کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما را وصال دوست میسّر نمی شود
    دل جز به بوی زلف تو رهبر نمی شود
    کاشانه دلم که ز هجران خراب شد
    بی پرتو جمال منوّر نمی شود
    قند مکررست مرا یاد وصل تو
    زان روی ذکر دوست مکرر نمی شود
    رخسار من ز هجر تو زر شد ولی یقین
    اسباب عشق بازی بی زر نمی شود
    تا چند وعده ای به خلافم دهی بتا
    یک شب شب وصال مقرّر نمی شود
    چون ابروی کجت ندهم وعده ی وصال
    چون قدّ خویش راست بگو گر نمی شود
    جز درس عشق تو در مکتب خرد
    ما را به جان دوست که از بر نمی شود
    هر شب خیال دوست مقامش دو چشم ماست
    دارم عجب که دامن او تر نمی شود
    تا دیده ی را محلّ جهان بین نمی کنند
    در عالم وجود تو سرور نمی شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha