به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حسین خوارزمی

حسین خوارزمیغزل هاشماره ١٧٧: شبى اگر بکشد درد آرزوى توام

2910عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شبى اگر بکشد درد آرزوى توام

نسيم صبح دهد زندگى ببوى توام

تن از هواى لحد خاک تيره گشت و هنوز

ز دل نميرود اى جان هواى روى توام

مرا چه زهره که لاف از غلامى تو زنم

غلام حلقه بگوش سگان کوى توام

در آن اميد که روزى وصال دريابم

گذشت عمر گرامى بجستجوى توام

کشان کشان ببهشتم برند و من نروم

که دل نميکشد اى دوست جز بسوى توام

حديث جنت و دوزخ کنند مردم ليک

مرا از آن چه خبر چون بگفتگوى توام

در آرزوى تو عمرم گذشت همچو حسين

هنوز واله و شيدا از آرزوى توام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شماره ١٧٦: بيا بيا که من اندر جهان ترا دارم 2شماره ١٧٧: شبى اگر بکشد درد آرزوى توام 3شماره ١٧٨: با درد غم عشق تو درمان نشناسم 4شماره ١٧٩: تا خاک صفت معتکف آن سر کويم 5شماره ١٨٠: در ره عشق تو با درد و الم ساخته اي ...6شماره ١٨١: گذشت عمر و خلاص از محن نمييابم 7شماره ١٨٢: دو چشم کز هوس روى دوست تر داريم 8شماره ١٨٣: چمن شکفته و گلها ببار مى بينم 9شماره ١٨٤: مراد خاطر خود در جهان نمى يابم 10شماره ١٨٥: الا اى طاير سدره نشيمن 11شماره ١٨٦: اى دل از وحشت سراى دار گيتى کن کرا ...12شماره ١٨٧: ماه من چون آگهى از ناله شبهاى من 13شماره ١٨٨: اى سر کويت بلاى روضه رضوان من 14شماره ١٨٩: از باده دوشينت بس بيخبريم اى جان 15شماره ١٩٠: با کس حديث عشق تو گفتن نمى توان 16شماره ١٩١: نتوان لعل فرح بخش ترا جان گفتن 17شماره ١٩٢: بازم به نازى شاد کن اى نازنين دلدا ...18شماره ١٩٣: اگر چه شد دل ريشم ز دست هجر تو خون 19شماره ١٩٤: دور از رخ تو زيستن اى جان نميتوان 20شماره ١٩٥: اى رخت آرام جان عاشقان 21شماره ١٩٦: اى فاش کرده عشق تو راز نهان من 22شماره ١٩٧: بدين کرشمه بهر جانبى نگاه مکن 23شماره ١٩٨: باختيار نگشتم ز کوى دوست برون 24شماره ١٩٩: اى غم سوداى تو خلوت نشين جان من 25شماره ٢٠٠: يارب مه تابان من يا نور ربانى است ...26شماره ٢٠١: روزى اگر گذار تو افتد بخاک من 27شماره ٢٠٢: اى در همه عالم پنهان تو و پيدا تو 28شماره ٢٠٣: جان خود قربان به تيغ جان ستانش ميک ...29شماره ٢٠٤: باز آتشى در جان من زد عشق شورانگيز ...30شماره ٢٠٥: بيا در بزم عشق اى دل حريف درد جانا ...31شماره ٢٠٦: بر جگر آبم نماند از آتش سوداى او 32شماره ٢٠٧: پاى خيال سست شد در طلب وصال تو 33شماره ٢٠٨: اى دل و جان عاشقان شيفته لقاى تو 34شماره ٢٠٩: اى که در ظاهر مظاهر آشکارا کرده اى 35شماره ٢١٠: گفته اى اليوم اکملت لکم دين الهدى 36شماره ٢١١: اى وجودت مظهر اسماى حسنى آمده 37شماره ٢١٢: اى ز ما و من شده فانى بهنگام شهود 38شماره ٢١٣: دست بختم کوته است از دامن وصلت که ...39شماره ٢١٤: ديده متاع قلب مرا صد هزار عيب 40شماره ٢١٥: ساقى بيار جامى زان باده شبانه 41شماره ٢١٦: اى گنج سوداى ترا کنج دلم ويرانه 42شماره ٢١٧: دوش خوردم از شراب عشق او پيمانه 43شماره ٢١٨: اى آنکه در ديار دلم خانه کرده اى 44شماره ٢١٩: اى همچو جان سوى بدن ناگه بر ما آمد ...45شماره ٢٢٠: گر ماه من بتابد از بام تا بخانه 46شماره ٢٢١: باز اين چه فتنه است که آغاز کرده ا ...47شماره ٢٢٢: بازم اى دوست چرا از نظر انداخته اى 48شماره ٢٢٣: ما را چو عهد خويش فراموش کرده اى 49شماره ٢٢٤: اى ز دردت عاشقان خسته درمان يافته 50شماره ٢٢٥: دلا از جان روان بگذر اگر جوياى جان ...51شماره ٢٢٦: دلا تا کى ز نادانى همه نقش جهان بي ...52شماره ٢٢٧: گر تو روى دل خود آينه سيما بينى 53شماره ٢٢٨: اى دل چه پاى بسته بند علايقى 54شماره ٢٢٩: از دست شر نفس از آن روى ايمنى 55شماره ٢٣٠: ايکه در اقليم دلها حاکم و سلطان تو ...56شماره ٢٣١: گر عشق ازل بدرقه راه نبودى 57شماره ٢٣٢: فرخنده زمانى که تو ديدار نمائى 58شماره ٢٣٣: اگر تو عاشق حسنى چرا وابسته جانى 59شماره ٢٣٤: بشارت باد اى عاشق که يار آمد بمهما ...60شماره ٢٣٥: بار ديگر فتنه اى در انس و جان اندا ...61شماره ٢٣٦: اى عشق منم از تو سرگشته و سودائى 62شماره ٢٣٧: چه حذر کنم ز مردن که توام بقاى جان ...63شماره ٢٣٨: رخ خويش اگر نمائى دل عالمى ربائى 64شماره ٢٣٩: بيا ايکه جانرا مداوا توئى 65شماره ٢٤٠: دوش مرا رخ نمود دلبر روحانئى 66شماره ٢٤١: روانى نقد جان درباز اگر سوداى ما د ...67شماره ٢٤٢: جانم بسوخت از غم و بى غم نميکنى 68شماره ٢٤٣: اى کاشکى غم تو نصيب دلم شدى 69شماره ٢٤٤: هر جا که هست چون تو گلى سرو قامتى 70شماره ٢٤٥: ايکاش در هواى تو من خاک گشتمى 71شماره ٢٤٦: اگر شبى ز جمالت نقاب بگشائى 72شماره ٢٤٧: تو که شاه ملک حسنى و سرير و جاه دا ...73شماره ٢٤٨: شبى از روى دلدارى اگر ديدار بنمائى 74شماره ٢٤٩: نظر بحال دل خسته ام نمى فکنى 75شماره ٢٥٠: من آنکسم که ندارم بجز گنه کارى 76شماره ٢٥١: اى سروناز رونق بستان ما توئى 77شماره ٢٥٢: بسته ام دل بغم عشق پرى رخسارى 78شماره ٢٥٣: بيا بيا و مترسان مرا ز جانبازى 79شماره ٢٥٤: روزم چو شب تيره شد از درد جدائى 80شماره ٢٥٥: مرا تا کى ز هجرانت بسوزد جان به تن ...81شماره ٢٥٦: گفتم دلا ببين که جفاى که ميکشى 82شماره ٢٥٧: قد رعنا رخ زيبا لب شيرين دارى 83شماره ٢٥٨: حيف آيدم که چون تو نگار پريوشى 84شماره ٢٥٩: اى در اقليم معانى زده کوس شاهى 85شماره ٢٦٠: آه که از ره کرم يار نکرد يارئى 86شماره ٢٦١: تا ز حسن خويش عکسى در جهان انداختى 87شماره ٢٦٢: دلا چون در خم چوگان عشق دوست چون گ ...88شماره ٢٦٣: اى دوست سعى کن که بدست آورى دلى 89شماره ٢٦٤: اگر بگوشه چشمى بسوى ما نگرى 90شماره ٢٦٥: جان و جهان فدايت اى آنکه به ز جانى 91شماره ٢٦٦: راه اگر سوى خرابات مغان دريابى 92شماره ٢٦٧: خجسته عيد من آندم که چهره بگشائى 93شماره ٢٦٨: خرم از درد توام زانرو که درمانم تو ...94شماره ٢٦٩: هر دم ز پس پرده دل و دين بربائى 95شماره ٢٧٠: اى سرو ناز رونق بستان عالمى 96شماره ٢٧١: گلى نازک ز گلزار معانى 97شماره ٢٧٢: اى دل چه شد که خشک و تر غم بسوختى

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ