کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای وصالت آرزوی جان غَم پرورد من

    بر حذر باش از سرشک گرم و آه سرد من

    نیست درد من ترا معلوم از آنت نیست رحم

    گر بدانی حال من رحم آوری بر درد من

    زودتر دریاب این رنجور گردآلوده را

    ترسم ار زین پس طلب داری نیابی گرد من

    حال درد اندرونی حاجت تقریر نیست

    خود همی گوید سرشک سرخ و روی زرد من

    گر نخواهد بود وصلش زندگانی گو مباش

    عمر اگر بی دوست باشد نیست اندر خورد من

    گاه مدهوش اوفتم گاهی نشینم غم خورم

    در خور سودای او اینست خواب و خورد من

    خلق گویندم که سودایش چه می ورزی جلال

    تا ابد سودای او وین جان غم پرورد من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha