به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قصاب کاشانی

قصاب کاشانیغزلیاتشمارهٔ ۳۹: ای دل بیهده گفتار ادب باش ادب

1400عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای دل بیهده گفتار ادب باش ادب

از زبان می‌کشی آزار ادب باش ادب

جستن عیت در آیینه بود پی در پی

دیده بر آینه بگمار ادب باش ادب

می‌کشی روز جزا آنچه کنی با دگری

عزت خویش نگه دارادب باش ادب

شمع را روشنی از سوز و گداز است به کف

تو هم این رشته نگه دار ادب باش ادب

مکن از او هوس بوسه شیرین قصاب

زین شکر دست هوس دار ادب باش ادب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۸: دارم از دست تو شب تا صبح با چشمی پ ...2شمارهٔ ۳۹: ای دل بیهده گفتار ادب باش ادب 3شمارهٔ ۴۰: از تو در خاطر هر ذره تمنایی هست 4شمارهٔ ۴۱: بس ‌که بر جانم ز مژگانت خدنگ افتاد ...5شمارهٔ ۴۲: برده دل از من پری‌رویی نمی‌گویم که ...6شمارهٔ ۴۳: دیده خون‌بار ما چون گشت گریان مفت ...7شمارهٔ ۴۴: عالمی را سوختی از جلوه ای رعنا بس ...8شمارهٔ ۴۵: از لبش گفتار و گفتار از دهن نازک‌ت ...9شمارهٔ ۴۶: نخلی است روزگار و مرا تیشه شیشه اس ...10شمارهٔ ۴۷: خاک رخسارش که دل در پیچ و تاب اندا ...11شمارهٔ ۴۸: چرخ از آن روزی که سرگردانی خود دید ...12شمارهٔ ۴۹: آخر آن وحشی نگه بر دل ره تدبیر بست 13شمارهٔ ۵۰: چرخ مینا رنگ هر زهری که در پیمانه ...14شمارهٔ ۵۲: از قدت امروز گلشن را صفای دیگر است 15شمارهٔ ۵۳: مهر تو به هر سینه عیان است و عیان ...16شمارهٔ ۵۴: رفته‌رفته رفتم از یادت ببین احوال ...17شمارهٔ ۵۵: شبم به محنت و روزم به هجر یار گذشت 18شمارهٔ ۵۶: آن شوخ دل‌آر رخ زیباش لطیف است 19شمارهٔ ۵۷: بر هر که نیک دیده گشادم فنای تو اس ...20شمارهٔ ۵۸: روزی که کرد گردون غم‌های یار قسمت 21شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 22شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 23شمارهٔ ۶۰: ای خوش آن عالم که در وی راه پای غم ...24شمارهٔ ۶۱: می‌کنم طوفی نمی‌دانم که طوف کوی کی ...25شمارهٔ ۶۲: پیش شمشیر تو تسلیم شدن دین من است 26شمارهٔ ۶۳: یک نفس بی یاد جانان زندگانی مشکل ا ...27شمارهٔ ۶۴: در کف عاشق به غیر برگ کاهی بیش نیس ...28شمارهٔ ۶۵: اگر داغ جنون خون بر دل ما می‌کند م ...29شمارهٔ ۶۶: به رخ شکستن طرف کلاه بابت کیست 30شمارهٔ ۶۷: یاد تو مونس شب تار من است 31شمارهٔ ۶۸: با تو همین یک سخنم آرزو است 32شمارهٔ ۶۹: در شهربند عمر که کس را دلیل نیست 33شمارهٔ ۷۰: آن کس که بار عشق به آهی کشیده است 34شمارهٔ ۷۱: منم که وصف تو آرایش بیان من است 35شمارهٔ ۷۲: بر سر تو را چه طره کاکل شکسته است 36شمارهٔ ۷۳: آتشین‌خو دلبری دارم که عالم زار او ...37شمارهٔ ۷۴: سرم ز مَندَل و دوشم گر از عبا خالی ...38شمارهٔ ۷۵: ماییم که جز اشگ ندامت بر ما نیست 39شمارهٔ ۷۶: آنکه همچون جان تنگت دست در آغوش دا ...40شمارهٔ ۷۷: کوی یار است و به هر گوشه بلا ریخته ...41شمارهٔ ۷۸: باد رنجور آن تنی کز درد او بیمار ن ...42شمارهٔ ۷۹: آرام نگاهت ز دل سنگ گرفته است 43شمارهٔ ۸۰: سیر دنیا یک قدم نشو و نمایی بیش نی ...44شمارهٔ ۸۱: خال عنبربو جدا و خط مشگین‌مو جدا ا ...45شمارهٔ ۸۲: تن چه باشد چاردیوار بنای عاریت 46شمارهٔ ۸۳: خوشه خرمن ما را دل صد چاک بس است 47شمارهٔ ۸۴: روی بر آیینه ز آن رخسار می‌گویم حد ...48شمارهٔ ۸۵: همرهان بر سینه بی دلدار سنگ ما عبث 49شمارهٔ ۸۶: ای وصل تو را آرزوی دل شده باعث 50شمارهٔ ۸۷: از کج‌نهاد سرنزند جز بیان کج 51شمارهٔ ۸۸: ای خطّت از قلمرو خوبی ستانده باج 52شمارهٔ ۸۹: خون می‌خورم ز عشق و مدارم گرفته او ...53شمارهٔ ۹۰: روز اول چون حباب از هم‌نشینی‌های م ...54شمارهٔ ۹۱: خط چو سر زد عارض دلدار می‌یابد فرح 55شمارهٔ ۹۲: رفت شب تا پرده از رخسار بگشاید صبا ...56شمارهٔ ۹۳: دمید خط ز لب یار و شد بهار قدح 57شمارهٔ ۹۴: مبین به عارض آن سبز گندمین گستاخ 58شمارهٔ ۹۵: تنها در این هوا نه همین آب کرده یخ 59شمارهٔ ۹۶: ای با رخ تو خال سفید و سیاه و سرخ 60شمارهٔ ۹۷: آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباش ...61شمارهٔ ۹۸: کی تواند هر طبیبی چاره هجران کند 62شمارهٔ ۹۹: ندارد مرگ هر کس کشته آن تیر مژگان ...63شمارهٔ ۱۰۰: بوی عود و بید در مجمر مشخص می‌شود 64شمارهٔ ۱۰۱: به عشقی کرده‌ام در بحر مأوا تا چه ...65شمارهٔ ۱۰۲: بیرون خیالت از دل غافل نمی‌رود 66شمارهٔ ۱۰۳: اسیران را زیانی از گرفتاری نمی‌با ...67شمارهٔ ۱۰۴: به هر نفس دلم از داغ یار لرزد و ر ...68شمارهٔ ۱۰۵: عزیزا چون به من دل مهربان کردی خو ...69شمارهٔ ۱۰۶: هر دم از شوق تو چشم اشگبارم گل کن ...70شمارهٔ ۱۰۷: در حدیث لعلش آتش از زبان می‌چکد 71شمارهٔ ۱۰۸: برافکندی ز رخ تا پرده ظلمت از جها ...72شمارهٔ ۱۰۹: لبش بر گردن عاشق بسی حقّ نمک دارد 73شمارهٔ ۱۱۰: نگاهم چون دچار عارض آن دل‌ربا گرد ...74شمارهٔ ۱۱۱: عاقبت کوی تو ما را مسکن دل می‌شود 75شمارهٔ ۱۱۲: دلم شبی که به شکّر لبی خطاب ندارد 76شمارهٔ ۱۱۳: گاه آبادم نماید گاه ویرانم کند 77شمارهٔ ۱۱۴: سر در ره جانان فدا شد چه به جا شد 78شمارهٔ ۱۱۵: عجب مدار گرم دل ز دیدگان بچکد 79شمارهٔ ۱۱۶: نشستن با تو و بر خود نبالیدن ستم ...80شمارهٔ ۱۱۷: آن سرو سیم‌اندام من چون از گلستان ...81شمارهٔ ۱۱۸: تا دست شانه در شکن زلف یار بود 82شمارهٔ ۱۱۹: ز وصلش دور بودم جان ز بس می‌رفت و ...83شمارهٔ ۱۲۰: دلم تا کرد یاد از آن رخ جانانه رو ...84شمارهٔ ۱۲۱: روز نوروز علاج شب هجران نکند 85شمارهٔ ۱۲۲: چون خونم از دو دیده گریان روان شو ...86شمارهٔ ۱۲۳: از ازل در رحم آنگه که حیاتم دادند 87شمارهٔ ۱۲۴: لب‌تشنه نیاز چو بی‌تاب می‌شود 88شمارهٔ ۱۲۵: تنم به هیچ مکان بی رخت قرار ندارد 89شمارهٔ ۱۲۶: روزی که خط به گرد رخش جلوه‌گر شود 90شمارهٔ ۱۲۷: عشق آن روزی که با دل‌ها نمک را تا ...91شمارهٔ ۱۲۸: مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد 92شمارهٔ ۱۲۹: خوبان چو خنده بر من بی‌تاب کرده‌ا ...93شمارهٔ ۱۳۰: از دل اول، باده مهر کارها را می‌ب ...94شمارهٔ ۱۳۱: خورشید تف از عارض تابان تو دارد 95شمارهٔ ۱۳۲: عشق بی‌دردسر نمی‌باشد 96شمارهٔ ۱۳۳: قوّتی نه در تن من نه توانی مانده ...97شمارهٔ ۱۳۴: عمر چون بی آرزوی لعل جانان بگذرد 98شمارهٔ ۱۳۵: وصالت بی‌کسان را جمله کس باشد اگر ...99شمارهٔ ۱۳۶: هرکجا آیینه رخسار او پیدا شود 100شمارهٔ ۱۳۷: درشتی از مزاج سخت‌طینت کم نمی‌گرد ...101شمارهٔ ۱۳۸: از آن رو سرمه دنباله‌دارش قصد جان ...102شمارهٔ ۱۳۹: در دل به جز از عکس رخ دوست نگنجد 103شمارهٔ ۱۴۰: نه دل جدا ز تو بیدادگر توانم کرد 104شمارهٔ ۱۴۱: اسیران جای هم از خاک دامن‌گیر هم ...105شمارهٔ ۱۴۲: بیا که بی گل رویت دلم قرار ندارد 106شمارهٔ ۱۴۳: دل من چون به هوای سفری برخیزد 107شمارهٔ ۱۴۴: در دل خیال یار بسی جلوه می‌کند 108شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که شبی دیده بیدار ندارد 109شمارهٔ ۱۴۶: ز من دل برده دلداری که از اهل وفا ...110شمارهٔ ۱۴۷: چون شامِ قدر بر همه مستور می‌شود 111شمارهٔ ۱۴۸: هر دل که تیر غمزه او را هدف شود 112شمارهٔ ۱۴۹: سوختم از هجر تا جانان به فریادم ر ...113شمارهٔ ۱۵۰: خوب‌رویان چون سپاه غمزه را رو می‌ ...114شمارهٔ ۱۵۱: نه همین زآتش عشقت دل و جان می‌سوز ...115شمارهٔ ۱۵۲: عشق‌بازان جمله گلچین گستان تواند 116شمارهٔ ۱۵۳: به چشم عبرت اوضاع جهان گر، دیدنی ...117شمارهٔ ۱۵۴: ای تیغ غمزه تو به وقت غضب لذیذ 118شمارهٔ ۱۵۵: پس از دیدار قاصد چون فتادم دیده ب ...119شمارهٔ ۱۵۶: می‌کند هر دم به قصدم چرخ تقدیر دگ ...120شمارهٔ ۱۵۷: صبح وصال را اثر آمد هزار شکر 121شمارهٔ ۱۵۸: چو باز کرد شکرخنده شد اسیر شکر 122شمارهٔ ۱۵۹: ای خرم آن زمان که بود یار در کنار 123شمارهٔ ۱۶۰: بتی دارم به حسن از کافرستان کافرس ...124شمارهٔ ۱۶۱: ندیدم چون تو شوخ از سرکشی برگشته‌ ...125شمارهٔ ۱۶۲: دارم بتی ز کج کلهان کج‌کلاه‌تر 126شمارهٔ ۱۶۳: شد مرا تا دل ز عکسی روی آن جانانه ...127شمارهٔ ۱۶۴: عشق داد از درد او هر لحظه پیغام د ...128شمارهٔ ۱۶۵: آب شد دل دست و پا از من نمی‌آید د ...129شمارهٔ ۱۶۶: شده‌ست از بس که روز از ماه و ماه ...130شمارهٔ ۱۶۷: ای کعبه ارباب وفا کوی رفوگر 131شمارهٔ ۱۶۸: در قفس جا دارم و غافل ز صیادم هنو ...132شمارهٔ ۱۶۹: تار قانون جهان ساز نگردد هرگز 133شمارهٔ ۱۷۰: آن روز که کردند به دل تخم وفا سبز 134شمارهٔ ۱۷۱: با دل غم‌دیده‌ای صیدافکن عاشق‌نوا ...135شمارهٔ ۱۷۲: گر شوی آشنا به سوز و گداز 136شمارهٔ ۱۷۳: بازم از خون جگر دیده تر شد لبریز 137شمارهٔ ۱۷۴: در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است ...138شمارهٔ ۱۷۵: آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است ...139شمارهٔ ۱۷۶: غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس 140شمارهٔ ۱۷۷: حجاب از رخ چو بردار نگاهش 141شمارهٔ ۱۷۸: گه انیس دشت و گاهی محرم گلزار باش 142شمارهٔ ۱۷۹: به نوعی گرم رفت از سینه بیرون تیر ...143شمارهٔ ۱۸۰: کنی گر رو به صحرا روی صحرا می‌شود ...144شمارهٔ ۱۸۱: ای دل همیشه طالب دیدار یار باش 145شمارهٔ ۱۸۲: قانع دلا به خشگ و تر روزگار باش 146شمارهٔ ۱۸۳: مهی دارم که هرگه پرده بردارد ز رخ ...147شمارهٔ ۱۸۴: به پاسبانی یک قطره آب گوهر خویش 148شمارهٔ ۱۸۵: ماییم و درد و داغ دل بی‌قرار خویش 149شمارهٔ ۱۸۶: هزار حیف کزین عمر پنج‌روزه خویش 150شمارهٔ ۱۸۷: صدای بال جبریل است آواز پر تیرش 151شمارهٔ ۱۸۸: بدان قرار که تن را بود به جان اخل ...152شمارهٔ ۱۸۹: عشق آمد و مرا ز الم می‌کند خلاص 153شمارهٔ ۱۹۰: می‌کند بی‌گنه‌ام هر نفس آن یار قص ...154شمارهٔ ۱۹۱: منم فتاده به راه تو خاکسار مشخّص 155شمارهٔ ۱۹۲: ای پای تا به سر همه عضوت تمام، فی ...156شمارهٔ ۱۹۳: چندان‌که حمد و سجده بود در نماز ف ...157شمارهٔ ۱۹۴: می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتر ...158شمارهٔ ۱۹۵: می‌رسد هر لحظه زخم تازه بر جان بی ...159شمارهٔ ۱۹۶: دل به دهر حیله‌گر دادم غلط کردم غ ...160شمارهٔ ۱۹۷: یار هجران وفا کند به غلط 161شمارهٔ ۱۹۸: چون سبزه از کنار گلستان دمیده خط 162شمارهٔ ۱۹۹: به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ 163شمارهٔ ۲۰۰: گوییا خط عارض آن دل‌ربا را کرده ح ...164شمارهٔ ۲۰۱: مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ 165شمارهٔ ۲۰۲: من که در بزم تو دارم راه پایی همچ ...166شمارهٔ ۲۰۳: ای ز رخسار تو شب سوختن آموخته شمع 167شمارهٔ ۲۰۴: هم در زمین و هم به سما می‌کنم سما ...168شمارهٔ ۲۰۵: ای قدّ تو چون معنی برجسته مصرع 169شمارهٔ ۲۰۶: لب آن شوخ طالب علم خندان است در و ...170شمارهٔ ۲۰۷: ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع 171شمارهٔ ۲۰۸: بسوز بر تن خاکی ز داغ یار چراغ 172شمارهٔ ۲۰۹: تنها نه دل لاله کباب است در این ب ...173شمارهٔ ۲۱۰: رویت از آیینه ای دلدار می‌گیرم سر ...174شمارهٔ ۲۱۱: روز و شب در بزم دوران بی‌قرارم هم ...175شمارهٔ ۲۱۲: دیده تا چند به دیوار تو یا شاه نج ...176شمارهٔ ۲۱۳: مقصد عاشق همین یار است دنیا بر طر ...177شمارهٔ ۲۱۴: گر نخواهی سازدت در بزم بی‌مقدار ح ...178شمارهٔ ۲۱۵: غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاش ...179شمارهٔ ۲۱۶: گشت آن روزی که پیدا در سرم سودای ...180شمارهٔ ۲۱۷: می‌روم تا کوی جانان آخر از تأثیر ...181شمارهٔ ۲۱۸: کم خور ای روشن‌ضمیر از سفره دو نا ...182شمارهٔ ۲۱۹: ای در نظرم نشو و نمای تو مبارک 183شمارهٔ ۲۲۰: پس از وفاتم اگر بگذری تو بر سر خا ...184شمارهٔ ۲۲۱: دهری که از او کام روا نیست چه حاص ...185شمارهٔ ۲۲۲: عالم همه باطل غم عالم همه باطل 186شمارهٔ ۲۲۳: برنمی‌آید به کار کس ثبات بی محل 187شمارهٔ ۲۲۴: نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می ...188شمارهٔ ۲۲۵: ز حرف مدعی از الفت دلدار می‌ترسم 189شمارهٔ ۲۲۶: ای شمع دل‌افروز به قربان تو گردم 190شمارهٔ ۲۲۷: بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ن ...191شمارهٔ ۲۲۸: تا بار عشق بر دل پرغم گذاشتیم 192شمارهٔ ۲۲۹: ما اسیران همه مرغان خوش‌الحان همی ...193شمارهٔ ۲۳۰: شد گرم تمنای تو سودای نگاهم 194شمارهٔ ۲۳۱: من آن نخلم که چون در موسم حاصل ثم ...195شمارهٔ ۲۳۲: به عشق تو گر سر نبازم چه سازم 196شمارهٔ ۲۳۳: تا خون خویش در ره جانانه ریختیم 197شمارهٔ ۲۳۴: میان خوب‌رویان تا نمودند انتخاب ا ...198شمارهٔ ۲۳۵: در عشق عاقبت به بلا مبتلا شدیم 199شمارهٔ ۲۳۶: چگونه پیش تو آیم فسانه‌ای که ندار ...200شمارهٔ ۲۳۷: زآتش عشق تو در هرجا که مأوا می‌کن ...201شمارهٔ ۲۳۸: ای خوش آن روز که از خواب گران برخ ...202شمارهٔ ۲۳۹: عاشقم عاشقم به یار قسم 203شمارهٔ ۲۴۰: در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم 204شمارهٔ ۲۴۱: بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد د ...205شمارهٔ ۲۴۲: مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم 206شمارهٔ ۲۴۳: شبی ای مه به پابوست رسیدن آرزو دا ...207شمارهٔ ۲۴۴: سوختم مهر یار را نازم 208شمارهٔ ۲۴۵: درون آشیان از بیضه تا من سر برآور ...209شمارهٔ ۲۴۶: گر در این ظلمت چراغی پیش پا می‌دا ...210شمارهٔ ۲۴۷: ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم 211شمارهٔ ۲۴۸: کارم ز عقل راست نشد بر جنون زدم 212شمارهٔ ۲۴۹: کجاست دیده که رو سوی یار خویش کنم 213شمارهٔ ۲۵۰: به بزم دهر حرف دشمنی عام است می‌د ...214شمارهٔ ۲۵۱: تا چون نگه توان شد دور از میان مر ...215شمارهٔ ۲۵۲: بهر قتلم داد پیغامی که من می‌خواس ...216شمارهٔ ۲۵۳: با آنکه در قلمرو هستی یگانه‌ام 217شمارهٔ ۲۵۴: گفت دلبر بر من از حسرت نگر گفتم ب ...218شمارهٔ ۲۵۵: همان به دیده غباری که داشتم دارم 219شمارهٔ ۲۵۶: زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم 220شمارهٔ ۲۵۷: روزی به دو زانو بر دلدار نشستم 221شمارهٔ ۲۵۸: به چشم کم مبین بر ان من در خسته‌ج ...222شمارهٔ ۲۵۹: ساقی کجاست کز می گلگون نشسته باشی ...223شمارهٔ ۲۶۰: شدم تسلیم درکوی تو منزل را تماشا ...224ارهٔ ۲۶۱: ساقی بیا و در قدح از لطف باده کن 225شمارهٔ ۲۶۲: داغ دل را کرد از چاک آشکارا پیرهن 226شمارهٔ ۲۶۳: نه همچون خال بر کنج لبش جا می‌توا ...227شمارهٔ ۲۶۴: عمری است سراسر که به آزار منم من 228شمارهٔ ۲۶۵: خوش عشرتی است با دل دانا گریستن 229شمارهٔ ۲۶۶: کی شود معلوم هر بیگانه‌ شرح حال م ...230شمارهٔ ۲۶۷: سرکن سخن از آن لب و دفع ممات کن 231شمارهٔ ۲۶۸: شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن 232شمارهٔ ۲۶۹: ای که خاک آستانت سجده‌گاه عاشقان 233شمارهٔ ۲۷۰: سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از ...234شمارهٔ ۲۷۱: عالما علم ز دل‌ها نه تو داری و نه ...235شمارهٔ ۲۷۲: حسن تو از نور است و جان، نیمی از ...236شمارهٔ ۲۷۳: من نمی‌گویم که منع نرگس غماز کن 237شمارهٔ ۲۷۴: مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو 238شمارهٔ ۲۷۵: عالمی را کرده سرگردان طواف کوی تو 239شمارهٔ ۲۷۶: درد او هرچند بسیار است در جان باش ...240شمارهٔ ۲۷۷: رفتی ز چشم و ماند به‌جا ماجرای تو 241شمارهٔ ۲۷۸: بیا ای بلبل از من گفتگوهای حزین ب ...242شمارهٔ ۲۷۹: حدیث شام هجر از بلبل طرف چمن بشنو 243شمارهٔ ۲۸۰: به خطّش می‌توان گردید رام آهسته آ ...244شمارهٔ ۲۸۱: می‌رسی از راه و بهر ما صفا آورده‌ ...245شمارهٔ ۲۸۲: شد از فراق توام قامت کشیده خمیده 246شمارهٔ ۲۸۳: منم در عاشقی هم‌طالع پروانه افتاد ...247شمارهٔ ۲۸۴: ای نگه با نظرت هم می و هم میخانه 248شمارهٔ ۲۸۵: با صبر ساختم به وفا می‌برم پناه 249شمارهٔ ۲۸۶: کی جز لبش به جای دگر می‌برم پناه 250شمارهٔ ۲۸۷: ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بست ...251شمارهٔ ۲۸۸: ای شب‌چراغ دل‌ها صهبا است در پیال ...252شمارهٔ ۲۸۹: دلا به کار جهان اضطراب یعنی چه 253شمارهٔ ۲۹۰: ز خود در عشق چون پروانه باید بی‌خ ...254شمارهٔ ۲۹۱: تا کی به بزم شوق غمت جا کند کسی 255شمارهٔ ۲۹۲: تا کی فراق‌نامه‌ات انشا کند کسی 256شمارهٔ ۲۹۳: شود بس از نگاهی عارض آن تندخو رنگ ...257شمارهٔ ۲۹۴: به قدر دوستی بر حال مشتاقان نظر د ...258شمارهٔ ۲۹۵: آنکه رخ بنمود و روشن ساخت جان در ...259شمارهٔ ۲۹۶: رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی 260شمارهٔ ۲۹۷: یاد ما هرگز نکردی یار هی 261شمارهٔ ۲۹۸: جان من گر شدی از صحبت من سیر بگوی 262شمارهٔ ۲۹۹: می‌کنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی 263شمارهٔ ۳۰۰: هرگز به کام دل ننشستیم رو‌به‌روی 264شمارهٔ ۳۰۱: ای مهر دل‌فروز گل روی کیستی 265شمارهٔ ۳۰۲: ای تندخو ز چیست که یارم نمی‌شوی 266شمارهٔ ۳۰۳: نفس در سینه‌ام چون ناله تار است پ ...267شمارهٔ ۳۰۴: در کعبه و بتخانه ز حسن تو صنم های 268شمارهٔ ۳۰۵: بس که کردم گریه شد خونابم از اعضا ...269شمارهٔ ۳۰۶: بازآ که ز دل زنگ‌زدا بلکه تو باشی 270شمارهٔ ۳۰۷: بینا نیم آن لحظه که با ما تو نباش ...271شمارهٔ ۳۰۸: بگذشت ز حد کار دل زار کجایی 272شمارهٔ ۳۰۹: به خود چند ای دل بی‌طاقت از افسان ...273شمارهٔ ۳۱۰: مگر آن زمان به حال دل من رسیده با ...274شمارهٔ ۳۱۱: بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی 275شمارهٔ ۳۱۲: در ره عشق اگر پیرو دردی مردی 276شمارهٔ ۳۱۳: در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی 277شمارهٔ ۳۱۴: بر رخ هر آرزو در بند تا محرم شوی 278شمارهٔ ۳۱۵: بتی دارم که لعلش با لب کوثر کند ب ...279شمارهٔ ۳۱۶: مطلع نگاهم شد باز کرده آغوشی 280شمارهٔ ۳۱۷: نیست هم‌دردی که بردارد ز دل بار ک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ