کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بستان و ماهتاب و لب آب بس خوشست
    بر بانگ بلبلان، سحری خواب بس خوشست
    خون دلم چو چشم دلارام پر ز جوش
    از لعل دوست شربت عنّاب بس خوشست
    در تاب رفت زلف تو از آتش رخت
    وآن زلف دلفریب تو پرتاب بس خوشست
    از روشنی روی تو مهتاب خون گرفت
    در ظلمت دو زلف تو مهتاب بس خوشست
    کج کرده ای کمان دو ابرو به تاب من
    پیوسته ابروان تو در تاب بس خوشست
    آن را که قبله روی چو خورشید خاورست
    طاق دو ابروانش به محراب بس خوشست
    لعل تو گفت کام جهان می دهم شبی
    گر گوید او سخن هم ازین باب بس خوشست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha