کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ماییم و غم عشق و سر کوی ملامت

    گم کرده ز بی خویشتنی راه سلامت

    شهری ست پر از فتنه و راهی ست پرآشوب

    نه روی سفر کردن و نه رای اقامت

    رفتی و مپندار که دست از تو بدارم

    دست من و دامان تو تا روز قیامت

    من پند رفیقان موافق نشنیدم

    زیرا شدم آماجگه تیر ملامت

    هر کس که نصیحت ز عزیزان نکند گوش

    بسیار بخاید سرانگشت ندامت

    اشکم که به رخسار تو مانست نشاندم

    بر گوشه چشمش به صد اعزاز و کرامت

    در سینه عجب نیست که دارد دل بیمار

    آن را که خمیده است چو ابروی تو قامت

    عیّار که منصور شود بر همه کامی

    آنست که بر دار زنندش به علامت

    هر شب که جلال از غم دل آه برآرد

    سکان سماوات بنالند تمامت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha