به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۱۰۲۱: چو بلبل در هوای گلستانم

2280عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چو بلبل در هوای گلستانم
که باشم دایماً با دوستانم
اگرنه عشق گل باشد زمانی
نبیند هیچکس در بوستانم
به عشق آن گل سیراب بینی
که با دستان چنین هم داستانم
دلم جز روی گل رویی نخواهد
قسم باشد به روح راستانم
به سرو قامتش گفتم وفا کن
جوابم داد و گفت از راستانم
به دستانم نمی آید به دست او
جهانگیرست حالی داستانم
نگارینا ز روی لطف باری
ز دست غم زمانی واستانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۲۰: تا کی زنی ز تیغ جفا نیش بر دلم 2شمارهٔ ۱۰۲۱: چو بلبل در هوای گلستانم 3شمارهٔ ۱۰۲۲: تا هست به عشق تو توانم 4شمارهٔ ۱۰۲۳: من ز هجران تو سرگشته و سرگردانم 5شمارهٔ ۱۰۲۴: اگرچه سوخت در غم استخوانم 6شمارهٔ ۱۰۲۵: بلبل صفت از عشق تو فریاد زنانم 7شمارهٔ ۱۰۲۶: من تو را یار خویش می دانم 8شمارهٔ ۱۰۲۷: ز سوز عشق رخت آتشیست در جانم 9شمارهٔ ۱۰۲۸: بر آب دیده چون سروش نشانم 10شمارهٔ ۱۰۲۹: در جمال رخ تو حیرانم 11شمارهٔ ۱۰۳۰: فریاد که از دست تو فریاد زنانم 12شمارهٔ ۱۰۳۱: از دست غم عشق تو فریاد کنانم 13شمارهٔ ۱۰۳۲: ناتوانم به غم عشق تو و نتوانم 14شمارهٔ ۱۰۳۳: بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد ...15شمارهٔ ۱۰۳۴: من راز غم عشق تو گفتن نتوانم 16شمارهٔ ۱۰۳۵: عمریست تا چو پرگار سرگشته در جها ...17شمارهٔ ۱۰۳۶: پشتم ز فراق شد خم 18شمارهٔ ۱۰۳۷: در سرم هست که سر در سر کار تو کن ...19شمارهٔ ۱۰۳۸: من دیده با خیال تو برهم نمی زنم 20شمارهٔ ۱۰۳۹: گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت ک ...21شمارهٔ ۱۰۴۰: گفتم که یک شبی سوی جانان گذر کنم 22شمارهٔ ۱۰۴۱: بخت اگر یاری دهد یارش کنم 23شمارهٔ ۱۰۴۲: پیش رویش جان و دل قربان کنم 24شمارهٔ ۱۰۴۳: گفته بودی از لبت درمان کنم 25شمارهٔ ۱۰۴۴: تا به کی درد غمت پنهان کنم 26شمارهٔ ۱۰۴۵: درد ما را با غمت چون نیست درمان ...27شمارهٔ ۱۰۴۶: دل ز تنهایی به جان آمد ندانم چون ...28شمارهٔ ۱۰۴۷: تا به چند این دیده را در هجر تو ...29شمارهٔ ۱۰۴۸: جز غم چو نیست حاصل ایام چون کنم 30شمارهٔ ۱۰۴۹: تا به کی دل را ز درد عشق تو پر خ ...31شمارهٔ ۱۰۵۰: شب وصال میسّر نمی شود چه کنم 32شمارهٔ ۱۰۵۱: بی رخت صبر از این بیش ندارم چه ک ...33شمارهٔ ۱۰۵۲: من مسکین به جهان یار ندارم چه کن ...34شمارهٔ ۱۰۵۳: بگو که با غم هجران روی او چه کنم 35شمارهٔ ۱۰۵۴: بر سر کوی تو افغان چه کنم گر نکن ...36شمارهٔ ۱۰۵۵: بیا که بی رخ خوبت نظر به کس نکنم 37شمارهٔ ۱۰۵۶: با تو تا جان باشدم یاری کنم 38شمارهٔ ۱۰۵۷: با درد دلپذیر تو درمان چه می کنم 39شمارهٔ ۱۰۵۸: با دو چشمت عشق بازی می کنم 40شمارهٔ ۱۰۵۹: من چو بلبل ناله های صبحگاهی می ک ...41شمارهٔ ۱۰۶۰: گفتم که عهد یار جفاجوی بشکنم 42شمارهٔ ۱۰۶۱: پرسی ز من که چونی ای دوست بی تو ...43شمارهٔ ۱۰۶۲: در این جهان دل خود را شکسته می ب ...44شمارهٔ ۱۰۶۳: شدم به طرف گلستان که تا گلی چینم 45شمارهٔ ۱۰۶۴: نه بخت آنکه شبی با تو روبرو بنشی ...46شمارهٔ ۱۰۶۵: نه یاریی دهدم بخت تا رخت بینم 47شمارهٔ ۱۰۶۶: نام تو قوّت دل و دینم 48شمارهٔ ۱۰۶۷: من دولت وصالش از بی نیاز خواهم 49شمارهٔ ۱۰۶۸: با درد عشقت درمان نخواهم 50شمارهٔ ۱۰۶۹: اگر نه وصل تو باشد جهان نمی خواه ...51شمارهٔ ۱۰۷۰: شبت خوش باد همچون روز خرّم 52شمارهٔ ۱۰۷۱: دیگر هوای عشق تو در سرگرفته ایم 53شمارهٔ ۱۰۷۲: نگارا ز هجر تو دل خسته ایم 54شمارهٔ ۱۰۷۳: چو لاله پر از خون دل خسته ایم 55شمارهٔ ۱۰۷۴: شبهاست کز خیال رخ تو نخفته ایم 56شمارهٔ ۱۰۷۵: دور از تو دلبرا چه جفاها کشیده ا ...57شمارهٔ ۱۰۷۶: روی بنمای که پیشت به نیاز آمده ا ...58شمارهٔ ۱۰۷۷: دیده دیدن رویت ز خدا می طلبیم 59شمارهٔ ۱۰۷۸: قدر روز وصل تو نشناختیم 60شمارهٔ ۱۰۷۹: ما بی رخ تو دیده ز عالم بدوختیم 61شمارهٔ ۱۰۸۰: تا دیده و دل در سر زلفین تو بستی ...62شمارهٔ ۱۰۸۱: ما تو را دلدار خود پنداشتیم 63شمارهٔ ۱۰۸۲: از مادر دهر تا بزادیم 64شمارهٔ ۱۰۸۳: در سر کوی غمت دل به جفا بنهادیم 65شمارهٔ ۱۰۸۴: بسیار در فراق تو زنهارها زدیم 66شمارهٔ ۱۰۸۵: در درد بمردیم و به درمان نرسیدیم 67شمارهٔ ۱۰۸۶: یاد باد آنکه عزیزان همه با هم بو ...68شمارهٔ ۱۰۸۷: بر در لطف تو نیاز آریم 69شمارهٔ ۱۰۸۸: ما در دو جهان جز دلکی ریش نداریم 70شمارهٔ ۱۰۸۹: گفتم به دل که ای دل دانی که در چ ...71شمارهٔ ۱۰۹۰: جز درگه تو راه به جایی نمی بریم 72شمارهٔ ۱۰۹۱: با سرو قد تو عشق بازیم 73شمارهٔ ۱۰۹۲: تا به کی در غم عشق تو چنین درساز ...74شمارهٔ ۱۰۹۳: دلا تا کی به درد او بسازیم 75شمارهٔ ۱۰۹۴: بگو تا چند خون دل به غم در ساغر ...76شمارهٔ ۱۰۹۵: صبا رسید و رسانید بوی یار قدیم 77شمارهٔ ۱۰۹۶: گر نسیم کوی او دارد مسلمانان نسی ...78شمارهٔ ۱۰۹۷: چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد ن ...79شمارهٔ ۱۰۹۸: ما خود ز که ایم و از کدامیم 80شمارهٔ ۱۰۹۹: ما ندانیم که کشتی غمت را رانیم 81شمارهٔ ۱۱۰۰: چه دردست این که درمانش ندانیم 82شمارهٔ ۱۱۰۱: چون تو طبیب دردی درد تو با که گو ...83شمارهٔ ۱۱۰۲: درد دل خویش با که گویم 84شمارهٔ ۱۱۰۳: در راه عشق روی تو ما بی خبر رویم 85شمارهٔ ۱۱۰۴: دل را به بوی وصل تو دادیم و می ر ...86شمارهٔ ۱۱۰۵: یارب که تو بگشای در بسته به رویم 87شمارهٔ ۱۱۰۶: تا به چند از رخ زیبای تو مهجور ش ...88شمارهٔ ۱۱۰۷: پیش چوگان جفایت صنما چون گویم 89شمارهٔ ۱۱۰۸: از وصل دری گشا به رویم 90شمارهٔ ۱۱۰۹: بهار آمد بیا تا خوش برآییم 91شمارهٔ ۱۱۱۰: چو با مهر رخ او آشناییم 92شمارهٔ ۱۱۱۱: سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم 93شمارهٔ ۱۱۱۲: نگارا از تو دور آخر چراییم 94شمارهٔ ۱۱۱۳: در بادیه هجر تو سرگشته چو گوییم 95شمارهٔ ۱۱۱۴: به جان آمد دل از هجر حبیبان 96شمارهٔ ۱۱۱۵: از درد منال ای دل چون نیست تو را ...97شمارهٔ ۱۱۱۶: به خدایی که جز او نیست خداوند جه ...98شمارهٔ ۱۱۱۷: تویی لیلی تویی لیلی تویی درد مرا ...99شمارهٔ ۱۱۱۸: بی کنارت در میان خونم این نازک م ...100شمارهٔ ۱۱۱۹: بار هجرت بر دلم باریست باری بس گ ...101شمارهٔ ۱۱۲۰: صبا برو تو پیامی ز من به یار رسا ...102شمارهٔ ۱۱۲۱: ای صبا نیست به عالم چو قدش سرو ر ...103شمارهٔ ۱۱۲۲: قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درو ...104شمارهٔ ۱۱۲۳: ای سخت گمان سست پیمان 105شمارهٔ ۱۱۲۴: چشم و ابرویی که او دارد که دارد ...106شمارهٔ ۱۱۲۵: سری دارم فدای پای جانان 107شمارهٔ ۱۱۲۶: صبا شاد آمدی از کوی جانان 108شمارهٔ ۱۱۲۷: ز باد بهاری جهان شد جوان 109شمارهٔ ۱۱۲۸: چون جهانی را تویی روح و روان 110شمارهٔ ۱۱۲۹: در چمن تا قد آن سرو روانست روان 111شمارهٔ ۱۱۳۰: جان شیرینم تویی دانی که شیرینست ...112شمارهٔ ۱۱۳۱: چو زلف دوست برآشفت روزگار جهان 113شمارهٔ ۱۱۳۲: ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان 114شمارهٔ ۱۱۳۳: ای رخ مهوشت به کام جهان 115شمارهٔ ۱۱۳۴: مکن تو روی چو خورشید خود ز ما پن ...116شمارهٔ ۱۱۳۵: شبی چو زلف سیاهت دراز و بی پایان 117شمارهٔ ۱۱۳۶: بس روز به عشق تو بریدیم بیابان 118شمارهٔ ۱۱۳۷: دلم بگرفت از تنها نشستن 119شمارهٔ ۱۱۳۸: مهر روی آن بت سیمین بدن 120شمارهٔ ۱۱۳۹: تا به کی جان و جهان در سر کارت ک ...121شمارهٔ ۱۱۴۰: روی او را کجا توان دیدن 122شمارهٔ ۱۱۴۱: دل به جان آمد از عنا دیدن 123شمارهٔ ۱۱۴۲: ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دی ...124شمارهٔ ۱۱۴۳: به باغ شد دل من صبحدم به گل چیدن 125شمارهٔ ۱۱۴۴: از دستت ای قلم من خواهم به جان ر ...126شمارهٔ ۱۱۴۵: چه خوش بود به چمن در صبوح گل چید ...127شمارهٔ ۱۱۴۶: باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار ز ...128شمارهٔ ۱۱۴۷: بیا و دیده جانم به وصل بینا کن 129شمارهٔ ۱۱۴۸: بیا ای سرو جان من کنار چشم ما جا ...130شمارهٔ ۱۱۴۹: نگارا رحمتی بر حال ما کن 131شمارهٔ ۱۱۵۰: دل ضعیف مرا در دو زلف خود جا کن 132شمارهٔ ۱۱۵۱: ز لطفت یک نظر در حال ما کن 133شمارهٔ ۱۱۵۲: سهی سروا گذاری سوی ما کن 134شمارهٔ ۱۱۵۳: بیا دردم به وصل خود دوا کن 135شمارهٔ ۱۱۵۴: درد دل ما را ز کرم باز دوا کن 136شمارهٔ ۱۱۵۵: ای نور دیده یک شبی ما را ز وصلت ...137شمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن 138شمارهٔ ۱۱۵۷: خداوندا به حال ما نظر کن 139شمارهٔ ۱۱۵۸: نگارا بر من مسکین نظر کن 140شمارهٔ ۱۱۵۹: دمی در کوی درویشان گذر کن 141شمارهٔ ۱۱۶۰: یک لحظه به سوی ما گذر کن 142شمارهٔ ۱۱۶۱: این خراب آباد دل معمور کن 143شمارهٔ ۱۱۶۲: برآ به بام و رخت همچو شمع خاور ک ...144شمارهٔ ۱۱۶۳: تا به کی این در زنم در باز کن 145شمارهٔ ۱۱۶۴: مه رویت درخشان کن دو زلفت را پری ...146شمارهٔ ۱۱۶۵: ای سرو سهی قد به سوی ما گذری کن 147شمارهٔ ۱۱۶۶: دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی ...148شمارهٔ ۱۱۶۷: به دل گفتم برو شست دو زلفش را پن ...149شمارهٔ ۱۱۶۸: نشین به تخت دل ما و پادشاهی کن 150شمارهٔ ۱۱۶۹: خلاف عادت معهود را وفایی کن 151شمارهٔ ۱۱۷۰: مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن 152شمارهٔ ۱۱۷۱: زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشا ...153شمارهٔ ۱۱۷۲: ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین ...154شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...155شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 156شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...157شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...158شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 159شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 160شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 161شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 162شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...163شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...164شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 165شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...166شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 167شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 168شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 169شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 170شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...171شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 172شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...173شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...174شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 175شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...176شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 177شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 178شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 179شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 180شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 181شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...182شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 183شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 184شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 185شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 186شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 187شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 188شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 189شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 190شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...191شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...192شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 193شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...194شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...195شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 196شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 197شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 198شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 199شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 200شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...201شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 202شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 203شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 204شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...205شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 206شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 207شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...208شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 209شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 210شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 211شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 212شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 213شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 214شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...215شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...216شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 217شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 218شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 219شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 220شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 221شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 222شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 223شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 224شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 225شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 226شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 227شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 228شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 229شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 230شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...231شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...232شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...233شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 234شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 235شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...236شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...237شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 238شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...239شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...240شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 241شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...242شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 243شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 244شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 245شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 246شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...247شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 248شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 249شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 250شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 251شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 252شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 253شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...254شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 255شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 256شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...257شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 258شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...259شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 260شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 261شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 262شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 263شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 264شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...265شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...266شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 267شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...268شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 269شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 270شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 271شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 272شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 273شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...274شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 275شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 276شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...277شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 278شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 279شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 280شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 281شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 282شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 283شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 284شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 285شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 286شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 287شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...288شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 289شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...290شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 291شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 292شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 293شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 294شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...295شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 296شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 297شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 298شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 299شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 300شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 301شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 302شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 303شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 304شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 305شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...306شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 307شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 308شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 309شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...310شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 311شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 312شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 313شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 314شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 315شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 316شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 317شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 318شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 319شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 320شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 321شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...322شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 323شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...324شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 325شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 326شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 327شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 328شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 329شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 330شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...331شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...332شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 333شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...334شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 335شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...336شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 337شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 338شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 339شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 340شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 341شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 342شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 343شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 344شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 345شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 346شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 347شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 348شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 349شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 350شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...351شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 352شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 353شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 354شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 355شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 356شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 357شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...358شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 359شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...360شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 361شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 362شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 363شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...364شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 365شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...366شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...367شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 368شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 369شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 370شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 371شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 372شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 373شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 374شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 375شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 376شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 377شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 378شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 379شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 380شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 381شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 382شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 383شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 384شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 385شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 386شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 387شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 388شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 389شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 390شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 391شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 392شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 393شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ