کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آفتاب رویش از مشرق برآمد صبحدم
    حسن ماه و مشتری هم بر سر آمد صبحدم
    کس نمی یارد نشان دادن که سرو آید برم
    سروناز ما ز لطفش دربر آمد صبحدم
    من ز آب دیده هر شب باز یاری کرده ام
    تا گل بستان وصلم دربر آمد صبحدم
    در شب دیجور هجران ناله از جان می کنم
    تا نگارم ناگهان از در درآمد صبحدم
    شکر آن دارم که من پروانه ام بر روی تو
    همچو شمعت عمر دشمن آخر آمد صبحدم
    بنده صادق منم دانی که در شبهای هجر
    لب ز مهرم خشک شد چشمم تر آمد صبحدم
    ماه مهرافروز من سر برزد از برج جهان
    وز رخ چون آفتابش انور آمد صبحدم
    بحر معنی دار من تا درکشم در گوش او
    همچو شمعی در میان لنگر آمد صبحدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha