کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    بار ديگر فتنه اى در انس و جان انداختى
    چهره بنمودى و آتش در جهان انداختى
    از براى خاکساران بر سر کوى طلب
    فرش عزت بر فراز آسمان انداختى
    عشق را سرمايه اى داده ز حسن دلبران
    شورش و آشوب در کون و مکان انداختى
    بوئى از گلزار لطف خويش بخشيدى بگل
    غلغلى در بلبلان بوستان انداختى
    تيغ بى باکى نهاده در کف سلطان عشق
    رسم يغماى خرد در ملک جان انداختى
    داده وحدت را ظهور اندر جلابيب صور
    نام کثرت در ميان اين و آن انداختى
    لب فرو بستم ز اسرارت ولى از جرعه اى
    بيخودم کردى و آخر در زبان انداختى
    حسن را با ناز پيوستى و در اهل نياز
    عشق و تقوى را جدائى در ميان انداختى
    از محبت شعله اى افروختى وز پرتوش
    شعله در جان حسين ناتوان انداختى

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha