کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلبر نرفت بر سر عهد و وفا هنوز

    در سینه کینه دارد و در سر جفا هنوز

    بس فتنه ها که خاست ز چشمان شوخ او

    وان شوخ چشم می ننشیند ز پا هنوز

    گر درد من ازو و دوایم ز دیگری ست

    یک درد ازین مرا بِهْ از آن صد دوا هنوز

    زان روشن است دیده بختم که می کند

    از خاک آستانه او توتیا هنوز

    یک دم نسیم با دم او همدمی گزید

    زان دم معطّر است نسیم صبا هنوز

    یک قطره خوی ز عارض او بر زمین چکید

    جان می دمد ز خاک به جای گیا هنوز

    بر در همی زنم سر و می آیدم به گوش

    کز آستان ما بنرفت این گدا هنوز

    روزی تن جلال چو گردد اسیر خاک

    جانش به درد عشق بود مبتلا هنوز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha