به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۱۰۱۳: بگرفت ز دست غم ملالم

2150عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بگرفت ز دست غم ملالم
باشد که نظر کنی به حالم
من بلبل مست در گلستان
از شوق رخش چرا ننالم
در حسرت آن هلال ابرو
ای دوست ببین که چون هلالم
آشفته به عشق آن پری رو
مشتاق بدان دو زلف و خالم
در وصل تو چون الف قدم بود
وامروز ز هجر همچو دالم
با آنکه مرا نمی کنی یاد
یکدم نروی تو از خیالم
در بند فراق تو گرفتار
محروم به یک ره از وصالم
سرگشته چو خضر بر لب جوی
بر لب بچکان از آن زلالم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۱۲: چو من آشفته آن زلف و خالم 2شمارهٔ ۱۰۱۳: بگرفت ز دست غم ملالم 3شمارهٔ ۱۰۱۴: عمریست تا من از جان حیران آن جما ...4شمارهٔ ۱۰۱۵: چرایی این چنین فارغ ز حالم 5شمارهٔ ۱۰۱۶: آخر نظری فکن به حالم 6شمارهٔ ۱۰۱۷: چون سر زلف تو ای دوست پریشان حال ...7شمارهٔ ۱۰۱۸: تا هست نظر بدان جمالم 8شمارهٔ ۱۰۱۹: ای سر زلف تو پناه دلم 9شمارهٔ ۱۰۲۰: تا کی زنی ز تیغ جفا نیش بر دلم 10شمارهٔ ۱۰۲۱: چو بلبل در هوای گلستانم 11شمارهٔ ۱۰۲۲: تا هست به عشق تو توانم 12شمارهٔ ۱۰۲۳: من ز هجران تو سرگشته و سرگردانم 13شمارهٔ ۱۰۲۴: اگرچه سوخت در غم استخوانم 14شمارهٔ ۱۰۲۵: بلبل صفت از عشق تو فریاد زنانم 15شمارهٔ ۱۰۲۶: من تو را یار خویش می دانم 16شمارهٔ ۱۰۲۷: ز سوز عشق رخت آتشیست در جانم 17شمارهٔ ۱۰۲۸: بر آب دیده چون سروش نشانم 18شمارهٔ ۱۰۲۹: در جمال رخ تو حیرانم 19شمارهٔ ۱۰۳۰: فریاد که از دست تو فریاد زنانم 20شمارهٔ ۱۰۳۱: از دست غم عشق تو فریاد کنانم 21شمارهٔ ۱۰۳۲: ناتوانم به غم عشق تو و نتوانم 22شمارهٔ ۱۰۳۳: بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد ...23شمارهٔ ۱۰۳۴: من راز غم عشق تو گفتن نتوانم 24شمارهٔ ۱۰۳۵: عمریست تا چو پرگار سرگشته در جها ...25شمارهٔ ۱۰۳۶: پشتم ز فراق شد خم 26شمارهٔ ۱۰۳۷: در سرم هست که سر در سر کار تو کن ...27شمارهٔ ۱۰۳۸: من دیده با خیال تو برهم نمی زنم 28شمارهٔ ۱۰۳۹: گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت ک ...29شمارهٔ ۱۰۴۰: گفتم که یک شبی سوی جانان گذر کنم 30شمارهٔ ۱۰۴۱: بخت اگر یاری دهد یارش کنم 31شمارهٔ ۱۰۴۲: پیش رویش جان و دل قربان کنم 32شمارهٔ ۱۰۴۳: گفته بودی از لبت درمان کنم 33شمارهٔ ۱۰۴۴: تا به کی درد غمت پنهان کنم 34شمارهٔ ۱۰۴۵: درد ما را با غمت چون نیست درمان ...35شمارهٔ ۱۰۴۶: دل ز تنهایی به جان آمد ندانم چون ...36شمارهٔ ۱۰۴۷: تا به چند این دیده را در هجر تو ...37شمارهٔ ۱۰۴۸: جز غم چو نیست حاصل ایام چون کنم 38شمارهٔ ۱۰۴۹: تا به کی دل را ز درد عشق تو پر خ ...39شمارهٔ ۱۰۵۰: شب وصال میسّر نمی شود چه کنم 40شمارهٔ ۱۰۵۱: بی رخت صبر از این بیش ندارم چه ک ...41شمارهٔ ۱۰۵۲: من مسکین به جهان یار ندارم چه کن ...42شمارهٔ ۱۰۵۳: بگو که با غم هجران روی او چه کنم 43شمارهٔ ۱۰۵۴: بر سر کوی تو افغان چه کنم گر نکن ...44شمارهٔ ۱۰۵۵: بیا که بی رخ خوبت نظر به کس نکنم 45شمارهٔ ۱۰۵۶: با تو تا جان باشدم یاری کنم 46شمارهٔ ۱۰۵۷: با درد دلپذیر تو درمان چه می کنم 47شمارهٔ ۱۰۵۸: با دو چشمت عشق بازی می کنم 48شمارهٔ ۱۰۵۹: من چو بلبل ناله های صبحگاهی می ک ...49شمارهٔ ۱۰۶۰: گفتم که عهد یار جفاجوی بشکنم 50شمارهٔ ۱۰۶۱: پرسی ز من که چونی ای دوست بی تو ...51شمارهٔ ۱۰۶۲: در این جهان دل خود را شکسته می ب ...52شمارهٔ ۱۰۶۳: شدم به طرف گلستان که تا گلی چینم 53شمارهٔ ۱۰۶۴: نه بخت آنکه شبی با تو روبرو بنشی ...54شمارهٔ ۱۰۶۵: نه یاریی دهدم بخت تا رخت بینم 55شمارهٔ ۱۰۶۶: نام تو قوّت دل و دینم 56شمارهٔ ۱۰۶۷: من دولت وصالش از بی نیاز خواهم 57شمارهٔ ۱۰۶۸: با درد عشقت درمان نخواهم 58شمارهٔ ۱۰۶۹: اگر نه وصل تو باشد جهان نمی خواه ...59شمارهٔ ۱۰۷۰: شبت خوش باد همچون روز خرّم 60شمارهٔ ۱۰۷۱: دیگر هوای عشق تو در سرگرفته ایم 61شمارهٔ ۱۰۷۲: نگارا ز هجر تو دل خسته ایم 62شمارهٔ ۱۰۷۳: چو لاله پر از خون دل خسته ایم 63شمارهٔ ۱۰۷۴: شبهاست کز خیال رخ تو نخفته ایم 64شمارهٔ ۱۰۷۵: دور از تو دلبرا چه جفاها کشیده ا ...65شمارهٔ ۱۰۷۶: روی بنمای که پیشت به نیاز آمده ا ...66شمارهٔ ۱۰۷۷: دیده دیدن رویت ز خدا می طلبیم 67شمارهٔ ۱۰۷۸: قدر روز وصل تو نشناختیم 68شمارهٔ ۱۰۷۹: ما بی رخ تو دیده ز عالم بدوختیم 69شمارهٔ ۱۰۸۰: تا دیده و دل در سر زلفین تو بستی ...70شمارهٔ ۱۰۸۱: ما تو را دلدار خود پنداشتیم 71شمارهٔ ۱۰۸۲: از مادر دهر تا بزادیم 72شمارهٔ ۱۰۸۳: در سر کوی غمت دل به جفا بنهادیم 73شمارهٔ ۱۰۸۴: بسیار در فراق تو زنهارها زدیم 74شمارهٔ ۱۰۸۵: در درد بمردیم و به درمان نرسیدیم 75شمارهٔ ۱۰۸۶: یاد باد آنکه عزیزان همه با هم بو ...76شمارهٔ ۱۰۸۷: بر در لطف تو نیاز آریم 77شمارهٔ ۱۰۸۸: ما در دو جهان جز دلکی ریش نداریم 78شمارهٔ ۱۰۸۹: گفتم به دل که ای دل دانی که در چ ...79شمارهٔ ۱۰۹۰: جز درگه تو راه به جایی نمی بریم 80شمارهٔ ۱۰۹۱: با سرو قد تو عشق بازیم 81شمارهٔ ۱۰۹۲: تا به کی در غم عشق تو چنین درساز ...82شمارهٔ ۱۰۹۳: دلا تا کی به درد او بسازیم 83شمارهٔ ۱۰۹۴: بگو تا چند خون دل به غم در ساغر ...84شمارهٔ ۱۰۹۵: صبا رسید و رسانید بوی یار قدیم 85شمارهٔ ۱۰۹۶: گر نسیم کوی او دارد مسلمانان نسی ...86شمارهٔ ۱۰۹۷: چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد ن ...87شمارهٔ ۱۰۹۸: ما خود ز که ایم و از کدامیم 88شمارهٔ ۱۰۹۹: ما ندانیم که کشتی غمت را رانیم 89شمارهٔ ۱۱۰۰: چه دردست این که درمانش ندانیم 90شمارهٔ ۱۱۰۱: چون تو طبیب دردی درد تو با که گو ...91شمارهٔ ۱۱۰۲: درد دل خویش با که گویم 92شمارهٔ ۱۱۰۳: در راه عشق روی تو ما بی خبر رویم 93شمارهٔ ۱۱۰۴: دل را به بوی وصل تو دادیم و می ر ...94شمارهٔ ۱۱۰۵: یارب که تو بگشای در بسته به رویم 95شمارهٔ ۱۱۰۶: تا به چند از رخ زیبای تو مهجور ش ...96شمارهٔ ۱۱۰۷: پیش چوگان جفایت صنما چون گویم 97شمارهٔ ۱۱۰۸: از وصل دری گشا به رویم 98شمارهٔ ۱۱۰۹: بهار آمد بیا تا خوش برآییم 99شمارهٔ ۱۱۱۰: چو با مهر رخ او آشناییم 100شمارهٔ ۱۱۱۱: سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم 101شمارهٔ ۱۱۱۲: نگارا از تو دور آخر چراییم 102شمارهٔ ۱۱۱۳: در بادیه هجر تو سرگشته چو گوییم 103شمارهٔ ۱۱۱۴: به جان آمد دل از هجر حبیبان 104شمارهٔ ۱۱۱۵: از درد منال ای دل چون نیست تو را ...105شمارهٔ ۱۱۱۶: به خدایی که جز او نیست خداوند جه ...106شمارهٔ ۱۱۱۷: تویی لیلی تویی لیلی تویی درد مرا ...107شمارهٔ ۱۱۱۸: بی کنارت در میان خونم این نازک م ...108شمارهٔ ۱۱۱۹: بار هجرت بر دلم باریست باری بس گ ...109شمارهٔ ۱۱۲۰: صبا برو تو پیامی ز من به یار رسا ...110شمارهٔ ۱۱۲۱: ای صبا نیست به عالم چو قدش سرو ر ...111شمارهٔ ۱۱۲۲: قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درو ...112شمارهٔ ۱۱۲۳: ای سخت گمان سست پیمان 113شمارهٔ ۱۱۲۴: چشم و ابرویی که او دارد که دارد ...114شمارهٔ ۱۱۲۵: سری دارم فدای پای جانان 115شمارهٔ ۱۱۲۶: صبا شاد آمدی از کوی جانان 116شمارهٔ ۱۱۲۷: ز باد بهاری جهان شد جوان 117شمارهٔ ۱۱۲۸: چون جهانی را تویی روح و روان 118شمارهٔ ۱۱۲۹: در چمن تا قد آن سرو روانست روان 119شمارهٔ ۱۱۳۰: جان شیرینم تویی دانی که شیرینست ...120شمارهٔ ۱۱۳۱: چو زلف دوست برآشفت روزگار جهان 121شمارهٔ ۱۱۳۲: ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان 122شمارهٔ ۱۱۳۳: ای رخ مهوشت به کام جهان 123شمارهٔ ۱۱۳۴: مکن تو روی چو خورشید خود ز ما پن ...124شمارهٔ ۱۱۳۵: شبی چو زلف سیاهت دراز و بی پایان 125شمارهٔ ۱۱۳۶: بس روز به عشق تو بریدیم بیابان 126شمارهٔ ۱۱۳۷: دلم بگرفت از تنها نشستن 127شمارهٔ ۱۱۳۸: مهر روی آن بت سیمین بدن 128شمارهٔ ۱۱۳۹: تا به کی جان و جهان در سر کارت ک ...129شمارهٔ ۱۱۴۰: روی او را کجا توان دیدن 130شمارهٔ ۱۱۴۱: دل به جان آمد از عنا دیدن 131شمارهٔ ۱۱۴۲: ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دی ...132شمارهٔ ۱۱۴۳: به باغ شد دل من صبحدم به گل چیدن 133شمارهٔ ۱۱۴۴: از دستت ای قلم من خواهم به جان ر ...134شمارهٔ ۱۱۴۵: چه خوش بود به چمن در صبوح گل چید ...135شمارهٔ ۱۱۴۶: باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار ز ...136شمارهٔ ۱۱۴۷: بیا و دیده جانم به وصل بینا کن 137شمارهٔ ۱۱۴۸: بیا ای سرو جان من کنار چشم ما جا ...138شمارهٔ ۱۱۴۹: نگارا رحمتی بر حال ما کن 139شمارهٔ ۱۱۵۰: دل ضعیف مرا در دو زلف خود جا کن 140شمارهٔ ۱۱۵۱: ز لطفت یک نظر در حال ما کن 141شمارهٔ ۱۱۵۲: سهی سروا گذاری سوی ما کن 142شمارهٔ ۱۱۵۳: بیا دردم به وصل خود دوا کن 143شمارهٔ ۱۱۵۴: درد دل ما را ز کرم باز دوا کن 144شمارهٔ ۱۱۵۵: ای نور دیده یک شبی ما را ز وصلت ...145شمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن 146شمارهٔ ۱۱۵۷: خداوندا به حال ما نظر کن 147شمارهٔ ۱۱۵۸: نگارا بر من مسکین نظر کن 148شمارهٔ ۱۱۵۹: دمی در کوی درویشان گذر کن 149شمارهٔ ۱۱۶۰: یک لحظه به سوی ما گذر کن 150شمارهٔ ۱۱۶۱: این خراب آباد دل معمور کن 151شمارهٔ ۱۱۶۲: برآ به بام و رخت همچو شمع خاور ک ...152شمارهٔ ۱۱۶۳: تا به کی این در زنم در باز کن 153شمارهٔ ۱۱۶۴: مه رویت درخشان کن دو زلفت را پری ...154شمارهٔ ۱۱۶۵: ای سرو سهی قد به سوی ما گذری کن 155شمارهٔ ۱۱۶۶: دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی ...156شمارهٔ ۱۱۶۷: به دل گفتم برو شست دو زلفش را پن ...157شمارهٔ ۱۱۶۸: نشین به تخت دل ما و پادشاهی کن 158شمارهٔ ۱۱۶۹: خلاف عادت معهود را وفایی کن 159شمارهٔ ۱۱۷۰: مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن 160شمارهٔ ۱۱۷۱: زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشا ...161شمارهٔ ۱۱۷۲: ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین ...162شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...163شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 164شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...165شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...166شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 167شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 168شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 169شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 170شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...171شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...172شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 173شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...174شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 175شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 176شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 177شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 178شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...179شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 180شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...181شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...182شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 183شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...184شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 185شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 186شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 187شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 188شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 189شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...190شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 191شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 192شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 193شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 194شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 195شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 196شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 197شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 198شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...199شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...200شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 201شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...202شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...203شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 204شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 205شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 206شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 207شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 208شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...209شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 210شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 211شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 212شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...213شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 214شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 215شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...216شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 217شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 218شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 219شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 220شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 221شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 222شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...223شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...224شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 225شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 226شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 227شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 228شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 229شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 230شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 231شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 232شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 233شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 234شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 235شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 236شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 237شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 238شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...239شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...240شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...241شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 242شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 243شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...244شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...245شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 246شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...247شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...248شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 249شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...250شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 251شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 252شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 253شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 254شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...255شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 256شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 257شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 258شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 259شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 260شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 261شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...262شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 263شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 264شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...265شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 266شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...267شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 268شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 269شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 270شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 271شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 272شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...273شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...274شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 275شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...276شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 277شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 278شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 279شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 280شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 281شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...282شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 283شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 284شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...285شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 286شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 287شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 288شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 289شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 290شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 291شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 292شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 293شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 294شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 295شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...296شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 297شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...298شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 299شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 300شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 301شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 302شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...303شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 304شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 305شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 306شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 307شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 308شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 309شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 310شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 311شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 312شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 313شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...314شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 315شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 316شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 317شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...318شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 319شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 320شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 321شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 322شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 323شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 324شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 325شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 326شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 327شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 328شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 329شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...330شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 331شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...332شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 333شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 334شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 335شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 336شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 337شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 338شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...339شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...340شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 341شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...342شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 343شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...344شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 345شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 346شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 347شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 348شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 349شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 350شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 351شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 352شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 353شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 354شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 355شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 356شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 357شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 358شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...359شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 360شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 361شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 362شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 363شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 364شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 365شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...366شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 367شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...368شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 369شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 370شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 371شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...372شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 373شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...374شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...375شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 376شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 377شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 378شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 379شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 380شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 381شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 382شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 383شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 384شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 385شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 386شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 387شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 388شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 389شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 390شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 391شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 392شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 393شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 394شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 395شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 396شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 397شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 398شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 399شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 400شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 401شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ