کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد کنی
    خاطر خسته ما را شبکی شاد کنی
    چو شدم از دل و جان بنده تو پس چه شود
    گر ز بند غم و هجر خودم آزاد کنی
    یک زمانم ز سر لطف خدا را بنواز
    تا به کی بر دل من این همه بیداد کنی
    وعده وصل بدادی و به جایی نرسید
    تا چه باشد که چنین وعده به میعاد کنی
    در فراق رخ همچون گل جانان به چمن
    بلبلا تا به کی این ناله و فریاد کنی
    مدّعی چند میان من و جانان آخر
    از سر حقد و حسد این همه افساد کنی
    ای دل خسته به قلماش رقیبان نتوان
    که تو ترک رخ آن حور پری زاد کنی
    با وجود قد و بالای جهان آرایش
    نیست واجب که نظر بر قد شمشاد کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha