کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    درد مرا طبیب مداوا نمی کند
    با من ز روی لطف مدارا نمی کند
    دردیست در دلم که علاجش به دست اوست
    وآن سنگ دل دواش مهیا نمی کند
    تیغ ستم زند به دل خستگان هجر
    وز هیچ روی میل و محابا نمی کند
    دل را ببرد از برم آن یار سست مهر
    وآنگه به شست زلف خودش جا نمی کند
    چون حلقه روز و شب به درش می زنیم سر
    لیکن چه سود کاو در ما وا نمی کند
    شوریده ام چو زلف به رخسار مهوشش
    تسکین خاطر من شیدا نمی کند
    سرویست نازپرور و در بوستان جان
    آخر چرا گذر به سوی ما نمی کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha