کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    باختيار نگشتم ز کوى دوست برون
    ز آستانه ليلى کجا رود مجنون
    بهشتم آن سر کوى رضاى دل آراى
    باختيار نگشت آدم از بهشت برون
    چو آيدم ز کنار وداع جيحون ياد
    شود کنار من از خون ديده ام جيحون
    من از نصيحت عاقل صلاح نپذيرم
    بگوش عشق فسانه بود هزار فسون
    جنون ز سلسله اى کم شود وليک مرا
    از آن سلاسل مشگين زياده گشت جنون
    چو مهربانى تو بى تو صبر من کم شد
    ولى چو حسن تو عشقم همى شود افزون
    بيا بباده گلرنگ هيچ حاجت نيست
    که همچو چشم تو مستم از آن لب ميگون
    بلو ح ماه تو منشور دلبرى بنوشت
    همان بنان که کشيد از براى طغرانون
    مگو حسين بوصل حبيب چون برسم
    توان رسيد بوصلش بقدرت بيچون

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha