کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باز در سودای او امروز جان خواهم فشاند

    آستین شوق بر هر دو جهان خواهم فشاند

    گر بگیرد دست من در پاش سر خواهم فکند

    ور بخواهد جان من بر وی روان خواهم فشاند

    مهر رویش را دفین در کان دل خواهم نهاد

    تخم عشقش در خراب آباد جان خواهم فشاند

    هست چیزی در خور رویش که آن را نام نیست

    چشم بد را جان سپندآسا بر آن خواهم فشاند

    تا برآید نام ما از عاشقی در هر زمین

    دانه های اشک خود بر هر کران خواهم فشاند

    ز آتش هجران چو بر یاد آید امّید وصال

    بس که آب دیده در این خاکدان خواهم فشاند

    صبحدم همچون جلال از تاب مهر روی او

    آتش آه از زمین بر آسمان خواهم فشاند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha