کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رخ تو فتنه جهان بودی
    گر نه، از دیده نهان بودی
    دل و دین رفت در سر غم تو
    کاش باری امید جان بودی
    ز رخت یادگار خواستمی
    گرنه اشکم چو ارغوان بودی
    دل، به خستی بجان ز دست غمت
    گرنه رویم چو زعفران بودی
    میزبانی است تازه وعده تو
    گرنه در لقمه استخوان بودی
    عشوه ئی میدهی که آن توام
    کی چنین بودی، ار چنان بودی
    خوردمی، بر زخاک کوی تو دوش
    گر نه فریاد پاسبان بودی
    در رکابم فلک پیاده شدی
    چون قبول تو هم عنان بودی
    از مقیمان آستان غمت
    فخر گردی گر آسمان بودی
    زان لطافت که در دل است تو را
    کاشکی هیچ در زبان بودی
    سرما گر به هیچ ارزیدی
    خاک آن فرخ آستان بودی
    دوش گفتی اثیر از آن من است
    نه چنین بودی ار چنان بودی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha