کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    گر چه از دست غمت حال پريشان دارم
    نکنم ترک غم عشق تو تا جان دارم
    جان چه باشد که از او دل نتوانم برداشت
    من که در سر هوس صحبت جانان دارم
    از مقيمان مقام سر کويت چو شدم
    کافرم گر هوس روضه رضوان دارم
    اين همه شور من از شکر شيرين تو است
    وين همه گريه از آن پسته خندان دارم
    بادم سرد و رخ زرد و دل غم پرورد
    نتوانم که دمى درد تو پنهان دارم
    ماجراى دل من ديده بمردم بنمود
    زان شکايت همه از ديده گريان دارم
    از خيالت شب دوشينه شکايت کردم
    که طبيبى ز تو من حال پريشان دارم
    بکرشمه نظرى کرد بسوى من و گفت
    تو کدامى که چو تو خسته فراوان دارم
    روى بنما و بدان قامت رعنا بخرام
    که هواى سمن و سرو خرامان دارم
    کم مبادا نفسى درد تو از جان حسين
    که من خسته هم از درد تو درمان دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha