کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    سحر ز هاتف غيبم رسيد مژده بگوش
    اگر تو طالب يارى بجان و دل بخروش
    مگوى راز بهر کس چو ديک منمائى
    دهان بسته برآور چو خم صهبا جوش
    بخواب ديده که از دوست گشته اى مهجور
    بمال چشم که چشم است مرترا روپوش
    خوش آندمى که ز خواب گران چو برخيزى
    نگار خويش تو بينى گرفته در آغوش
    بيار ساقى گلرخ شراب دوشينه
    که باز مست بدوشم کشيد چون شب دوش
    عقله گشت مرا عقل ساقيا برخيز
    عقال عقل بدران بداروى بيهوش
    از آن شراب بياور که روح قدسى را
    نسيم جرعه آن ميکند چو من مدهوش
    بيا حريف خرابات عشق و زين ساقى
    بجز شراب خدائى خويشتن مفروش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha