کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا نگارین رخ دلبند ز ما پنهان کرد
    خانه ی صبر من دلشده را ویران کرد
    حال بیچاره خود از عشق تو خون بود ولی
    تیغ ایام فراق تو گذر بر جان کرد
    حال درد دل خود را چو بگفتم به طبیب
    هم ز عنّاب لب لعل تواش درمان کرد
    دیده هر چند بعیدست ز روی چو مهت
    لیک در عید رخت جان و جهان قربان کرد
    گر ز دل جان طلبد آن صنم خوب خصال
    هرچه او خواست ز بیچاره دل ما آن کرد
    دل مسکین به تکاپوی تو از پا ننشست
    آخرالامر که تا جان به سر جانان کرد
    یک دم از لعل لب خویش مرا کام نداد
    تا مرا گرد جهان خسته و سرگردان کرد
    دل بدزدید و نیارست نگه داشتنش
    آن همه فتنه و آشوب دو چشمش زان کرد
    روی بنمود و دگر باره ز ما گردانید
    تا به هجران چو سر زلف خودم پیچان کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha