شود معلوم هر بیگانه‌ شرح حال م ...215شمارهٔ ۲۶۷: سرکن سخن از آن لب و دفع ممات کن 216شمارهٔ ۲۶۸: شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن 217شمارهٔ ۲۶۹: ای که خاک آستانت سجده‌گاه عاشقان 218شمارهٔ ۲۷۰: سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از ...219شمارهٔ ۲۷۱: عالما علم ز دل‌ها نه تو داری و نه ...220شمارهٔ ۲۷۲: حسن تو از نور است و جان، نیمی از ...221شمارهٔ ۲۷۳: من نمی‌گویم که منع نرگس غماز کن 222شمارهٔ ۲۷۴: مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو 223شمارهٔ ۲۷۵: عالمی را کرده سرگردان طواف کوی تو 224شمارهٔ ۲۷۶: درد او هرچند بسیار است در جان باش ...225شمارهٔ ۲۷۷: رفتی ز چشم و ماند به‌جا ماجرای تو 226شمارهٔ ۲۷۸: بیا ای بلبل از من گفتگوهای حزین ب ...227شمارهٔ ۲۷۹: حدیث شام هجر از بلبل طرف چمن بشنو 228شمارهٔ ۲۸۰: به خطّش می‌توان گردید رام آهسته آ ...229شمارهٔ ۲۸۱: می‌رسی از راه و بهر ما صفا آورده‌ ...230شمارهٔ ۲۸۲: شد از فراق توام قامت کشیده خمیده 231شمارهٔ ۲۸۳: منم در عاشقی هم‌طالع پروانه افتاد ...232شمارهٔ ۲۸۴: ای نگه با نظرت هم می و هم میخانه 233شمارهٔ ۲۸۵: با صبر ساختم به وفا می‌برم پناه 234شمارهٔ ۲۸۶: کی جز لبش به جای دگر می‌برم پناه 235شمارهٔ ۲۸۷: ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بست ...236شمارهٔ ۲۸۸: ای شب‌چراغ دل‌ها صهبا است در پیال ...237شمارهٔ ۲۸۹: دلا به کار جهان اضطراب یعنی چه 238شمارهٔ ۲۹۰: ز خود در عشق چون پروانه باید بی‌خ ...239شمارهٔ ۲۹۱: تا کی به بزم شوق غمت جا کند کسی 240شمارهٔ ۲۹۲: تا کی فراق‌نامه‌ات انشا کند کسی 241شمارهٔ ۲۹۳: شود بس از نگاهی عارض آن تندخو رنگ ...242شمارهٔ ۲۹۴: به قدر دوستی بر حال مشتاقان نظر د ...243شمارهٔ ۲۹۵: آنکه رخ بنمود و روشن ساخت جان در ...244شمارهٔ ۲۹۶: رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی 245شمارهٔ ۲۹۷: یاد ما هرگز نکردی یار هی 246شمارهٔ ۲۹۸: جان من گر شدی از صحبت من سیر بگوی 247شمارهٔ ۲۹۹: می‌کنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی 248شمارهٔ ۳۰۰: هرگز به کام دل ننشستیم رو‌به‌روی 249شمارهٔ ۳۰۱: ای مهر دل‌فروز گل روی کیستی 250شمارهٔ ۳۰۲: ای تندخو ز چیست که یارم نمی‌شوی 251شمارهٔ ۳۰۳: نفس در سینه‌ام چون ناله تار است پ ...252شمارهٔ ۳۰۴: در کعبه و بتخانه ز حسن تو صنم های 253شمارهٔ ۳۰۵: بس که کردم گریه شد خونابم از اعضا ...254شمارهٔ ۳۰۶: بازآ که ز دل زنگ‌زدا بلکه تو باشی 255شمارهٔ ۳۰۷: بینا نیم آن لحظه که با ما تو نباش ...256شمارهٔ ۳۰۸: بگذشت ز حد کار دل زار کجایی 257شمارهٔ ۳۰۹: به خود چند ای دل بی‌طاقت از افسان ...258شمارهٔ ۳۱۰: مگر آن زمان به حال دل من رسیده با ...259شمارهٔ ۳۱۱: بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی 260شمارهٔ ۳۱۲: در ره عشق اگر پیرو دردی مردی 261شمارهٔ ۳۱۳: در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی 262شمارهٔ ۳۱۴: بر رخ هر آرزو در بند تا محرم شوی 263شمارهٔ ۳۱۵: بتی دارم که لعلش با لب کوثر کند ب ...264شمارهٔ ۳۱۶: مطلع نگاهم شد باز کرده آغوشی 265شمارهٔ ۳۱۷: نیست هم‌دردی که بردارد ز دل بار ک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ