به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قصاب کاشانی

قصاب کاشانیغزلیاتشمارهٔ ۳۲: گر شود آن شوخ با من مهربان دارم عجب

1460عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گر شود آن شوخ با من مهربان دارم عجب

گر کند از یک نگاهم قصد جان دارم عجب

آتشی کز عشق آن بدخو به جان دارم چو شمع

گر نسوزد مغزم اندر استخوان دارم عجب

از هدف دائم خدنگ صاف بیرون می‌رود

نگذرد گر تیر آه از آسمان دارم عجب

آنچه از داغ جدایی می‌کشم شب تا به صبح

گر به روز من نگرید کهکشان دارم عجب

غمزه‌اش با تیغ زهر آلود چون پیدا شود

می‌دهد قصاب اگر دل را امان دارم عجب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۱: عمریست در خیال تو از روز تا به شب 2شمارهٔ ۳۲: گر شود آن شوخ با من مهربان دارم عج ...3شمارهٔ ۳۳: روشن شده از حسن تو کاشانه‌ام امشب 4شمارهٔ ۳۴: هر کجا عکس جمال یار می‌افتد در آب 5شمارهٔ ۳۵: چو رخ برتافت دیدم طره گیسوی یار ام ...6شمارهٔ ۳۶: دعوی لبت دمی که به مرجان کند در آب 7شمارهٔ ۳۷: چو عکس خویش نمودار می‌کند مهتاب 8شمارهٔ ۳۸: دارم از دست تو شب تا صبح با چشمی پ ...9شمارهٔ ۳۹: ای دل بیهده گفتار ادب باش ادب 10شمارهٔ ۴۰: از تو در خاطر هر ذره تمنایی هست 11شمارهٔ ۴۱: بس ‌که بر جانم ز مژگانت خدنگ افتاد ...12شمارهٔ ۴۲: برده دل از من پری‌رویی نمی‌گویم که ...13شمارهٔ ۴۳: دیده خون‌بار ما چون گشت گریان مفت ...14شمارهٔ ۴۴: عالمی را سوختی از جلوه ای رعنا بس ...15شمارهٔ ۴۵: از لبش گفتار و گفتار از دهن نازک‌ت ...16شمارهٔ ۴۶: نخلی است روزگار و مرا تیشه شیشه اس ...17شمارهٔ ۴۷: خاک رخسارش که دل در پیچ و تاب اندا ...18شمارهٔ ۴۸: چرخ از آن روزی که سرگردانی خود دید ...19شمارهٔ ۴۹: آخر آن وحشی نگه بر دل ره تدبیر بست 20شمارهٔ ۵۰: چرخ مینا رنگ هر زهری که در پیمانه ...21شمارهٔ ۵۲: از قدت امروز گلشن را صفای دیگر است 22شمارهٔ ۵۳: مهر تو به هر سینه عیان است و عیان ...23شمارهٔ ۵۴: رفته‌رفته رفتم از یادت ببین احوال ...24شمارهٔ ۵۵: شبم به محنت و روزم به هجر یار گذشت 25شمارهٔ ۵۶: آن شوخ دل‌آر رخ زیباش لطیف است 26شمارهٔ ۵۷: بر هر که نیک دیده گشادم فنای تو اس ...27شمارهٔ ۵۸: روزی که کرد گردون غم‌های یار قسمت 28شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 29شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 30شمارهٔ ۶۰: ای خوش آن عالم که در وی راه پای غم ...31شمارهٔ ۶۱: می‌کنم طوفی نمی‌دانم که طوف کوی کی ...32شمارهٔ ۶۲: پیش شمشیر تو تسلیم شدن دین من است 33شمارهٔ ۶۳: یک نفس بی یاد جانان زندگانی مشکل ا ...34شمارهٔ ۶۴: در کف عاشق به غیر برگ کاهی بیش نیس ...35شمارهٔ ۶۵: اگر داغ جنون خون بر دل ما می‌کند م ...36شمارهٔ ۶۶: به رخ شکستن طرف کلاه بابت کیست 37شمارهٔ ۶۷: یاد تو مونس شب تار من است 38شمارهٔ ۶۸: با تو همین یک سخنم آرزو است 39شمارهٔ ۶۹: در شهربند عمر که کس را دلیل نیست 40شمارهٔ ۷۰: آن کس که بار عشق به آهی کشیده است 41شمارهٔ ۷۱: منم که وصف تو آرایش بیان من است 42شمارهٔ ۷۲: بر سر تو را چه طره کاکل شکسته است 43شمارهٔ ۷۳: آتشین‌خو دلبری دارم که عالم زار او ...44شمارهٔ ۷۴: سرم ز مَندَل و دوشم گر از عبا خالی ...45شمارهٔ ۷۵: ماییم که جز اشگ ندامت بر ما نیست 46شمارهٔ ۷۶: آنکه همچون جان تنگت دست در آغوش دا ...47شمارهٔ ۷۷: کوی یار است و به هر گوشه بلا ریخته ...48شمارهٔ ۷۸: باد رنجور آن تنی کز درد او بیمار ن ...49شمارهٔ ۷۹: آرام نگاهت ز دل سنگ گرفته است 50شمارهٔ ۸۰: سیر دنیا یک قدم نشو و نمایی بیش نی ...51شمارهٔ ۸۱: خال عنبربو جدا و خط مشگین‌مو جدا ا ...52شمارهٔ ۸۲: تن چه باشد چاردیوار بنای عاریت 53شمارهٔ ۸۳: خوشه خرمن ما را دل صد چاک بس است 54شمارهٔ ۸۴: روی بر آیینه ز آن رخسار می‌گویم حد ...55شمارهٔ ۸۵: همرهان بر سینه بی دلدار سنگ ما عبث 56شمارهٔ ۸۶: ای وصل تو را آرزوی دل شده باعث 57شمارهٔ ۸۷: از کج‌نهاد سرنزند جز بیان کج 58شمارهٔ ۸۸: ای خطّت از قلمرو خوبی ستانده باج 59شمارهٔ ۸۹: خون می‌خورم ز عشق و مدارم گرفته او ...60شمارهٔ ۹۰: روز اول چون حباب از هم‌نشینی‌های م ...61شمارهٔ ۹۱: خط چو سر زد عارض دلدار می‌یابد فرح 62شمارهٔ ۹۲: رفت شب تا پرده از رخسار بگشاید صبا ...63شمارهٔ ۹۳: دمید خط ز لب یار و شد بهار قدح 64شمارهٔ ۹۴: مبین به عارض آن سبز گندمین گستاخ 65شمارهٔ ۹۵: تنها در این هوا نه همین آب کرده یخ 66شمارهٔ ۹۶: ای با رخ تو خال سفید و سیاه و سرخ 67شمارهٔ ۹۷: آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباش ...68شمارهٔ ۹۸: کی تواند هر طبیبی چاره هجران کند 69شمارهٔ ۹۹: ندارد مرگ هر کس کشته آن تیر مژگان ...70شمارهٔ ۱۰۰: بوی عود و بید در مجمر مشخص می‌شود 71شمارهٔ ۱۰۱: به عشقی کرده‌ام در بحر مأوا تا چه ...72شمارهٔ ۱۰۲: بیرون خیالت از دل غافل نمی‌رود 73شمارهٔ ۱۰۳: اسیران را زیانی از گرفتاری نمی‌با ...74شمارهٔ ۱۰۴: به هر نفس دلم از داغ یار لرزد و ر ...75شمارهٔ ۱۰۵: عزیزا چون به من دل مهربان کردی خو ...76شمارهٔ ۱۰۶: هر دم از شوق تو چشم اشگبارم گل کن ...77شمارهٔ ۱۰۷: در حدیث لعلش آتش از زبان می‌چکد 78شمارهٔ ۱۰۸: برافکندی ز رخ تا پرده ظلمت از جها ...79شمارهٔ ۱۰۹: لبش بر گردن عاشق بسی حقّ نمک دارد 80شمارهٔ ۱۱۰: نگاهم چون دچار عارض آن دل‌ربا گرد ...81شمارهٔ ۱۱۱: عاقبت کوی تو ما را مسکن دل می‌شود 82شمارهٔ ۱۱۲: دلم شبی که به شکّر لبی خطاب ندارد 83شمارهٔ ۱۱۳: گاه آبادم نماید گاه ویرانم کند 84شمارهٔ ۱۱۴: سر در ره جانان فدا شد چه به جا شد 85شمارهٔ ۱۱۵: عجب مدار گرم دل ز دیدگان بچکد 86شمارهٔ ۱۱۶: نشستن با تو و بر خود نبالیدن ستم ...87شمارهٔ ۱۱۷: آن سرو سیم‌اندام من چون از گلستان ...88شمارهٔ ۱۱۸: تا دست شانه در شکن زلف یار بود 89شمارهٔ ۱۱۹: ز وصلش دور بودم جان ز بس می‌رفت و ...90شمارهٔ ۱۲۰: دلم تا کرد یاد از آن رخ جانانه رو ...91شمارهٔ ۱۲۱: روز نوروز علاج شب هجران نکند 92شمارهٔ ۱۲۲: چون خونم از دو دیده گریان روان شو ...93شمارهٔ ۱۲۳: از ازل در رحم آنگه که حیاتم دادند 94شمارهٔ ۱۲۴: لب‌تشنه نیاز چو بی‌تاب می‌شود 95شمارهٔ ۱۲۵: تنم به هیچ مکان بی رخت قرار ندارد 96شمارهٔ ۱۲۶: روزی که خط به گرد رخش جلوه‌گر شود 97شمارهٔ ۱۲۷: عشق آن روزی که با دل‌ها نمک را تا ...98شمارهٔ ۱۲۸: مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد 99شمارهٔ ۱۲۹: خوبان چو خنده بر من بی‌تاب کرده‌ا ...100شمارهٔ ۱۳۰: از دل اول، باده مهر کارها را می‌ب ...101شمارهٔ ۱۳۱: خورشید تف از عارض تابان تو دارد 102شمارهٔ ۱۳۲: عشق بی‌دردسر نمی‌باشد 103شمارهٔ ۱۳۳: قوّتی نه در تن من نه توانی مانده ...104شمارهٔ ۱۳۴: عمر چون بی آرزوی لعل جانان بگذرد 105شمارهٔ ۱۳۵: وصالت بی‌کسان را جمله کس باشد اگر ...106شمارهٔ ۱۳۶: هرکجا آیینه رخسار او پیدا شود 107شمارهٔ ۱۳۷: درشتی از مزاج سخت‌طینت کم نمی‌گرد ...108شمارهٔ ۱۳۸: از آن رو سرمه دنباله‌دارش قصد جان ...109شمارهٔ ۱۳۹: در دل به جز از عکس رخ دوست نگنجد 110شمارهٔ ۱۴۰: نه دل جدا ز تو بیدادگر توانم کرد 111شمارهٔ ۱۴۱: اسیران جای هم از خاک دامن‌گیر هم ...112شمارهٔ ۱۴۲: بیا که بی گل رویت دلم قرار ندارد 113شمارهٔ ۱۴۳: دل من چون به هوای سفری برخیزد 114شمارهٔ ۱۴۴: در دل خیال یار بسی جلوه می‌کند 115شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که شبی دیده بیدار ندارد 116شمارهٔ ۱۴۶: ز من دل برده دلداری که از اهل وفا ...117شمارهٔ ۱۴۷: چون شامِ قدر بر همه مستور می‌شود 118شمارهٔ ۱۴۸: هر دل که تیر غمزه او را هدف شود 119شمارهٔ ۱۴۹: سوختم از هجر تا جانان به فریادم ر ...120شمارهٔ ۱۵۰: خوب‌رویان چون سپاه غمزه را رو می‌ ...121شمارهٔ ۱۵۱: نه همین زآتش عشقت دل و جان می‌سوز ...122شمارهٔ ۱۵۲: عشق‌بازان جمله گلچین گستان تواند 123شمارهٔ ۱۵۳: به چشم عبرت اوضاع جهان گر، دیدنی ...124شمارهٔ ۱۵۴: ای تیغ غمزه تو به وقت غضب لذیذ 125شمارهٔ ۱۵۵: پس از دیدار قاصد چون فتادم دیده ب ...126شمارهٔ ۱۵۶: می‌کند هر دم به قصدم چرخ تقدیر دگ ...127شمارهٔ ۱۵۷: صبح وصال را اثر آمد هزار شکر 128شمارهٔ ۱۵۸: چو باز کرد شکرخنده شد اسیر شکر 129شمارهٔ ۱۵۹: ای خرم آن زمان که بود یار در کنار 130شمارهٔ ۱۶۰: بتی دارم به حسن از کافرستان کافرس ...131شمارهٔ ۱۶۱: ندیدم چون تو شوخ از سرکشی برگشته‌ ...132شمارهٔ ۱۶۲: دارم بتی ز کج کلهان کج‌کلاه‌تر 133شمارهٔ ۱۶۳: شد مرا تا دل ز عکسی روی آن جانانه ...134شمارهٔ ۱۶۴: عشق داد از درد او هر لحظه پیغام د ...135شمارهٔ ۱۶۵: آب شد دل دست و پا از من نمی‌آید د ...136شمارهٔ ۱۶۶: شده‌ست از بس که روز از ماه و ماه ...137شمارهٔ ۱۶۷: ای کعبه ارباب وفا کوی رفوگر 138شمارهٔ ۱۶۸: در قفس جا دارم و غافل ز صیادم هنو ...139شمارهٔ ۱۶۹: تار قانون جهان ساز نگردد هرگز 140شمارهٔ ۱۷۰: آن روز که کردند به دل تخم وفا سبز 141شمارهٔ ۱۷۱: با دل غم‌دیده‌ای صیدافکن عاشق‌نوا ...142شمارهٔ ۱۷۲: گر شوی آشنا به سوز و گداز 143شمارهٔ ۱۷۳: بازم از خون جگر دیده تر شد لبریز 144شمارهٔ ۱۷۴: در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است ...145شمارهٔ ۱۷۵: آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است ...146شمارهٔ ۱۷۶: غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس 147شمارهٔ ۱۷۷: حجاب از رخ چو بردار نگاهش 148شمارهٔ ۱۷۸: گه انیس دشت و گاهی محرم گلزار باش 149شمارهٔ ۱۷۹: به نوعی گرم رفت از سینه بیرون تیر ...150شمارهٔ ۱۸۰: کنی گر رو به صحرا روی صحرا می‌شود ...151شمارهٔ ۱۸۱: ای دل همیشه طالب دیدار یار باش 152شمارهٔ ۱۸۲: قانع دلا به خشگ و تر روزگار باش 153شمارهٔ ۱۸۳: مهی دارم که هرگه پرده بردارد ز رخ ...154شمارهٔ ۱۸۴: به پاسبانی یک قطره آب گوهر خویش 155شمارهٔ ۱۸۵: ماییم و درد و داغ دل بی‌قرار خویش 156شمارهٔ ۱۸۶: هزار حیف کزین عمر پنج‌روزه خویش 157شمارهٔ ۱۸۷: صدای بال جبریل است آواز پر تیرش 158شمارهٔ ۱۸۸: بدان قرار که تن را بود به جان اخل ...159شمارهٔ ۱۸۹: عشق آمد و مرا ز الم می‌کند خلاص 160شمارهٔ ۱۹۰: می‌کند بی‌گنه‌ام هر نفس آن یار قص ...161شمارهٔ ۱۹۱: منم فتاده به راه تو خاکسار مشخّص 162شمارهٔ ۱۹۲: ای پای تا به سر همه عضوت تمام، فی ...163شمارهٔ ۱۹۳: چندان‌که حمد و سجده بود در نماز ف ...164شمارهٔ ۱۹۴: می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتر ...165شمارهٔ ۱۹۵: می‌رسد هر لحظه زخم تازه بر جان بی ...166شمارهٔ ۱۹۶: دل به دهر حیله‌گر دادم غلط کردم غ ...167شمارهٔ ۱۹۷: یار هجران وفا کند به غلط 168شمارهٔ ۱۹۸: چون سبزه از کنار گلستان دمیده خط 169شمارهٔ ۱۹۹: به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ 170شمارهٔ ۲۰۰: گوییا خط عارض آن دل‌ربا را کرده ح ...171شمارهٔ ۲۰۱: مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ 172شمارهٔ ۲۰۲: من که در بزم تو دارم راه پایی همچ ...173شمارهٔ ۲۰۳: ای ز رخسار تو شب سوختن آموخته شمع 174شمارهٔ ۲۰۴: هم در زمین و هم به سما می‌کنم سما ...175شمارهٔ ۲۰۵: ای قدّ تو چون معنی برجسته مصرع 176شمارهٔ ۲۰۶: لب آن شوخ طالب علم خندان است در و ...177شمارهٔ ۲۰۷: ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع 178شمارهٔ ۲۰۸: بسوز بر تن خاکی ز داغ یار چراغ 179شمارهٔ ۲۰۹: تنها نه دل لاله کباب است در این ب ...180شمارهٔ ۲۱۰: رویت از آیینه ای دلدار می‌گیرم سر ...181شمارهٔ ۲۱۱: روز و شب در بزم دوران بی‌قرارم هم ...182شمارهٔ ۲۱۲: دیده تا چند به دیوار تو یا شاه نج ...183شمارهٔ ۲۱۳: مقصد عاشق همین یار است دنیا بر طر ...184شمارهٔ ۲۱۴: گر نخواهی سازدت در بزم بی‌مقدار ح ...185شمارهٔ ۲۱۵: غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاش ...186شمارهٔ ۲۱۶: گشت آن روزی که پیدا در سرم سودای ...187شمارهٔ ۲۱۷: می‌روم تا کوی جانان آخر از تأثیر ...188شمارهٔ ۲۱۸: کم خور ای روشن‌ضمیر از سفره دو نا ...189شمارهٔ ۲۱۹: ای در نظرم نشو و نمای تو مبارک 190شمارهٔ ۲۲۰: پس از وفاتم اگر بگذری تو بر سر خا ...191شمارهٔ ۲۲۱: دهری که از او کام روا نیست چه حاص ...192شمارهٔ ۲۲۲: عالم همه باطل غم عالم همه باطل 193شمارهٔ ۲۲۳: برنمی‌آید به کار کس ثبات بی محل 194شمارهٔ ۲۲۴: نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می ...195شمارهٔ ۲۲۵: ز حرف مدعی از الفت دلدار می‌ترسم 196شمارهٔ ۲۲۶: ای شمع دل‌افروز به قربان تو گردم 197شمارهٔ ۲۲۷: بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ن ...198شمارهٔ ۲۲۸: تا بار عشق بر دل پرغم گذاشتیم 199شمارهٔ ۲۲۹: ما اسیران همه مرغان خوش‌الحان همی ...200شمارهٔ ۲۳۰: شد گرم تمنای تو سودای نگاهم 201شمارهٔ ۲۳۱: من آن نخلم که چون در موسم حاصل ثم ...202شمارهٔ ۲۳۲: به عشق تو گر سر نبازم چه سازم 203شمارهٔ ۲۳۳: تا خون خویش در ره جانانه ریختیم 204شمارهٔ ۲۳۴: میان خوب‌رویان تا نمودند انتخاب ا ...205شمارهٔ ۲۳۵: در عشق عاقبت به بلا مبتلا شدیم 206شمارهٔ ۲۳۶: چگونه پیش تو آیم فسانه‌ای که ندار ...207شمارهٔ ۲۳۷: زآتش عشق تو در هرجا که مأوا می‌کن ...208شمارهٔ ۲۳۸: ای خوش آن روز که از خواب گران برخ ...209شمارهٔ ۲۳۹: عاشقم عاشقم به یار قسم 210شمارهٔ ۲۴۰: در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم 211شمارهٔ ۲۴۱: بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد د ...212شمارهٔ ۲۴۲: مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم 213شمارهٔ ۲۴۳: شبی ای مه به پابوست رسیدن آرزو دا ...214شمارهٔ ۲۴۴: سوختم مهر یار را نازم 215شمارهٔ ۲۴۵: درون آشیان از بیضه تا من سر برآور ...216شمارهٔ ۲۴۶: گر در این ظلمت چراغی پیش پا می‌دا ...217شمارهٔ ۲۴۷: ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم 218شمارهٔ ۲۴۸: کارم ز عقل راست نشد بر جنون زدم 219شمارهٔ ۲۴۹: کجاست دیده که رو سوی یار خویش کنم 220شمارهٔ ۲۵۰: به بزم دهر حرف دشمنی عام است می‌د ...221شمارهٔ ۲۵۱: تا چون نگه توان شد دور از میان مر ...222شمارهٔ ۲۵۲: بهر قتلم داد پیغامی که من می‌خواس ...223شمارهٔ ۲۵۳: با آنکه در قلمرو هستی یگانه‌ام 224شمارهٔ ۲۵۴: گفت دلبر بر من از حسرت نگر گفتم ب ...225شمارهٔ ۲۵۵: همان به دیده غباری که داشتم دارم 226شمارهٔ ۲۵۶: زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم 227شمارهٔ ۲۵۷: روزی به دو زانو بر دلدار نشستم 228شمارهٔ ۲۵۸: به چشم کم مبین بر ان من در خسته‌ج ...229شمارهٔ ۲۵۹: ساقی کجاست کز می گلگون نشسته باشی ...230شمارهٔ ۲۶۰: شدم تسلیم درکوی تو منزل را تماشا ...231ارهٔ ۲۶۱: ساقی بیا و در قدح از لطف باده کن 232شمارهٔ ۲۶۲: داغ دل را کرد از چاک آشکارا پیرهن 233شمارهٔ ۲۶۳: نه همچون خال بر کنج لبش جا می‌توا ...234شمارهٔ ۲۶۴: عمری است سراسر که به آزار منم من 235شمارهٔ ۲۶۵: خوش عشرتی است با دل دانا گریستن 236شمارهٔ ۲۶۶: کی شود معلوم هر بیگانه‌ شرح حال م ...237شمارهٔ ۲۶۷: سرکن سخن از آن لب و دفع ممات کن 238شمارهٔ ۲۶۸: شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن 239شمارهٔ ۲۶۹: ای که خاک آستانت سجده‌گاه عاشقان 240شمارهٔ ۲۷۰: سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از ...241شمارهٔ ۲۷۱: عالما علم ز دل‌ها نه تو داری و نه ...242شمارهٔ ۲۷۲: حسن تو از نور است و جان، نیمی از ...243شمارهٔ ۲۷۳: من نمی‌گویم که منع نرگس غماز کن 244شمارهٔ ۲۷۴: مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو 245شمارهٔ ۲۷۵: عالمی را کرده سرگردان طواف کوی تو 246شمارهٔ ۲۷۶: درد او هرچند بسیار است در جان باش ...247شمارهٔ ۲۷۷: رفتی ز چشم و ماند به‌جا ماجرای تو 248شمارهٔ ۲۷۸: بیا ای بلبل از من گفتگوهای حزین ب ...249شمارهٔ ۲۷۹: حدیث شام هجر از بلبل طرف چمن بشنو 250شمارهٔ ۲۸۰: به خطّش می‌توان گردید رام آهسته آ ...251شمارهٔ ۲۸۱: می‌رسی از راه و بهر ما صفا آورده‌ ...252شمارهٔ ۲۸۲: شد از فراق توام قامت کشیده خمیده 253شمارهٔ ۲۸۳: منم در عاشقی هم‌طالع پروانه افتاد ...254شمارهٔ ۲۸۴: ای نگه با نظرت هم می و هم میخانه 255شمارهٔ ۲۸۵: با صبر ساختم به وفا می‌برم پناه 256شمارهٔ ۲۸۶: کی جز لبش به جای دگر می‌برم پناه 257شمارهٔ ۲۸۷: ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بست ...258شمارهٔ ۲۸۸: ای شب‌چراغ دل‌ها صهبا است در پیال ...259شمارهٔ ۲۸۹: دلا به کار جهان اضطراب یعنی چه 260شمارهٔ ۲۹۰: ز خود در عشق چون پروانه باید بی‌خ ...261شمارهٔ ۲۹۱: تا کی به بزم شوق غمت جا کند کسی 262شمارهٔ ۲۹۲: تا کی فراق‌نامه‌ات انشا کند کسی 263شمارهٔ ۲۹۳: شود بس از نگاهی عارض آن تندخو رنگ ...264شمارهٔ ۲۹۴: به قدر دوستی بر حال مشتاقان نظر د ...265شمارهٔ ۲۹۵: آنکه رخ بنمود و روشن ساخت جان در ...266شمارهٔ ۲۹۶: رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی 267شمارهٔ ۲۹۷: یاد ما هرگز نکردی یار هی 268شمارهٔ ۲۹۸: جان من گر شدی از صحبت من سیر بگوی 269شمارهٔ ۲۹۹: می‌کنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی 270شمارهٔ ۳۰۰: هرگز به کام دل ننشستیم رو‌به‌روی 271شمارهٔ ۳۰۱: ای مهر دل‌فروز گل روی کیستی 272شمارهٔ ۳۰۲: ای تندخو ز چیست که یارم نمی‌شوی 273شمارهٔ ۳۰۳: نفس در سینه‌ام چون ناله تار است پ ...274شمارهٔ ۳۰۴: در کعبه و بتخانه ز حسن تو صنم های 275شمارهٔ ۳۰۵: بس که کردم گریه شد خونابم از اعضا ...276شمارهٔ ۳۰۶: بازآ که ز دل زنگ‌زدا بلکه تو باشی 277شمارهٔ ۳۰۷: بینا نیم آن لحظه که با ما تو نباش ...278شمارهٔ ۳۰۸: بگذشت ز حد کار دل زار کجایی 279شمارهٔ ۳۰۹: به خود چند ای دل بی‌طاقت از افسان ...280شمارهٔ ۳۱۰: مگر آن زمان به حال دل من رسیده با ...281شمارهٔ ۳۱۱: بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی 282شمارهٔ ۳۱۲: در ره عشق اگر پیرو دردی مردی 283شمارهٔ ۳۱۳: در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی 284شمارهٔ ۳۱۴: بر رخ هر آرزو در بند تا محرم شوی 285شمارهٔ ۳۱۵: بتی دارم که لعلش با لب کوثر کند ب ...286شمارهٔ ۳۱۶: مطلع نگاهم شد باز کرده آغوشی 287شمارهٔ ۳۱۷: نیست هم‌دردی که بردارد ز دل بار ک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ