کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل من از غم عشقت خرابست
    جگر بر آتش هجران کبابست
    نظر بر حال زارم کن که لِلّه
    نظر بر خستگان کردن ثوابست
    طبیب من تویی آخر دوایی
    بکن کاحوال این بی دل خرابست
    بگفتا صبر می باید در این کار
    اگرچه عاشقی اینت جوابست
    بدو گفتم که صبرم نیست تا کی
    ز هجران جان مسکین در عذابست
    نگویی صبر از آن رو چون توان کرد
    رخت دانی که رشک آفتابست
    منم چون ذرّه سرگردان از آن روی
    که خورشید جمالش در نقابست
    پریشان حالم از شبهای هجران
    چو زلف مشکبارش پر ز تابست
    نگردد چشم بختم هیچ بیدار
    که چشم نیمه مستش پر ز خوابست
    به حالم گر کنی رحمت چه باشد
    جهانبانی چو می دانی صوابست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha