کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    ز روى لطف اگر اى مه شبى آئى بمهمانم
    سر و جان گرامى را بخاک پايت افشانم
    غبارى کز سر کويت نسيم صبحدم آرد
    بخاک پاى تو کان را درون ديده بنشانم
    بگاه جلوه حسنت توانم باختن جانرا
    وليکن ديده از رويت گرفتن باز نتوانم
    چو من از عشق تو داغى چو لاله بر جگر دارم
    نباشد رغبتى هرگز بگلشنهاى رضوانم
    ترا خون ريختن زيبد که زخمت مرهم جانست
    مرا جان باختن شايد که من مشتاق جانانم
    حديث جنت و دوزخ کنند ارباب دين و دل
    چو من حيران جانانم نه اين دانم نه آن دانم
    چو عيد اکبر از وصلت حسين بينوا يابد
    زهى دولت اگر سازى به تيغ عشق قربانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha