کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقیا! عقل مرا مست کن ار جامی هست

    پخته پیش آر که در مجلس ما خامی هست

    هر کسی را نرسد مستی میخانه عشق

    ما و می خوردن از این میکده تا جامی هست

    کعبه زنده دلان است خرابات مغان

    هم ازین کوی طلب کن اگرت کامی هست

    آن چنان واله و آشفته آن زلف و رخم

    که نِیَم آگه اگر صبحی و گر شامی هست

    خال مشکین توام کرد اسیر سر زلف

    هر کجا دانه ای افکنده بود دامی هست

    نه من سوخته سودای تو می ورزم و بس

    هر کسی را که دلی هست دل آرامی هست

    زاهد صومعه و رند خرابات مغان

    هر یکی را به بد و نیک سرانجامی هست

    نکند آرزوی حور و تمنّای بهشت

    هر که در مجلس او چون تو گل اندامی هست

    به سخن نام تو شد زنده جاوید جلال!

    تا نشانی ز جهان هست ترا نامی هست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha