کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بشست از دیده شرم و از حیا روی
    فغان از دست آن بی شرم دلخوی
    چه مایه رنج دیدم از جفایش
    کشیدم بس بلا از فعل بدگوی
    چه خون از دست جورش در جگر رفت
    چه اشک از دیده ها در رفت در جوی
    به میدان جفا دیدی که خوردیم
    بسی چوگان غم زان دست و بازوی
    درآمد عقل سرگردانم از پای
    به سر گردیدم اندر خاک چون گوی
    نیامد هیچ وقت اندر دماغم
    ز باغ مهربانیش یکی بوی
    هزارت آفرین بر جان و تن باد
    که آزارم نجستی یک سر موی
    تو بیداد آنچه بتوانست کردی
    نگفتی چون کنم من روی در روی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha