به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۹۶۳: نگاری چابک و دلبند دارم

2250عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نگاری چابک و دلبند دارم
دل و جان در غمش در بند دارم
به امّید وصال آن گل اندام
دل بیچاره را خرسند دارم
دو دیده بر سر راه وصالت
بگو ای نور دیده چند دارم
ز رخسار و لب عاشق فریبت
به درد دل دوا گل قند دارم
به رخسار چو آتش چشم بد را
دل و جان و جهان اسفند دارم
به مرغ دل بگفتم رو هوا گیر
بگفت از زلف او پابند دارم
دلم پرخون هجرانست باری
جفا بر جان از آن دلبند دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۶۲: دلبرا آرزوی دیدن رویت دارم 2شمارهٔ ۹۶۳: نگاری چابک و دلبند دارم 3شمارهٔ ۹۶۴: دلا من آرزوی یار دارم 4شمارهٔ ۹۶۵: امشب سر وصل یار دارم 5شمارهٔ ۹۶۶: نه در عالم کسی غمخوار دارم 6شمارهٔ ۹۶۷: مهر رویش میان جان دارم 7شمارهٔ ۹۶۸: چه دهم شرح که از غصّه چه بر جان د ...8شمارهٔ ۹۶۹: باز در سر هوس روی نگاری دارم 9شمارهٔ ۹۷۰: من به بوی سر زلفت نگرانی دارم 10شمارهٔ ۹۷۱: بیا کز درد دوری بی قرارم 11شمارهٔ ۹۷۲: در عشق تو جز رنگ رخ زرد ندارم 12شمارهٔ ۹۷۳: ای دوست نظر کن ز سر لطف به کارم 13شمارهٔ ۹۷۴: به عالم غیر تو دلبر ندارم 14شمارهٔ ۹۷۵: به دوران وصالت غم ندارم 15شمارهٔ ۹۷۶: دلا صبر از رخ جانان ندارم 16شمارهٔ ۹۷۷: ندارم بی تو برگ جان ندارم 17شمارهٔ ۹۷۸: به عالم غیر تو یاری ندارم 18شمارهٔ ۹۷۹: منم کاندر جهان یاری ندارم 19شمارهٔ ۹۸۰: صبا بگذر شبی در کوی یارم 20شمارهٔ ۹۸۱: چشم بینایی بده تا روی جانان بنگرم 21شمارهٔ ۹۸۲: جانا ز دست عشق تو فرسوده خاطرم 22شمارهٔ ۹۸۳: گر من ز دست هجر تو آهی برآورم 23شمارهٔ ۹۸۴: تا روی همچو ماه تو رفت از برابرم 24شمارهٔ ۹۸۵: تا من از صحبت تو مهجورم 25شمارهٔ ۹۸۶: بیا جانا که جانت را بمیرم 26شمارهٔ ۹۸۷: مگر لطف تو باشد دستگیرم 27شمارهٔ ۹۸۸: به لطف ای دوست باری دست گیرم 28شمارهٔ ۹۸۹: بر نور شمع رویت پروانه ی حقیرم 29شمارهٔ ۹۹۰: بیا ای سرو ناز من روان تا در برت ...30شمارهٔ ۹۹۱: بگفتی هم شبی جانا نظر بر حالت اند ...31شمارهٔ ۹۹۲: مدّتی تا به غم حال جهان می سازم 32شمارهٔ ۹۹۳: خداوندا بده عمری درازم 33شمارهٔ ۹۹۴: لب تشنه لعل توأم آبی مگر ارزم 34شمارهٔ ۹۹۵: ز دیده خون دل تا چند ریزم 35شمارهٔ ۹۹۶: مرا در دل همی آمد که با عشقت نیام ...36شمارهٔ ۹۹۷: نیست بر دولت وصل تو شبی دست رسم 37شمارهٔ ۹۹۸: چنین بی یار و دل تا چند باشم 38شمارهٔ ۹۹۹: اگر با دولتت پاینده باشم 39شمارهٔ ۱۰۰۰: تو شمعی و منت پروانه باشم 40شمارهٔ ۱۰۰۱: سرو قد تو رسته روان بر کنار چشم 41شمارهٔ ۱۰۰۲: صد ازین جور و جفا گر ز برای تو ک ...42شمارهٔ ۱۰۰۳: من اندر کار عشقش چند کوشم 43شمارهٔ ۱۰۰۴: دوش می رفت دوش بر دوشم 44شمارهٔ ۱۰۰۵: تا چند زنی تیغ جفا بر دل ریشم 45شمارهٔ ۱۰۰۶: ز زلفت بو نمی یابد دماغم 46شمارهٔ ۱۰۰۷: ز گل با روی تو باشد فراغم 47شمارهٔ ۱۰۰۸: ای شده غم یار من، من شده ام یار ...48شمارهٔ ۱۰۰۹: همی پرسی که چونی در فراقم 49شمارهٔ ۱۰۱۰: کنون عمری که سرگردان عشقم 50شمارهٔ ۱۰۱۱: بس بگردید و بس بگردد هم 51شمارهٔ ۱۰۱۲: چو من آشفته آن زلف و خالم 52شمارهٔ ۱۰۱۳: بگرفت ز دست غم ملالم 53شمارهٔ ۱۰۱۴: عمریست تا من از جان حیران آن جما ...54شمارهٔ ۱۰۱۵: چرایی این چنین فارغ ز حالم 55شمارهٔ ۱۰۱۶: آخر نظری فکن به حالم 56شمارهٔ ۱۰۱۷: چون سر زلف تو ای دوست پریشان حال ...57شمارهٔ ۱۰۱۸: تا هست نظر بدان جمالم 58شمارهٔ ۱۰۱۹: ای سر زلف تو پناه دلم 59شمارهٔ ۱۰۲۰: تا کی زنی ز تیغ جفا نیش بر دلم 60شمارهٔ ۱۰۲۱: چو بلبل در هوای گلستانم 61شمارهٔ ۱۰۲۲: تا هست به عشق تو توانم 62شمارهٔ ۱۰۲۳: من ز هجران تو سرگشته و سرگردانم 63شمارهٔ ۱۰۲۴: اگرچه سوخت در غم استخوانم 64شمارهٔ ۱۰۲۵: بلبل صفت از عشق تو فریاد زنانم 65شمارهٔ ۱۰۲۶: من تو را یار خویش می دانم 66شمارهٔ ۱۰۲۷: ز سوز عشق رخت آتشیست در جانم 67شمارهٔ ۱۰۲۸: بر آب دیده چون سروش نشانم 68شمارهٔ ۱۰۲۹: در جمال رخ تو حیرانم 69شمارهٔ ۱۰۳۰: فریاد که از دست تو فریاد زنانم 70شمارهٔ ۱۰۳۱: از دست غم عشق تو فریاد کنانم 71شمارهٔ ۱۰۳۲: ناتوانم به غم عشق تو و نتوانم 72شمارهٔ ۱۰۳۳: بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد ...73شمارهٔ ۱۰۳۴: من راز غم عشق تو گفتن نتوانم 74شمارهٔ ۱۰۳۵: عمریست تا چو پرگار سرگشته در جها ...75شمارهٔ ۱۰۳۶: پشتم ز فراق شد خم 76شمارهٔ ۱۰۳۷: در سرم هست که سر در سر کار تو کن ...77شمارهٔ ۱۰۳۸: من دیده با خیال تو برهم نمی زنم 78شمارهٔ ۱۰۳۹: گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت ک ...79شمارهٔ ۱۰۴۰: گفتم که یک شبی سوی جانان گذر کنم 80شمارهٔ ۱۰۴۱: بخت اگر یاری دهد یارش کنم 81شمارهٔ ۱۰۴۲: پیش رویش جان و دل قربان کنم 82شمارهٔ ۱۰۴۳: گفته بودی از لبت درمان کنم 83شمارهٔ ۱۰۴۴: تا به کی درد غمت پنهان کنم 84شمارهٔ ۱۰۴۵: درد ما را با غمت چون نیست درمان ...85شمارهٔ ۱۰۴۶: دل ز تنهایی به جان آمد ندانم چون ...86شمارهٔ ۱۰۴۷: تا به چند این دیده را در هجر تو ...87شمارهٔ ۱۰۴۸: جز غم چو نیست حاصل ایام چون کنم 88شمارهٔ ۱۰۴۹: تا به کی دل را ز درد عشق تو پر خ ...89شمارهٔ ۱۰۵۰: شب وصال میسّر نمی شود چه کنم 90شمارهٔ ۱۰۵۱: بی رخت صبر از این بیش ندارم چه ک ...91شمارهٔ ۱۰۵۲: من مسکین به جهان یار ندارم چه کن ...92شمارهٔ ۱۰۵۳: بگو که با غم هجران روی او چه کنم 93شمارهٔ ۱۰۵۴: بر سر کوی تو افغان چه کنم گر نکن ...94شمارهٔ ۱۰۵۵: بیا که بی رخ خوبت نظر به کس نکنم 95شمارهٔ ۱۰۵۶: با تو تا جان باشدم یاری کنم 96شمارهٔ ۱۰۵۷: با درد دلپذیر تو درمان چه می کنم 97شمارهٔ ۱۰۵۸: با دو چشمت عشق بازی می کنم 98شمارهٔ ۱۰۵۹: من چو بلبل ناله های صبحگاهی می ک ...99شمارهٔ ۱۰۶۰: گفتم که عهد یار جفاجوی بشکنم 100شمارهٔ ۱۰۶۱: پرسی ز من که چونی ای دوست بی تو ...101شمارهٔ ۱۰۶۲: در این جهان دل خود را شکسته می ب ...102شمارهٔ ۱۰۶۳: شدم به طرف گلستان که تا گلی چینم 103شمارهٔ ۱۰۶۴: نه بخت آنکه شبی با تو روبرو بنشی ...104شمارهٔ ۱۰۶۵: نه یاریی دهدم بخت تا رخت بینم 105شمارهٔ ۱۰۶۶: نام تو قوّت دل و دینم 106شمارهٔ ۱۰۶۷: من دولت وصالش از بی نیاز خواهم 107شمارهٔ ۱۰۶۸: با درد عشقت درمان نخواهم 108شمارهٔ ۱۰۶۹: اگر نه وصل تو باشد جهان نمی خواه ...109شمارهٔ ۱۰۷۰: شبت خوش باد همچون روز خرّم 110شمارهٔ ۱۰۷۱: دیگر هوای عشق تو در سرگرفته ایم 111شمارهٔ ۱۰۷۲: نگارا ز هجر تو دل خسته ایم 112شمارهٔ ۱۰۷۳: چو لاله پر از خون دل خسته ایم 113شمارهٔ ۱۰۷۴: شبهاست کز خیال رخ تو نخفته ایم 114شمارهٔ ۱۰۷۵: دور از تو دلبرا چه جفاها کشیده ا ...115شمارهٔ ۱۰۷۶: روی بنمای که پیشت به نیاز آمده ا ...116شمارهٔ ۱۰۷۷: دیده دیدن رویت ز خدا می طلبیم 117شمارهٔ ۱۰۷۸: قدر روز وصل تو نشناختیم 118شمارهٔ ۱۰۷۹: ما بی رخ تو دیده ز عالم بدوختیم 119شمارهٔ ۱۰۸۰: تا دیده و دل در سر زلفین تو بستی ...120شمارهٔ ۱۰۸۱: ما تو را دلدار خود پنداشتیم 121شمارهٔ ۱۰۸۲: از مادر دهر تا بزادیم 122شمارهٔ ۱۰۸۳: در سر کوی غمت دل به جفا بنهادیم 123شمارهٔ ۱۰۸۴: بسیار در فراق تو زنهارها زدیم 124شمارهٔ ۱۰۸۵: در درد بمردیم و به درمان نرسیدیم 125شمارهٔ ۱۰۸۶: یاد باد آنکه عزیزان همه با هم بو ...126شمارهٔ ۱۰۸۷: بر در لطف تو نیاز آریم 127شمارهٔ ۱۰۸۸: ما در دو جهان جز دلکی ریش نداریم 128شمارهٔ ۱۰۸۹: گفتم به دل که ای دل دانی که در چ ...129شمارهٔ ۱۰۹۰: جز درگه تو راه به جایی نمی بریم 130شمارهٔ ۱۰۹۱: با سرو قد تو عشق بازیم 131شمارهٔ ۱۰۹۲: تا به کی در غم عشق تو چنین درساز ...132شمارهٔ ۱۰۹۳: دلا تا کی به درد او بسازیم 133شمارهٔ ۱۰۹۴: بگو تا چند خون دل به غم در ساغر ...134شمارهٔ ۱۰۹۵: صبا رسید و رسانید بوی یار قدیم 135شمارهٔ ۱۰۹۶: گر نسیم کوی او دارد مسلمانان نسی ...136شمارهٔ ۱۰۹۷: چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد ن ...137شمارهٔ ۱۰۹۸: ما خود ز که ایم و از کدامیم 138شمارهٔ ۱۰۹۹: ما ندانیم که کشتی غمت را رانیم 139شمارهٔ ۱۱۰۰: چه دردست این که درمانش ندانیم 140شمارهٔ ۱۱۰۱: چون تو طبیب دردی درد تو با که گو ...141شمارهٔ ۱۱۰۲: درد دل خویش با که گویم 142شمارهٔ ۱۱۰۳: در راه عشق روی تو ما بی خبر رویم 143شمارهٔ ۱۱۰۴: دل را به بوی وصل تو دادیم و می ر ...144شمارهٔ ۱۱۰۵: یارب که تو بگشای در بسته به رویم 145شمارهٔ ۱۱۰۶: تا به چند از رخ زیبای تو مهجور ش ...146شمارهٔ ۱۱۰۷: پیش چوگان جفایت صنما چون گویم 147شمارهٔ ۱۱۰۸: از وصل دری گشا به رویم 148شمارهٔ ۱۱۰۹: بهار آمد بیا تا خوش برآییم 149شمارهٔ ۱۱۱۰: چو با مهر رخ او آشناییم 150شمارهٔ ۱۱۱۱: سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم 151شمارهٔ ۱۱۱۲: نگارا از تو دور آخر چراییم 152شمارهٔ ۱۱۱۳: در بادیه هجر تو سرگشته چو گوییم 153شمارهٔ ۱۱۱۴: به جان آمد دل از هجر حبیبان 154شمارهٔ ۱۱۱۵: از درد منال ای دل چون نیست تو را ...155شمارهٔ ۱۱۱۶: به خدایی که جز او نیست خداوند جه ...156شمارهٔ ۱۱۱۷: تویی لیلی تویی لیلی تویی درد مرا ...157شمارهٔ ۱۱۱۸: بی کنارت در میان خونم این نازک م ...158شمارهٔ ۱۱۱۹: بار هجرت بر دلم باریست باری بس گ ...159شمارهٔ ۱۱۲۰: صبا برو تو پیامی ز من به یار رسا ...160شمارهٔ ۱۱۲۱: ای صبا نیست به عالم چو قدش سرو ر ...161شمارهٔ ۱۱۲۲: قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درو ...162شمارهٔ ۱۱۲۳: ای سخت گمان سست پیمان 163شمارهٔ ۱۱۲۴: چشم و ابرویی که او دارد که دارد ...164شمارهٔ ۱۱۲۵: سری دارم فدای پای جانان 165شمارهٔ ۱۱۲۶: صبا شاد آمدی از کوی جانان 166شمارهٔ ۱۱۲۷: ز باد بهاری جهان شد جوان 167شمارهٔ ۱۱۲۸: چون جهانی را تویی روح و روان 168شمارهٔ ۱۱۲۹: در چمن تا قد آن سرو روانست روان 169شمارهٔ ۱۱۳۰: جان شیرینم تویی دانی که شیرینست ...170شمارهٔ ۱۱۳۱: چو زلف دوست برآشفت روزگار جهان 171شمارهٔ ۱۱۳۲: ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان 172شمارهٔ ۱۱۳۳: ای رخ مهوشت به کام جهان 173شمارهٔ ۱۱۳۴: مکن تو روی چو خورشید خود ز ما پن ...174شمارهٔ ۱۱۳۵: شبی چو زلف سیاهت دراز و بی پایان 175شمارهٔ ۱۱۳۶: بس روز به عشق تو بریدیم بیابان 176شمارهٔ ۱۱۳۷: دلم بگرفت از تنها نشستن 177شمارهٔ ۱۱۳۸: مهر روی آن بت سیمین بدن 178شمارهٔ ۱۱۳۹: تا به کی جان و جهان در سر کارت ک ...179شمارهٔ ۱۱۴۰: روی او را کجا توان دیدن 180شمارهٔ ۱۱۴۱: دل به جان آمد از عنا دیدن 181شمارهٔ ۱۱۴۲: ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دی ...182شمارهٔ ۱۱۴۳: به باغ شد دل من صبحدم به گل چیدن 183شمارهٔ ۱۱۴۴: از دستت ای قلم من خواهم به جان ر ...184شمارهٔ ۱۱۴۵: چه خوش بود به چمن در صبوح گل چید ...185شمارهٔ ۱۱۴۶: باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار ز ...186شمارهٔ ۱۱۴۷: بیا و دیده جانم به وصل بینا کن 187شمارهٔ ۱۱۴۸: بیا ای سرو جان من کنار چشم ما جا ...188شمارهٔ ۱۱۴۹: نگارا رحمتی بر حال ما کن 189شمارهٔ ۱۱۵۰: دل ضعیف مرا در دو زلف خود جا کن 190شمارهٔ ۱۱۵۱: ز لطفت یک نظر در حال ما کن 191شمارهٔ ۱۱۵۲: سهی سروا گذاری سوی ما کن 192شمارهٔ ۱۱۵۳: بیا دردم به وصل خود دوا کن 193شمارهٔ ۱۱۵۴: درد دل ما را ز کرم باز دوا کن 194شمارهٔ ۱۱۵۵: ای نور دیده یک شبی ما را ز وصلت ...195شمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن 196شمارهٔ ۱۱۵۷: خداوندا به حال ما نظر کن 197شمارهٔ ۱۱۵۸: نگارا بر من مسکین نظر کن 198شمارهٔ ۱۱۵۹: دمی در کوی درویشان گذر کن 199شمارهٔ ۱۱۶۰: یک لحظه به سوی ما گذر کن 200شمارهٔ ۱۱۶۱: این خراب آباد دل معمور کن 201شمارهٔ ۱۱۶۲: برآ به بام و رخت همچو شمع خاور ک ...202شمارهٔ ۱۱۶۳: تا به کی این در زنم در باز کن 203شمارهٔ ۱۱۶۴: مه رویت درخشان کن دو زلفت را پری ...204شمارهٔ ۱۱۶۵: ای سرو سهی قد به سوی ما گذری کن 205شمارهٔ ۱۱۶۶: دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی ...206شمارهٔ ۱۱۶۷: به دل گفتم برو شست دو زلفش را پن ...207شمارهٔ ۱۱۶۸: نشین به تخت دل ما و پادشاهی کن 208شمارهٔ ۱۱۶۹: خلاف عادت معهود را وفایی کن 209شمارهٔ ۱۱۷۰: مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن 210شمارهٔ ۱۱۷۱: زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشا ...211شمارهٔ ۱۱۷۲: ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین ...212شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...213شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 214شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...215شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...216شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 217شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 218شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 219شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 220شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...221شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...222شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 223شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...224شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 225شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 226شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 227شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 228شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...229شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 230شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...231شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...232شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 233شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...234شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 235شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 236شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 237شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 238شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 239شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...240شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 241شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 242شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 243شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 244شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 245شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 246شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 247شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 248شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...249شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...250شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 251شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...252شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...253شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 254شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 255شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 256شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 257شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 258شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...259شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 260شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 261شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 262شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...263شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 264شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 265شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...266شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 267شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 268شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 269شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 270شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 271شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 272شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...273شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...274شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 275شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 276شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 277شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 278شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 279شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 280شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 281شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 282شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 283شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 284شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 285شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 286شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 287شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 288شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...289شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...290شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...291شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 292شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 293شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...294شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...295شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 296شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...297شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...298شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 299شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...300شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 301شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 302شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 303شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 304شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...305شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 306شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 307شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 308شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 309شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 310شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 311شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...312شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 313شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 314شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...315شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 316شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...317شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 318شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 319شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 320شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 321شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 322شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...323شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...324شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 325شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...326شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 327شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 328شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 329شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 330شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 331شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...332شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 333شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 334شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...335شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 336شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 337شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 338شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 339شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 340شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 341شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 342شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 343شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 344شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 345شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...346شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 347شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...348شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 349شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 350شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 351شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 352شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...353شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 354شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 355شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 356شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 357شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 358شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 359شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 360شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 361شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 362شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 363شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...364شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 365شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 366شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 367شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...368شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 369شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 370شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 371شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 372شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 373شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 374شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 375شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 376شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 377شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 378شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 379شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...380شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 381شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...382شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 383شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 384شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 385شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 386شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 387شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 388شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...389شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...390شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 391شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...392شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 393شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...394شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 395شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 396شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 397شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 398شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 399شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 400شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 401شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 402شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 403شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 404شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 405شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 406شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 407شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 408شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...409شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 410شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 411شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 412شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 413شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 414شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 415شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...416شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 417شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...418شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 419شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 420شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 421شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...422شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 423شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...424شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...425شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 426شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 427شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 428شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 429شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 430شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 431شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 432شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 433شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 434شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 435شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 436شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 437شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 438شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 439شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 440شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 441شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 442شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 443شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 444شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 445شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 446شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 447شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 448شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 449شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 450شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 451شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ