کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    درد عشقت دامن جانم گرفت
    بار ديگر غم گريبانم گرفت
    در هوايش بس که ميگريم چو ابر
    زاب چشمم خاک هجرانم گرفت
    ديده ام زلف پريشانى از آن
    خاطر از عيش پريشانم گرفت
    دشمن بد کيش گر تيرم زند
    ترک ترک خويش نتوانم گرفت
    بى رخ آن يوسف عيسى نفس
    دل ز کنج بيت احزانم گرفت
    مشترى ماهرو قدر مرا
    زان نميداند که ارزانم گرفت
    جز بآب ديده ننشيند حسين
    آتشى کاندر دل و جانم گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha