کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    عشق است آتشى که بيکدم جهان بسوخت
    در قصر دل فتاد و روان شاه جان بسوخت
    گفتى ز عقل در مگذر راه دين سپر
    کو عقل و دين که عشق هم اين و همان بسوخت
    اى فتنه زمانه و اى فتنه زمين
    جانم مسوز ورنه زمين و زمان بسوخت
    من خود شناسمت که ز انوار عارضت
    يک شعله برفروخت يقين و گمان بسوخت
    گفتى نوازمت چو بسازى بسوز عشق
    والله در اين اميد توان جاودان بسوخت
    عشق تو آتش است و دل بنده سوخته
    آتش فتاده سوخته دل را روان بسوخت
    جان حسين از غم عشقت بسوخت ليک
    هرگز دلت نسوخت که آن ناتوان بسوخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha