کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جانا! تو سوز و درد دل ما ندیده ای

    از ما سؤال کن که تو اینها ندیده ای

    بر های های گرم و دم سرد ما مخند

    طفلی و گرم و سرد جهان را ندیده ای

    از سرّ عشق بی خبری عیب ما مکن

    ما غرقه گشته ایم و تو دریا ندیده ای

    راهی ست راه عشق و تو آن ره نرفته ای

    ملکی ست ملک ما که تو آنجا ندیده ای

    ای سست عهدِ سخت دل! از من بپرس حال

    تو سخت و سست بیشتر از ما ندیده ای

    گیرم که حال با تو بگویم ترا چه غم

    تو درد دل شنیده ای، امّا ندیده ای

    ای آن که وصف سرو سهی می کنی همه

    معلوم شد که آن قد و بالا ندیده ای

    معذوری ار ملامت وامق همی کنی

    زیرا که حُسن چهره عذرا ندیده ای

    گر جان به پای دوست فشانم عجب مدار

    تو جان فشانی مردم شیدا ندیده ای

    بیداری جلال چه دانی که در فراق

    روزی درازی شب یلدا ندیده ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha