به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۹۲۰: ای خوشا وقت دل شوریده ام

2300عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای خوشا وقت دل شوریده ام
حال دل چون زلف دلبر دیده ام
تا دلم در شست زلفش خانه ساخت
من بسی درد از رخش برچیده ام
من به یاد آن قد و بالای تو
سرو نازا بس زمین بوسیده ام
گرچه کردی راز ما را آشکار
من به جان اسرار تو پوشیده ام
بی وفا یارا بسی کز دست تو
جرعه ی جور و جفا نوشیده ام
نور چشمم صبر فرمایی مرا
صبر چون باشد ز نور دیده ام
من به امید وصالش در جهان
بی سر و سامان بسی گردیده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۱۹: تا خیال آن بت بگزیده ام 2شمارهٔ ۹۲۰: ای خوشا وقت دل شوریده ام 3شمارهٔ ۹۲۱: من که عمری در جهان گردیده ام 4شمارهٔ ۹۲۲: ای خیال روی تو در دیده ام 5شمارهٔ ۹۲۳: خوابی خوش است اینکه شب دوش دیده ا ...6شمارهٔ ۹۲۴: باد صبا از من رسان نزد دلارامم سل ...7شمارهٔ ۹۲۵: من دلخسته در عشقت خرابم 8شمارهٔ ۹۲۶: به درد عشق تو درمان نیابم 9شمارهٔ ۹۲۷: بی روی تو نیست خورد و خوابم 10شمارهٔ ۹۲۸: دلا در باغ حسنش عندلیبم 11شمارهٔ ۹۲۹: در جوانی قدر خود نشناختم 12شمارهٔ ۹۳۰: هنوز از باده ی وصل تو مستم 13شمارهٔ ۹۳۱: دیده بگشادم و دل در سر زلفت بستم 14شمارهٔ ۹۳۲: ز عشقت تا ز خود بیگانه گشتم 15شمارهٔ ۹۳۳: به بوی زلف تو دیوانه گشتم 16شمارهٔ ۹۳۴: بتا تا مهر تو در بر گرفتم 17شمارهٔ ۹۳۵: آنکه هرگز نرود یک نفسی از یادم 18شمارهٔ ۹۳۶: تا دل به غم رخت نهادم 19شمارهٔ ۹۳۷: آفتاب رویش از مشرق برآمد صبحدم 20شمارهٔ ۹۳۸: نگار ماه روی سرو قدم 21شمارهٔ ۹۳۹: چرا گشتی چنین غافل ز دردم 22شمارهٔ ۹۴۰: ز حد بگذشت در عشق تو دردم 23شمارهٔ ۹۴۱: تا جهانست به سر گرد جهان می گردم 24شمارهٔ ۹۴۲: چو در عالم تویی درمان دردم 25شمارهٔ ۹۴۳: مدّتی تا ز غمت گرد جهان می گردم 26شمارهٔ ۹۴۴: هیچ دانی که جهان در سر و کارت کرد ...27شمارهٔ ۹۴۵: مهر روی خوب در جان باشدم 28شمارهٔ ۹۴۶: از سر سوز جگر بر در آن یار شدم 29شمارهٔ ۹۴۷: دلم همچون سر زلفست در هم 30شمارهٔ ۹۴۸: به جان رسید مرا جان نازنین از غم 31شمارهٔ ۹۴۹: خیالش دوش ناگه در ربودم 32شمارهٔ ۹۵۰: دو زلف سرکشش پرتاب دیدم 33شمارهٔ ۹۵۱: از آن زمان که من آن روی چون قمر د ...34شمارهٔ ۹۵۲: دوش رویش به خواب می دیدم 35شمارهٔ ۹۵۳: بیمست که از دست تو فریاد برآرم 36شمارهٔ ۹۵۴: من امشب با سر زلفش سر و کاری عجب ...37شمارهٔ ۹۵۵: باد صبا خدا را بگذر سوی نگارم 38شمارهٔ ۹۵۶: نگارا از فراقت سخت زارم 39شمارهٔ ۹۵۷: تو می دانی که جز تو کس ندارم 40شمارهٔ ۹۵۸: ز هجر روی تو یارا به کام اغیارم 41شمارهٔ ۹۵۹: در حسرت روی آن نگارم 42شمارهٔ ۹۶۰: من به لطفت امید می دارم 43شمارهٔ ۹۶۱: از شب هجر تو ای دوست شکایت دارم 44شمارهٔ ۹۶۲: دلبرا آرزوی دیدن رویت دارم 45شمارهٔ ۹۶۳: نگاری چابک و دلبند دارم 46شمارهٔ ۹۶۴: دلا من آرزوی یار دارم 47شمارهٔ ۹۶۵: امشب سر وصل یار دارم 48شمارهٔ ۹۶۶: نه در عالم کسی غمخوار دارم 49شمارهٔ ۹۶۷: مهر رویش میان جان دارم 50شمارهٔ ۹۶۸: چه دهم شرح که از غصّه چه بر جان د ...51شمارهٔ ۹۶۹: باز در سر هوس روی نگاری دارم 52شمارهٔ ۹۷۰: من به بوی سر زلفت نگرانی دارم 53شمارهٔ ۹۷۱: بیا کز درد دوری بی قرارم 54شمارهٔ ۹۷۲: در عشق تو جز رنگ رخ زرد ندارم 55شمارهٔ ۹۷۳: ای دوست نظر کن ز سر لطف به کارم 56شمارهٔ ۹۷۴: به عالم غیر تو دلبر ندارم 57شمارهٔ ۹۷۵: به دوران وصالت غم ندارم 58شمارهٔ ۹۷۶: دلا صبر از رخ جانان ندارم 59شمارهٔ ۹۷۷: ندارم بی تو برگ جان ندارم 60شمارهٔ ۹۷۸: به عالم غیر تو یاری ندارم 61شمارهٔ ۹۷۹: منم کاندر جهان یاری ندارم 62شمارهٔ ۹۸۰: صبا بگذر شبی در کوی یارم 63شمارهٔ ۹۸۱: چشم بینایی بده تا روی جانان بنگرم 64شمارهٔ ۹۸۲: جانا ز دست عشق تو فرسوده خاطرم 65شمارهٔ ۹۸۳: گر من ز دست هجر تو آهی برآورم 66شمارهٔ ۹۸۴: تا روی همچو ماه تو رفت از برابرم 67شمارهٔ ۹۸۵: تا من از صحبت تو مهجورم 68شمارهٔ ۹۸۶: بیا جانا که جانت را بمیرم 69شمارهٔ ۹۸۷: مگر لطف تو باشد دستگیرم 70شمارهٔ ۹۸۸: به لطف ای دوست باری دست گیرم 71شمارهٔ ۹۸۹: بر نور شمع رویت پروانه ی حقیرم 72شمارهٔ ۹۹۰: بیا ای سرو ناز من روان تا در برت ...73شمارهٔ ۹۹۱: بگفتی هم شبی جانا نظر بر حالت اند ...74شمارهٔ ۹۹۲: مدّتی تا به غم حال جهان می سازم 75شمارهٔ ۹۹۳: خداوندا بده عمری درازم 76شمارهٔ ۹۹۴: لب تشنه لعل توأم آبی مگر ارزم 77شمارهٔ ۹۹۵: ز دیده خون دل تا چند ریزم 78شمارهٔ ۹۹۶: مرا در دل همی آمد که با عشقت نیام ...79شمارهٔ ۹۹۷: نیست بر دولت وصل تو شبی دست رسم 80شمارهٔ ۹۹۸: چنین بی یار و دل تا چند باشم 81شمارهٔ ۹۹۹: اگر با دولتت پاینده باشم 82شمارهٔ ۱۰۰۰: تو شمعی و منت پروانه باشم 83شمارهٔ ۱۰۰۱: سرو قد تو رسته روان بر کنار چشم 84شمارهٔ ۱۰۰۲: صد ازین جور و جفا گر ز برای تو ک ...85شمارهٔ ۱۰۰۳: من اندر کار عشقش چند کوشم 86شمارهٔ ۱۰۰۴: دوش می رفت دوش بر دوشم 87شمارهٔ ۱۰۰۵: تا چند زنی تیغ جفا بر دل ریشم 88شمارهٔ ۱۰۰۶: ز زلفت بو نمی یابد دماغم 89شمارهٔ ۱۰۰۷: ز گل با روی تو باشد فراغم 90شمارهٔ ۱۰۰۸: ای شده غم یار من، من شده ام یار ...91شمارهٔ ۱۰۰۹: همی پرسی که چونی در فراقم 92شمارهٔ ۱۰۱۰: کنون عمری که سرگردان عشقم 93شمارهٔ ۱۰۱۱: بس بگردید و بس بگردد هم 94شمارهٔ ۱۰۱۲: چو من آشفته آن زلف و خالم 95شمارهٔ ۱۰۱۳: بگرفت ز دست غم ملالم 96شمارهٔ ۱۰۱۴: عمریست تا من از جان حیران آن جما ...97شمارهٔ ۱۰۱۵: چرایی این چنین فارغ ز حالم 98شمارهٔ ۱۰۱۶: آخر نظری فکن به حالم 99شمارهٔ ۱۰۱۷: چون سر زلف تو ای دوست پریشان حال ...100شمارهٔ ۱۰۱۸: تا هست نظر بدان جمالم 101شمارهٔ ۱۰۱۹: ای سر زلف تو پناه دلم 102شمارهٔ ۱۰۲۰: تا کی زنی ز تیغ جفا نیش بر دلم 103شمارهٔ ۱۰۲۱: چو بلبل در هوای گلستانم 104شمارهٔ ۱۰۲۲: تا هست به عشق تو توانم 105شمارهٔ ۱۰۲۳: من ز هجران تو سرگشته و سرگردانم 106شمارهٔ ۱۰۲۴: اگرچه سوخت در غم استخوانم 107شمارهٔ ۱۰۲۵: بلبل صفت از عشق تو فریاد زنانم 108شمارهٔ ۱۰۲۶: من تو را یار خویش می دانم 109شمارهٔ ۱۰۲۷: ز سوز عشق رخت آتشیست در جانم 110شمارهٔ ۱۰۲۸: بر آب دیده چون سروش نشانم 111شمارهٔ ۱۰۲۹: در جمال رخ تو حیرانم 112شمارهٔ ۱۰۳۰: فریاد که از دست تو فریاد زنانم 113شمارهٔ ۱۰۳۱: از دست غم عشق تو فریاد کنانم 114شمارهٔ ۱۰۳۲: ناتوانم به غم عشق تو و نتوانم 115شمارهٔ ۱۰۳۳: بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد ...116شمارهٔ ۱۰۳۴: من راز غم عشق تو گفتن نتوانم 117شمارهٔ ۱۰۳۵: عمریست تا چو پرگار سرگشته در جها ...118شمارهٔ ۱۰۳۶: پشتم ز فراق شد خم 119شمارهٔ ۱۰۳۷: در سرم هست که سر در سر کار تو کن ...120شمارهٔ ۱۰۳۸: من دیده با خیال تو برهم نمی زنم 121شمارهٔ ۱۰۳۹: گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت ک ...122شمارهٔ ۱۰۴۰: گفتم که یک شبی سوی جانان گذر کنم 123شمارهٔ ۱۰۴۱: بخت اگر یاری دهد یارش کنم 124شمارهٔ ۱۰۴۲: پیش رویش جان و دل قربان کنم 125شمارهٔ ۱۰۴۳: گفته بودی از لبت درمان کنم 126شمارهٔ ۱۰۴۴: تا به کی درد غمت پنهان کنم 127شمارهٔ ۱۰۴۵: درد ما را با غمت چون نیست درمان ...128شمارهٔ ۱۰۴۶: دل ز تنهایی به جان آمد ندانم چون ...129شمارهٔ ۱۰۴۷: تا به چند این دیده را در هجر تو ...130شمارهٔ ۱۰۴۸: جز غم چو نیست حاصل ایام چون کنم 131شمارهٔ ۱۰۴۹: تا به کی دل را ز درد عشق تو پر خ ...132شمارهٔ ۱۰۵۰: شب وصال میسّر نمی شود چه کنم 133شمارهٔ ۱۰۵۱: بی رخت صبر از این بیش ندارم چه ک ...134شمارهٔ ۱۰۵۲: من مسکین به جهان یار ندارم چه کن ...135شمارهٔ ۱۰۵۳: بگو که با غم هجران روی او چه کنم 136شمارهٔ ۱۰۵۴: بر سر کوی تو افغان چه کنم گر نکن ...137شمارهٔ ۱۰۵۵: بیا که بی رخ خوبت نظر به کس نکنم 138شمارهٔ ۱۰۵۶: با تو تا جان باشدم یاری کنم 139شمارهٔ ۱۰۵۷: با درد دلپذیر تو درمان چه می کنم 140شمارهٔ ۱۰۵۸: با دو چشمت عشق بازی می کنم 141شمارهٔ ۱۰۵۹: من چو بلبل ناله های صبحگاهی می ک ...142شمارهٔ ۱۰۶۰: گفتم که عهد یار جفاجوی بشکنم 143شمارهٔ ۱۰۶۱: پرسی ز من که چونی ای دوست بی تو ...144شمارهٔ ۱۰۶۲: در این جهان دل خود را شکسته می ب ...145شمارهٔ ۱۰۶۳: شدم به طرف گلستان که تا گلی چینم 146شمارهٔ ۱۰۶۴: نه بخت آنکه شبی با تو روبرو بنشی ...147شمارهٔ ۱۰۶۵: نه یاریی دهدم بخت تا رخت بینم 148شمارهٔ ۱۰۶۶: نام تو قوّت دل و دینم 149شمارهٔ ۱۰۶۷: من دولت وصالش از بی نیاز خواهم 150شمارهٔ ۱۰۶۸: با درد عشقت درمان نخواهم 151شمارهٔ ۱۰۶۹: اگر نه وصل تو باشد جهان نمی خواه ...152شمارهٔ ۱۰۷۰: شبت خوش باد همچون روز خرّم 153شمارهٔ ۱۰۷۱: دیگر هوای عشق تو در سرگرفته ایم 154شمارهٔ ۱۰۷۲: نگارا ز هجر تو دل خسته ایم 155شمارهٔ ۱۰۷۳: چو لاله پر از خون دل خسته ایم 156شمارهٔ ۱۰۷۴: شبهاست کز خیال رخ تو نخفته ایم 157شمارهٔ ۱۰۷۵: دور از تو دلبرا چه جفاها کشیده ا ...158شمارهٔ ۱۰۷۶: روی بنمای که پیشت به نیاز آمده ا ...159شمارهٔ ۱۰۷۷: دیده دیدن رویت ز خدا می طلبیم 160شمارهٔ ۱۰۷۸: قدر روز وصل تو نشناختیم 161شمارهٔ ۱۰۷۹: ما بی رخ تو دیده ز عالم بدوختیم 162شمارهٔ ۱۰۸۰: تا دیده و دل در سر زلفین تو بستی ...163شمارهٔ ۱۰۸۱: ما تو را دلدار خود پنداشتیم 164شمارهٔ ۱۰۸۲: از مادر دهر تا بزادیم 165شمارهٔ ۱۰۸۳: در سر کوی غمت دل به جفا بنهادیم 166شمارهٔ ۱۰۸۴: بسیار در فراق تو زنهارها زدیم 167شمارهٔ ۱۰۸۵: در درد بمردیم و به درمان نرسیدیم 168شمارهٔ ۱۰۸۶: یاد باد آنکه عزیزان همه با هم بو ...169شمارهٔ ۱۰۸۷: بر در لطف تو نیاز آریم 170شمارهٔ ۱۰۸۸: ما در دو جهان جز دلکی ریش نداریم 171شمارهٔ ۱۰۸۹: گفتم به دل که ای دل دانی که در چ ...172شمارهٔ ۱۰۹۰: جز درگه تو راه به جایی نمی بریم 173شمارهٔ ۱۰۹۱: با سرو قد تو عشق بازیم 174شمارهٔ ۱۰۹۲: تا به کی در غم عشق تو چنین درساز ...175شمارهٔ ۱۰۹۳: دلا تا کی به درد او بسازیم 176شمارهٔ ۱۰۹۴: بگو تا چند خون دل به غم در ساغر ...177شمارهٔ ۱۰۹۵: صبا رسید و رسانید بوی یار قدیم 178شمارهٔ ۱۰۹۶: گر نسیم کوی او دارد مسلمانان نسی ...179شمارهٔ ۱۰۹۷: چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد ن ...180شمارهٔ ۱۰۹۸: ما خود ز که ایم و از کدامیم 181شمارهٔ ۱۰۹۹: ما ندانیم که کشتی غمت را رانیم 182شمارهٔ ۱۱۰۰: چه دردست این که درمانش ندانیم 183شمارهٔ ۱۱۰۱: چون تو طبیب دردی درد تو با که گو ...184شمارهٔ ۱۱۰۲: درد دل خویش با که گویم 185شمارهٔ ۱۱۰۳: در راه عشق روی تو ما بی خبر رویم 186شمارهٔ ۱۱۰۴: دل را به بوی وصل تو دادیم و می ر ...187شمارهٔ ۱۱۰۵: یارب که تو بگشای در بسته به رویم 188شمارهٔ ۱۱۰۶: تا به چند از رخ زیبای تو مهجور ش ...189شمارهٔ ۱۱۰۷: پیش چوگان جفایت صنما چون گویم 190شمارهٔ ۱۱۰۸: از وصل دری گشا به رویم 191شمارهٔ ۱۱۰۹: بهار آمد بیا تا خوش برآییم 192شمارهٔ ۱۱۱۰: چو با مهر رخ او آشناییم 193شمارهٔ ۱۱۱۱: سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم 194شمارهٔ ۱۱۱۲: نگارا از تو دور آخر چراییم 195شمارهٔ ۱۱۱۳: در بادیه هجر تو سرگشته چو گوییم 196شمارهٔ ۱۱۱۴: به جان آمد دل از هجر حبیبان 197شمارهٔ ۱۱۱۵: از درد منال ای دل چون نیست تو را ...198شمارهٔ ۱۱۱۶: به خدایی که جز او نیست خداوند جه ...199شمارهٔ ۱۱۱۷: تویی لیلی تویی لیلی تویی درد مرا ...200شمارهٔ ۱۱۱۸: بی کنارت در میان خونم این نازک م ...201شمارهٔ ۱۱۱۹: بار هجرت بر دلم باریست باری بس گ ...202شمارهٔ ۱۱۲۰: صبا برو تو پیامی ز من به یار رسا ...203شمارهٔ ۱۱۲۱: ای صبا نیست به عالم چو قدش سرو ر ...204شمارهٔ ۱۱۲۲: قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درو ...205شمارهٔ ۱۱۲۳: ای سخت گمان سست پیمان 206شمارهٔ ۱۱۲۴: چشم و ابرویی که او دارد که دارد ...207شمارهٔ ۱۱۲۵: سری دارم فدای پای جانان 208شمارهٔ ۱۱۲۶: صبا شاد آمدی از کوی جانان 209شمارهٔ ۱۱۲۷: ز باد بهاری جهان شد جوان 210شمارهٔ ۱۱۲۸: چون جهانی را تویی روح و روان 211شمارهٔ ۱۱۲۹: در چمن تا قد آن سرو روانست روان 212شمارهٔ ۱۱۳۰: جان شیرینم تویی دانی که شیرینست ...213شمارهٔ ۱۱۳۱: چو زلف دوست برآشفت روزگار جهان 214شمارهٔ ۱۱۳۲: ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان 215شمارهٔ ۱۱۳۳: ای رخ مهوشت به کام جهان 216شمارهٔ ۱۱۳۴: مکن تو روی چو خورشید خود ز ما پن ...217شمارهٔ ۱۱۳۵: شبی چو زلف سیاهت دراز و بی پایان 218شمارهٔ ۱۱۳۶: بس روز به عشق تو بریدیم بیابان 219شمارهٔ ۱۱۳۷: دلم بگرفت از تنها نشستن 220شمارهٔ ۱۱۳۸: مهر روی آن بت سیمین بدن 221شمارهٔ ۱۱۳۹: تا به کی جان و جهان در سر کارت ک ...222شمارهٔ ۱۱۴۰: روی او را کجا توان دیدن 223شمارهٔ ۱۱۴۱: دل به جان آمد از عنا دیدن 224شمارهٔ ۱۱۴۲: ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دی ...225شمارهٔ ۱۱۴۳: به باغ شد دل من صبحدم به گل چیدن 226شمارهٔ ۱۱۴۴: از دستت ای قلم من خواهم به جان ر ...227شمارهٔ ۱۱۴۵: چه خوش بود به چمن در صبوح گل چید ...228شمارهٔ ۱۱۴۶: باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار ز ...229شمارهٔ ۱۱۴۷: بیا و دیده جانم به وصل بینا کن 230شمارهٔ ۱۱۴۸: بیا ای سرو جان من کنار چشم ما جا ...231شمارهٔ ۱۱۴۹: نگارا رحمتی بر حال ما کن 232شمارهٔ ۱۱۵۰: دل ضعیف مرا در دو زلف خود جا کن 233شمارهٔ ۱۱۵۱: ز لطفت یک نظر در حال ما کن 234شمارهٔ ۱۱۵۲: سهی سروا گذاری سوی ما کن 235شمارهٔ ۱۱۵۳: بیا دردم به وصل خود دوا کن 236شمارهٔ ۱۱۵۴: درد دل ما را ز کرم باز دوا کن 237شمارهٔ ۱۱۵۵: ای نور دیده یک شبی ما را ز وصلت ...238شمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن 239شمارهٔ ۱۱۵۷: خداوندا به حال ما نظر کن 240شمارهٔ ۱۱۵۸: نگارا بر من مسکین نظر کن 241شمارهٔ ۱۱۵۹: دمی در کوی درویشان گذر کن 242شمارهٔ ۱۱۶۰: یک لحظه به سوی ما گذر کن 243شمارهٔ ۱۱۶۱: این خراب آباد دل معمور کن 244شمارهٔ ۱۱۶۲: برآ به بام و رخت همچو شمع خاور ک ...245شمارهٔ ۱۱۶۳: تا به کی این در زنم در باز کن 246شمارهٔ ۱۱۶۴: مه رویت درخشان کن دو زلفت را پری ...247شمارهٔ ۱۱۶۵: ای سرو سهی قد به سوی ما گذری کن 248شمارهٔ ۱۱۶۶: دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی ...249شمارهٔ ۱۱۶۷: به دل گفتم برو شست دو زلفش را پن ...250شمارهٔ ۱۱۶۸: نشین به تخت دل ما و پادشاهی کن 251شمارهٔ ۱۱۶۹: خلاف عادت معهود را وفایی کن 252شمارهٔ ۱۱۷۰: مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن 253شمارهٔ ۱۱۷۱: زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشا ...254شمارهٔ ۱۱۷۲: ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین ...255شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...256شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 257شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...258شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...259شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 260شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 261شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 262شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 263شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...264شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...265شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 266شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...267شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 268شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 269شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 270شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 271شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...272شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 273شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...274شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...275شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 276شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...277شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 278شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 279شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 280شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 281شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 282شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...283شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 284شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 285شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 286شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 287شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 288شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 289شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 290شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 291شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...292شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...293شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 294شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...295شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...296شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 297شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 298شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 299شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 300شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 301شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...302شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 303شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 304شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 305شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...306شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 307شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 308شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...309شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 310شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 311شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 312شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 313شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 314شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 315شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...316شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...317شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 318شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 319شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 320شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 321شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 322شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 323شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 324شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 325شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 326شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 327شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 328شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 329شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 330شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 331شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...332شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...333شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...334شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 335شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 336شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...337شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...338شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 339شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...340شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...341شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 342شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...343شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 344شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 345شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 346شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 347شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...348شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 349شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 350شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 351شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 352شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 353شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 354شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...355شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 356شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 357شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...358شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 359شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...360شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 361شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 362شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 363شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 364شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 365شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...366شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...367شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 368شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...369شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 370شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 371شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 372شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 373شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 374شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...375شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 376شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 377شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...378شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 379شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 380شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 381شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 382شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 383شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 384شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 385شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 386شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 387شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 388شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...389شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 390شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...391شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 392شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 393شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 394شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 395شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...396شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 397شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 398شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 399شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 400شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 401شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 402شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 403شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 404شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 405شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 406شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...407شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 408شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 409شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 410شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...411شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 412شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 413شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 414شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 415شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 416شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 417شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 418شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 419شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 420شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 421شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 422شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...423شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 424شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...425شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 426شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 427شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 428شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 429شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 430شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 431شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...432شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...433شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 434شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...435شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 436شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...437شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 438شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 439شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 440شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 441شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 442شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 443شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 444شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 445شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 446شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 447شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 448شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 449شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 450شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 451شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...452شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 453شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 454شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 455شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 456شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 457شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 458شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...459شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 460شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...461شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 462شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 463شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 464شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...465شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 466شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...467شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...468شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 469شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 470شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 471شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 472شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 473شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 474شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 475شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 476شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 477شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 478شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 479شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 480شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 481شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 482شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 483شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 484شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 485شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 486شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 487شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 488شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 489شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 490شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 491شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 492شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 493شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 494شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ