به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حسین خوارزمی

حسین خوارزمیغزل هاشماره ١٨٩: از باده دوشينت بس بيخبريم اى جان

3120عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از باده دوشينت بس بيخبريم اى جان

وز شکر شيرينت در شور و شريم اى جان

تا حسن تو شد ساقى در عشق شراب آورد

از نرگس خمارت سرمست و تريم اى جان

جز روى تو گر روئى در ديده ما آيد

فردا بکدامين رو در تو نگريم اى جان

هر چند که ظاهر شد خاشاک بر و بحريم

درياى حقايق را صافى گهريم اى جان

هر ناوک دلدوزى کز قبضه عشق آيد

گاهى هدفيم آنرا گاهى سپريم اى جان

از بهر نثار تو داريم بکف جانى

بنماى جمال خود تا جان سپريم اى جان

اى يار مسيحا دم از وصل بده مرهم

کز زخم فراق تو خسته جگريم اى جان

گفتى که حسين آخر زين در به نمى گردد

زين در به چه رو گرديم چون خاک دريم اى جان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شماره ١٨٨: اى سر کويت بلاى روضه رضوان من 2شماره ١٨٩: از باده دوشينت بس بيخبريم اى جان 3شماره ١٩٠: با کس حديث عشق تو گفتن نمى توان 4شماره ١٩١: نتوان لعل فرح بخش ترا جان گفتن 5شماره ١٩٢: بازم به نازى شاد کن اى نازنين دلدا ...6شماره ١٩٣: اگر چه شد دل ريشم ز دست هجر تو خون 7شماره ١٩٤: دور از رخ تو زيستن اى جان نميتوان 8شماره ١٩٥: اى رخت آرام جان عاشقان 9شماره ١٩٦: اى فاش کرده عشق تو راز نهان من 10شماره ١٩٧: بدين کرشمه بهر جانبى نگاه مکن 11شماره ١٩٨: باختيار نگشتم ز کوى دوست برون 12شماره ١٩٩: اى غم سوداى تو خلوت نشين جان من 13شماره ٢٠٠: يارب مه تابان من يا نور ربانى است ...14شماره ٢٠١: روزى اگر گذار تو افتد بخاک من 15شماره ٢٠٢: اى در همه عالم پنهان تو و پيدا تو 16شماره ٢٠٣: جان خود قربان به تيغ جان ستانش ميک ...17شماره ٢٠٤: باز آتشى در جان من زد عشق شورانگيز ...18شماره ٢٠٥: بيا در بزم عشق اى دل حريف درد جانا ...19شماره ٢٠٦: بر جگر آبم نماند از آتش سوداى او 20شماره ٢٠٧: پاى خيال سست شد در طلب وصال تو 21شماره ٢٠٨: اى دل و جان عاشقان شيفته لقاى تو 22شماره ٢٠٩: اى که در ظاهر مظاهر آشکارا کرده اى 23شماره ٢١٠: گفته اى اليوم اکملت لکم دين الهدى 24شماره ٢١١: اى وجودت مظهر اسماى حسنى آمده 25شماره ٢١٢: اى ز ما و من شده فانى بهنگام شهود 26شماره ٢١٣: دست بختم کوته است از دامن وصلت که ...27شماره ٢١٤: ديده متاع قلب مرا صد هزار عيب 28شماره ٢١٥: ساقى بيار جامى زان باده شبانه 29شماره ٢١٦: اى گنج سوداى ترا کنج دلم ويرانه 30شماره ٢١٧: دوش خوردم از شراب عشق او پيمانه 31شماره ٢١٨: اى آنکه در ديار دلم خانه کرده اى 32شماره ٢١٩: اى همچو جان سوى بدن ناگه بر ما آمد ...33شماره ٢٢٠: گر ماه من بتابد از بام تا بخانه 34شماره ٢٢١: باز اين چه فتنه است که آغاز کرده ا ...35شماره ٢٢٢: بازم اى دوست چرا از نظر انداخته اى 36شماره ٢٢٣: ما را چو عهد خويش فراموش کرده اى 37شماره ٢٢٤: اى ز دردت عاشقان خسته درمان يافته 38شماره ٢٢٥: دلا از جان روان بگذر اگر جوياى جان ...39شماره ٢٢٦: دلا تا کى ز نادانى همه نقش جهان بي ...40شماره ٢٢٧: گر تو روى دل خود آينه سيما بينى 41شماره ٢٢٨: اى دل چه پاى بسته بند علايقى 42شماره ٢٢٩: از دست شر نفس از آن روى ايمنى 43شماره ٢٣٠: ايکه در اقليم دلها حاکم و سلطان تو ...44شماره ٢٣١: گر عشق ازل بدرقه راه نبودى 45شماره ٢٣٢: فرخنده زمانى که تو ديدار نمائى 46شماره ٢٣٣: اگر تو عاشق حسنى چرا وابسته جانى 47شماره ٢٣٤: بشارت باد اى عاشق که يار آمد بمهما ...48شماره ٢٣٥: بار ديگر فتنه اى در انس و جان اندا ...49شماره ٢٣٦: اى عشق منم از تو سرگشته و سودائى 50شماره ٢٣٧: چه حذر کنم ز مردن که توام بقاى جان ...51شماره ٢٣٨: رخ خويش اگر نمائى دل عالمى ربائى 52شماره ٢٣٩: بيا ايکه جانرا مداوا توئى 53شماره ٢٤٠: دوش مرا رخ نمود دلبر روحانئى 54شماره ٢٤١: روانى نقد جان درباز اگر سوداى ما د ...55شماره ٢٤٢: جانم بسوخت از غم و بى غم نميکنى 56شماره ٢٤٣: اى کاشکى غم تو نصيب دلم شدى 57شماره ٢٤٤: هر جا که هست چون تو گلى سرو قامتى 58شماره ٢٤٥: ايکاش در هواى تو من خاک گشتمى 59شماره ٢٤٦: اگر شبى ز جمالت نقاب بگشائى 60شماره ٢٤٧: تو که شاه ملک حسنى و سرير و جاه دا ...61شماره ٢٤٨: شبى از روى دلدارى اگر ديدار بنمائى 62شماره ٢٤٩: نظر بحال دل خسته ام نمى فکنى 63شماره ٢٥٠: من آنکسم که ندارم بجز گنه کارى 64شماره ٢٥١: اى سروناز رونق بستان ما توئى 65شماره ٢٥٢: بسته ام دل بغم عشق پرى رخسارى 66شماره ٢٥٣: بيا بيا و مترسان مرا ز جانبازى 67شماره ٢٥٤: روزم چو شب تيره شد از درد جدائى 68شماره ٢٥٥: مرا تا کى ز هجرانت بسوزد جان به تن ...69شماره ٢٥٦: گفتم دلا ببين که جفاى که ميکشى 70شماره ٢٥٧: قد رعنا رخ زيبا لب شيرين دارى 71شماره ٢٥٨: حيف آيدم که چون تو نگار پريوشى 72شماره ٢٥٩: اى در اقليم معانى زده کوس شاهى 73شماره ٢٦٠: آه که از ره کرم يار نکرد يارئى 74شماره ٢٦١: تا ز حسن خويش عکسى در جهان انداختى 75شماره ٢٦٢: دلا چون در خم چوگان عشق دوست چون گ ...76شماره ٢٦٣: اى دوست سعى کن که بدست آورى دلى 77شماره ٢٦٤: اگر بگوشه چشمى بسوى ما نگرى 78شماره ٢٦٥: جان و جهان فدايت اى آنکه به ز جانى 79شماره ٢٦٦: راه اگر سوى خرابات مغان دريابى 80شماره ٢٦٧: خجسته عيد من آندم که چهره بگشائى 81شماره ٢٦٨: خرم از درد توام زانرو که درمانم تو ...82شماره ٢٦٩: هر دم ز پس پرده دل و دين بربائى 83شماره ٢٧٠: اى سرو ناز رونق بستان عالمى 84شماره ٢٧١: گلى نازک ز گلزار معانى 85شماره ٢٧٢: اى دل چه شد که خشک و تر غم بسوختى

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ