کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با دل بد عهد تو گاو گل سر دامن است
    گنبد نیلوفری در یک پیراهن است
    یک نفس آخر بدار گر نه چو چرخ بلند
    گرد جهان گشتنت بهر ستم گردن است
    معدن گوهر شده است بی تو دو چشمم ولیک
    آن لب یاقوت رنگ گوئی از این معدن است
    مرغ دلان را بسی صید کنی تا بشکل
    زلف توچون پای دام خال توچون ارزن است
    طره میگون تو تیره کند آب من
    نزد من احوال او همچو رخت روشن است
    شد دل او هم سوار دررخم او گرچه دید
    کان شب خورشید نعل همچو فلک توسن است
    از تو در آویختم همچو قبای تو زانک
    خون من وجیب تو هر دو در آن کردن است
    مشتری وصل تو گر بفروشی منم
    نقدم اشک و حسب، جنسم جان و تن است
    طنز کنی کای اثیر هم سخن آورده ئی
    بیش تو شرمی مدار کاین سخنت با من است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha