کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گهی با ما خوش و گه سرگران است

    نمی دانم که هر دم بر چه سان است

    نباشد چشم غیر از قطره آب

    مرا زین قطره دریای روان است

    چه رشک آید مرا از خال هندو

    که او در باغ رویش باغبان است

    به یاد گوهر افشانی لعلش

    همیشه چشم من گوهرفشان است

    خرامان قامتش در گلشن ناز

    سهی سروی که بارش ارغوان است

    دو سر هرگز به یک بالین کی آید

    که آن بر بالش، این بر آستان است

    مگر تو از سر پیمان بگشتی

    وگرنه عاشق مسکین همان است

    دهانت گر نه کام خاطر ماست

    چرا دایم ز چشم ما نهان است

    جلال از دست دل شد غرق آتش

    اگرچه بحر چشمش بی کران است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha