کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مه را وجود گفتن با روی او نیارم
    تشبیه شام بستن بر موی او نیارم
    گفتم که خوانمش جان دل گفت آن تودانی
    من باری این دلیری با خوی او نیارم
    خواند مر اسک خود وین طرفه تر که هرگز
    از بیم او چمیدن در کوی او نیارم
    دریا کشم بساغر لیکن چو با وی افتم
    گربط شوم گذشتن از جوی او نیارم
    صد بار آب رویم رویش ببرد والله
    این بار اگر برد جان برروی او نیارم
    خواهم که گوی باشم، چو گان حکم اورا
    چون بنگرم به بینم بازوی او نیارم
    چون اوست کعبه دل من جمله روی کردم
    وان روی تو توانم جز سوی او نیارم
    گر باد صبح گردم هرجا که رهنوردم
    جز خاک او نبوسم جز بوی او نیارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha