به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حسین خوارزمی

حسین خوارزمیغزل هاشماره ١٩٦: اى فاش کرده عشق تو راز نهان من

3130عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

اى فاش کرده عشق تو راز نهان من

بالاى تو بلاى دل ناتوان من

لعل حيات بخش تو آب حيات دل

ياقوت آبدار تو قوت روان من

ماه ملک صفاتى و حور فرشته خوى

آسايش روانى و آرام جان من

محبوب دلپذيرى و معشوق ناگزير

محصول عمر و مايه بخت جوان من

طوطى حديث و قند لبى و شکر دهن

وز شکرت ستانده حلاوت زبان من

بس فارغى و بيخبر از حال من مگر

آگه نئى ز ناله و آه و فغان من

بادا نشان درد تو بر لوح دل اگر

بر نامه وجود بماند نشان من

دانى حسين جان تو کى ميرسد بلب

آندم که ميرسد بدهانت دهان من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شماره ١٩٥: اى رخت آرام جان عاشقان 2شماره ١٩٦: اى فاش کرده عشق تو راز نهان من 3شماره ١٩٧: بدين کرشمه بهر جانبى نگاه مکن 4شماره ١٩٨: باختيار نگشتم ز کوى دوست برون 5شماره ١٩٩: اى غم سوداى تو خلوت نشين جان من 6شماره ٢٠٠: يارب مه تابان من يا نور ربانى است ...7شماره ٢٠١: روزى اگر گذار تو افتد بخاک من 8شماره ٢٠٢: اى در همه عالم پنهان تو و پيدا تو 9شماره ٢٠٣: جان خود قربان به تيغ جان ستانش ميک ...10شماره ٢٠٤: باز آتشى در جان من زد عشق شورانگيز ...11شماره ٢٠٥: بيا در بزم عشق اى دل حريف درد جانا ...12شماره ٢٠٦: بر جگر آبم نماند از آتش سوداى او 13شماره ٢٠٧: پاى خيال سست شد در طلب وصال تو 14شماره ٢٠٨: اى دل و جان عاشقان شيفته لقاى تو 15شماره ٢٠٩: اى که در ظاهر مظاهر آشکارا کرده اى 16شماره ٢١٠: گفته اى اليوم اکملت لکم دين الهدى 17شماره ٢١١: اى وجودت مظهر اسماى حسنى آمده 18شماره ٢١٢: اى ز ما و من شده فانى بهنگام شهود 19شماره ٢١٣: دست بختم کوته است از دامن وصلت که ...20شماره ٢١٤: ديده متاع قلب مرا صد هزار عيب 21شماره ٢١٥: ساقى بيار جامى زان باده شبانه 22شماره ٢١٦: اى گنج سوداى ترا کنج دلم ويرانه 23شماره ٢١٧: دوش خوردم از شراب عشق او پيمانه 24شماره ٢١٨: اى آنکه در ديار دلم خانه کرده اى 25شماره ٢١٩: اى همچو جان سوى بدن ناگه بر ما آمد ...26شماره ٢٢٠: گر ماه من بتابد از بام تا بخانه 27شماره ٢٢١: باز اين چه فتنه است که آغاز کرده ا ...28شماره ٢٢٢: بازم اى دوست چرا از نظر انداخته اى 29شماره ٢٢٣: ما را چو عهد خويش فراموش کرده اى 30شماره ٢٢٤: اى ز دردت عاشقان خسته درمان يافته 31شماره ٢٢٥: دلا از جان روان بگذر اگر جوياى جان ...32شماره ٢٢٦: دلا تا کى ز نادانى همه نقش جهان بي ...33شماره ٢٢٧: گر تو روى دل خود آينه سيما بينى 34شماره ٢٢٨: اى دل چه پاى بسته بند علايقى 35شماره ٢٢٩: از دست شر نفس از آن روى ايمنى 36شماره ٢٣٠: ايکه در اقليم دلها حاکم و سلطان تو ...37شماره ٢٣١: گر عشق ازل بدرقه راه نبودى 38شماره ٢٣٢: فرخنده زمانى که تو ديدار نمائى 39شماره ٢٣٣: اگر تو عاشق حسنى چرا وابسته جانى 40شماره ٢٣٤: بشارت باد اى عاشق که يار آمد بمهما ...41شماره ٢٣٥: بار ديگر فتنه اى در انس و جان اندا ...42شماره ٢٣٦: اى عشق منم از تو سرگشته و سودائى 43شماره ٢٣٧: چه حذر کنم ز مردن که توام بقاى جان ...44شماره ٢٣٨: رخ خويش اگر نمائى دل عالمى ربائى 45شماره ٢٣٩: بيا ايکه جانرا مداوا توئى 46شماره ٢٤٠: دوش مرا رخ نمود دلبر روحانئى 47شماره ٢٤١: روانى نقد جان درباز اگر سوداى ما د ...48شماره ٢٤٢: جانم بسوخت از غم و بى غم نميکنى 49شماره ٢٤٣: اى کاشکى غم تو نصيب دلم شدى 50شماره ٢٤٤: هر جا که هست چون تو گلى سرو قامتى 51شماره ٢٤٥: ايکاش در هواى تو من خاک گشتمى 52شماره ٢٤٦: اگر شبى ز جمالت نقاب بگشائى 53شماره ٢٤٧: تو که شاه ملک حسنى و سرير و جاه دا ...54شماره ٢٤٨: شبى از روى دلدارى اگر ديدار بنمائى 55شماره ٢٤٩: نظر بحال دل خسته ام نمى فکنى 56شماره ٢٥٠: من آنکسم که ندارم بجز گنه کارى 57شماره ٢٥١: اى سروناز رونق بستان ما توئى 58شماره ٢٥٢: بسته ام دل بغم عشق پرى رخسارى 59شماره ٢٥٣: بيا بيا و مترسان مرا ز جانبازى 60شماره ٢٥٤: روزم چو شب تيره شد از درد جدائى 61شماره ٢٥٥: مرا تا کى ز هجرانت بسوزد جان به تن ...62شماره ٢٥٦: گفتم دلا ببين که جفاى که ميکشى 63شماره ٢٥٧: قد رعنا رخ زيبا لب شيرين دارى 64شماره ٢٥٨: حيف آيدم که چون تو نگار پريوشى 65شماره ٢٥٩: اى در اقليم معانى زده کوس شاهى 66شماره ٢٦٠: آه که از ره کرم يار نکرد يارئى 67شماره ٢٦١: تا ز حسن خويش عکسى در جهان انداختى 68شماره ٢٦٢: دلا چون در خم چوگان عشق دوست چون گ ...69شماره ٢٦٣: اى دوست سعى کن که بدست آورى دلى 70شماره ٢٦٤: اگر بگوشه چشمى بسوى ما نگرى 71شماره ٢٦٥: جان و جهان فدايت اى آنکه به ز جانى 72شماره ٢٦٦: راه اگر سوى خرابات مغان دريابى 73شماره ٢٦٧: خجسته عيد من آندم که چهره بگشائى 74شماره ٢٦٨: خرم از درد توام زانرو که درمانم تو ...75شماره ٢٦٩: هر دم ز پس پرده دل و دين بربائى 76شماره ٢٧٠: اى سرو ناز رونق بستان عالمى 77شماره ٢٧١: گلى نازک ز گلزار معانى 78شماره ٢٧٢: اى دل چه شد که خشک و تر غم بسوختى

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ