کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از دل گره غم تو بگشادم
    سودای تو از دماغ بنهادم
    برمن دگری گزیده ئی شاید
    او را بتو و تو را باو دادم
    عمری است که خاک تو همی بوسم
    معلومم شد کنون که بربادم
    یک چند زجور تو برآسایم
    گر دولت عافیت دهد دادم
    بل تا، زره سپهر باز افتد
    روزی دو سه کاروان فریادم
    من بنده بخت فرخ خویشم
    کز دست غم تو کرد آزادم
    عمری بگذاشتم که یکساعت
    در عشق تو کس ندید دل شادم
    والله که کنون چنین همی دانم
    کاین دم ز مشیمه جهان زادم
    بگماشت خدای رامردی را
    تا محنت تو ببرد از یادم
    حالی باری ز ظالمان جستم
    هر چند بکافری در افتادم
    ای طبع اثیر برهمی میزن
    کز دل گره غم تو بگشادم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha