کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا که من نرد وفا با رخ تو باخته ام
    مهره ی مهر تو در طاس غم انداخته ام
    بار هجران تو بر جان من امروزی نیست
    با غم عشق تو عمریست که در ساخته ام
    همچو پروانه سرگشته به شمع رخ دوست
    بی تکلّف دو جهان را همه در باخته ام
    از دل و جان و جوانی همه بیگانه شدم
    تا سگی را به سر کوی تو بشناخته ام
    سالها تا به فراز و به نشیب شب هجر
    باد پایان وفا را به جهان تاخته ام
    آنچنان واله و شیدای تو گشتم که ز شوق
    بارها دیده ی خود دیده و نشناخته ام
    طوطیی بود سخنگوی به مدح تو زبان
    از غم هجر تو اکنون بتر از فاخته ام
    سرزنش ارچه کنم بار رقیبم که چو سرو
    با وجود شب وصل تو سر افراخته ام
    خبرت نیست که از بوی تو ای جان و جهان
    همچو موم از غم هجران تو بگداخته ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha