کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی
    مه را نبود چون رخ زیبای تو رویی
    کی دل بشکیبد ز سر زلف دلارام
    چون صبر کند دیده ام از روی نکویی
    صبرم تو مفرمای خدا را ز شب وصل
    زان رو که دل و عشق تو سنگست و سبویی
    اندر سر میدان غمت ای دل و دینم
    عشق تو چو چوگان و دل خسته چو گویی
    هر چند جفا بر من دلداده پسندی
    دل کم نکند از غم عشقت سر مویی
    سرگشته دوان در طلبت سرو روانم
    باشد که بیابم ز سر زلف تو بویی
    گرچه شب وصل تو به عالم نتوان یافت
    غافل نتوان بود چنین از تک و پویی
    بر حال من خسته ترحم ننمایی
    آن دل نتوان گفت بود آهن و رویی
    از آب دو چشمم چو جهان خرّم و سبزست
    یک لحظه بیا بر سر کشت و لب جویی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha