کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ سمن
    وی قد جان آرای تو رعناتر از سرو چمن
    من در فراق روی گل فریادخوان چون عندلیب
    تا کی چنین فارغ دلی از ناله و فریاد من
    هر چند دوری از وفا فکری کن از روز جزا
    زین بیشتر تیر جفا بر جان مهجوران مزن
    از شرم آن لعل لبان هر صبحدم در بوستان
    نبود عجب ای دوستان گر غنچه نگشاید دهن
    گر حال من در هجر تو زین پس چنین خواهد گذشت
    جانا نمی خواهم دگر بی وصل تو جان در بدن
    گر بوی لطفت ای صنم روزی به خاکم بگذرد
    حقّا که از شوقت به خود چون حلّه گردانم کفن
    ای سرو سیم اندام ما بخرام با ما تا کنم
    ایثار خاک مقدمت بود و وجود خویشتن
    یعقوب محنت دیده ی ما را امیدست تا مگر
    از لطف باد صبحدم بویی رسد از پیرهن
    تا کی زنی بر جان من تیغ جفا مردی بود؟
    کاندر جهان مردمی مردی بود کمتر ز زن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha