کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیش دلسوزان درآر آن شمع بزم افروز را

    تا بیاموزد ز جان دردمندان، سوز را

    تا جهان از پرتو شمع جمالش روشن است

    هیچ رونق نیست خورشید جهان افروز را

    زخم اگر دانم که از دست بلورین وی است

    در دل خود جای سازم ناوک دل دوز را

    خیز تا با هم به نوروزی به صحرایی رویم

    سال دیگر تا که بیند موسم نوروز را

    پند می دادند و نشنیدم من شوریده بخت

    نیکبخت آن کاو بگیرد پند نیک آموز را

    آرزو دارم که بر وصلت شوم پیروز، لیک

    کی بیابد چون منی آن طالع پیروز را

    در فراقت روز، تاریک است بر چشم جلال

    نزد مهجوران نباشد فرقی از شب روز را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha