اثیر اخسیکتی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۳: از دل گره غم تو بگشادم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از دل گره غم تو بگشادم سودای تو از دماغ بنهادم برمن دگری گزیده ئی شاید او را بتو و تو را باو دادم عمری است که خاک تو همی بوسم معلومم شد کنون که بربادم یک چند زجور تو برآسایم گر دولت عافیت دهد دادم بل تا، زره سپهر باز افتد روزی دو سه کاروان فریادم من بنده بخت فرخ خویشم کز دست غم تو کرد آزادم عمری بگذاشتم که یکساعت در عشق تو کس ندید دل شادم والله که کنون چنین همی دانم کاین دم ز مشیمه جهان زادم بگماشت خدای رامردی را تا محنت تو ببرد از یادم حالی باری ز ظالمان جستم هر چند بکافری در افتادم ای طبع اثیر برهمی میزن کز دل گره غم تو بگشادم اثیر اخسیکتی