کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    جان فداى آنکه ما را بى مهابا ميکشد
    کشته را جان ميدهد پنهان و پيدا ميکشد
    تير دلدوز خدنگ غمزه خونريز خود
    سوى ديگر ميکشد آنشوخ و ما را ميکشد
    آن قد و بالا بلاى جان عاشق شد بلى
    چون بلاى ناگهان آيد ز بالا ميکشد
    تا بود فردا ميان گشتگان عشق دوست
    عاشق آن نازنين خود را بعمدا ميکشد
    کشتنش آب حيات عاشقان آمد از آن
    زنده ميگردم من آشفته دل تا ميکشد
    ديگران را گر تقاضا ميکند مير اجل
    عاشق بيچاره خود را بى تقاضا ميکشد
    گر بقصد کشتن آيد دوست منعش کم کنيد
    تا حسين خسته را بکشد که زيبا ميکشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha