کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    تا چند ز ديدار تو مهجور توان زيست
    تو جان عزيزى ز تو چون دور توان زيست
    آنکس که نظر بر چو تو منظور بينداخت
    گويد که جدا گشته ز منظور توان زيست
    درياب مرا چون رمقى هست کز اين بيش
    سوداى محال است که مهجور توان زيست
    بر بوى يکى پرسشت اى عيسى جانها
    عمرى چو من آشفته و رنجور توان زيست
    بر آرزوى آب زلالى ز وصالت
    در آتش هجران تو محرور توان زيست
    در کوى تو بر بوى تو اى حور پريوش
    فارغ شده از روضه و بى حور توان زيست
    گر چشم حسين از غم تو اشک ببارد
    ناگشته بسوداى تو مشهور توان زيست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha