اثیر اخسیکتی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۵: گره مشک، بر سمن چه زنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گره مشک، بر سمن چه زنی لشگر زنگ، برختن چه زنی چون ز لعل تو، بوسه ئی طلبم بر شکر لولوء عدن چه زنی صد گریبان دریده است از تو چاک، برطرف پیرهن چه زنی چون تو گوئی، که جان نفس نزنم من چه گویم، که بوسه تن چه زنی بر لب اوست خط اجره ی تو دست بر زلف پرشکن چه زنی عاشقی ای اثیر و یارت اوست همه دانند لاولن چه زنی پسرا، هست روز آن که تو روی در وفا کنی ز من ار پند بشنوی، ره وحشت رها کنی نه چنان پای در گلم، که ز تو مهر بگسلم چو خبر داری از دلم، بوفا گر صفا کنی بکند چشم آشنا، همه شب در سرشک خون اگرش با خیال خود، نفسی آشنا کنی دو جهان نهد سر بدین، سرای بو که تا مگر قدمی بر سمک نهی، گذری بر سما کنی ز رخ تو آفتاب و مه، بحدق برند جمله ره تو در این موکب وسپه، نکنی تا یکجا کنی طمع بوسه است و بس، زلب تو اثیر را بسر تو، گر که اینقدر طمع او ادا کنی اثیر اخسیکتی