کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    ساقى بزم خاص شه آمد که خمارى کنم
    در دور اين ساقى چرا دعوى هشيارى کنم
    چون دوست آمد پيش من شد عشقبازى کيش من
    چون عشق او شد خويش من از خويش بيزارى کنم
    يوسف چو بر کرسى دل بنشست اندر مصر جان
    هر چند بى سرمايه ام بارى خريدارى کنم
    تدبير کار عاشقان زور و زر و زارى بود
    چون من ندارم زور و زر از سوز دل زارى کنم
    من آن نيم کز بيم سر پاى از ره يارى کشم
    در ره چو بنهادم قدم سر در سر يارى کنم
    گويند جستجوى تو در راه او بيحاصل است
    زين به چه باشد حاصلم کو را طلبکارى کنم
    دوشم خيال دلستان گفت اى حسين ناتوان
    بستان دل از هر دو جهان تا لطف دلدارى کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha