کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گره مشک، بر سمن چه زنی
    لشگر زنگ، برختن چه زنی
    چون ز لعل تو، بوسه ئی طلبم
    بر شکر لولوء عدن چه زنی
    صد گریبان دریده است از تو
    چاک، برطرف پیرهن چه زنی
    چون تو گوئی، که جان نفس نزنم
    من چه گویم، که بوسه تن چه زنی
    بر لب اوست خط اجره ی تو
    دست بر زلف پرشکن چه زنی
    عاشقی ای اثیر و یارت اوست
    همه دانند لاولن چه زنی
    پسرا، هست روز آن که تو روی در وفا کنی
    ز من ار پند بشنوی، ره وحشت رها کنی
    نه چنان پای در گلم، که ز تو مهر بگسلم
    چو خبر داری از دلم، بوفا گر صفا کنی
    بکند چشم آشنا، همه شب در سرشک خون
    اگرش با خیال خود، نفسی آشنا کنی
    دو جهان نهد سر بدین، سرای بو که تا مگر
    قدمی بر سمک نهی، گذری بر سما کنی
    ز رخ تو آفتاب و مه، بحدق برند جمله ره
    تو در این موکب وسپه، نکنی تا یکجا کنی
    طمع بوسه است و بس، زلب تو اثیر را
    بسر تو، گر که اینقدر طمع او ادا کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha