به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
مگر آن آتشینخو آگه از بخت من است امشب
که همچون شمع مغز استخوانم روشن است امشب
به گلشن جان من دی تاز از استغنا گذر کردی
ز مژگان تو گل را خار در پیراهن است امشب
ز جان افشانی من حسن او را شعله افزون شد
مگر بر آتش گل بال بلبل دامن است امشب
به دستارم بنفشه مشت خاکستر بود امشب
نگاهی کن که گلشن بی تو بر من گلخن است امشب
تو شمع مجلسافروزی و من پروانه محفل
نشستن ازتو، بر گرد تو گشتن از من است امشب
نمیدانم نگه چون رفت بیرون گریه چون آمد
ز بس چشمم به رخسار تو محو دیدن است امشب
ز داغ دوریات صد رنگ گل در آستین دارم
بیا گلچین که از داغ تو دستم گلشن است امشب
چو دید آن سبز گندمگون دلم را گفت زیر لب
که یک مور ضعیفی در کنار خرمن است امشب
نمانده در تنم جایی کزو قصاب ناید خون
مرا خون در جگر چون آب در پرویزن است امشب
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.