کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون غنیمت بود شب مهتاب
    وصل ما را ز لطف خود دریاب
    تو به خواب خوشی بگو ز چه روی
    بر دو چشمم ببسته ای ره خواب
    چند نالم ز درد عشق رخت
    چند ریزم ز دیدگان خوناب
    شرط نبود که در مسلمانی
    من خورم خون و دیگران می ناب
    در سر آب خوش نشسته به عیش
    دلبر بی وفا و ما به سراب
    سر ز پا پا ز سر نمی دانم
    شده در آب دیدگان غرقاب
    درد دل با طبیب خود گفتم
    خود ندادم به هیچ گونه جواب
    دل به درد فراق بنهادم
    گفتم این دیده ای مگر تو ثواب
    تو مرا خون دل به دیده کنی
    وز دو لعلم نمی دهی عنّاب
    سرو نازا بناز در بستان
    بیش از این از جهان تو روی متاب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha